نوشتن بلاگ
میکرو بلاگ
kia (1398/9/27 , 13:50) |
ﻫﯿﯿﯿﯽ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﺮﺳﯽ.....
ﺍﺯﯾﻨﮑﻪ ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﻧﺬﺍﺷﺘﯽ ﺗﺮﻭﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﻢ
ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﻧﺬﺍﺷﺘﯽ ﺷﺎﺩﺑﺎﺷﻢ ﺗﻘﺪﯾﺮ
ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﻧﺬﺍﺷﺘﯽ ﺑﺨﻨﺪﻡ
ﺍﺯﯾﻨﮑﻪ ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﻧﺬﺍﺷﺘﯽ ﺗﺮﻭﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﻢ
ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﻧﺬﺍﺷﺘﯽ ﺷﺎﺩﺑﺎﺷﻢ ﺗﻘﺪﯾﺮ
ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﻧﺬﺍﺷﺘﯽ ﺑﺨﻨﺪﻡ
![]() | ELy (1398/9/27 , 12:12) هستم ولی خستم |
ماییم و نوای بی نوایی
بسم اله اگر حریف مایی
بسم اله اگر حریف مایی
нoda (1398/9/27 , 11:31) |
تو کلاس استاد ازم پرسید واحد کمتر از مثقال چی میشه!!!؟
:
منم گفتم "چُس مثقال"
:
بیسواد بهم صفر داد!
:
میگم نکنه کمتر از اینم هس؟!!!!
:
:
:

منم گفتم "چُس مثقال"

بیسواد بهم صفر داد!

میگم نکنه کمتر از اینم هس؟!!!!



![]() | ***mahhsa*** (1398/9/27 , 09:42) |
طبق قانون جذب
پیر شدن به سن نیست
به این است که
ورزش نکنی... کتاب نخوانی... عاشق نشوی... هدیه ندهی... محبت نگیری... مهمانی نروی
سفر نکنی
پیرشدن به این است که آرزوهایت را گم کنی
رویاهایت را دنبال نکنی
پیرشدن به این است که با دیگران همدردی نکنی
پیری به سن نیست
به کیفیت دل است...!
دلهاتون با کیفیت???
پیر شدن به سن نیست
به این است که
ورزش نکنی... کتاب نخوانی... عاشق نشوی... هدیه ندهی... محبت نگیری... مهمانی نروی
سفر نکنی
پیرشدن به این است که آرزوهایت را گم کنی
رویاهایت را دنبال نکنی
پیرشدن به این است که با دیگران همدردی نکنی
پیری به سن نیست
به کیفیت دل است...!
دلهاتون با کیفیت???
![]() | ☆☆GitA☆☆ (1398/9/27 , 09:06) |
از ارسطو پرسيدند
در زندگى دشوارترين كار چيست؟
ارسـطو گفت؛
اين كه انسان «خود» را بشـناسد. پرسيدند:
آسان ترين كار؟
گفت ديگرى را نصيحت كند !
❥?●━┅═❂═┅─┄┄
در زندگى دشوارترين كار چيست؟
ارسـطو گفت؛
اين كه انسان «خود» را بشـناسد. پرسيدند:
آسان ترين كار؟
گفت ديگرى را نصيحت كند !
❥?●━┅═❂═┅─┄┄
![]() | kakojavad (1398/9/27 , 07:13) desert |
مائیم که از بادهٔ بیجام خوشیم
هر صبح منوریم و هر شام خوشیم
گویند سرانجام ندارید شما
مائیم که بیهیچ سرانجام خوشیم
مولانا
هر صبح منوریم و هر شام خوشیم
گویند سرانجام ندارید شما
مائیم که بیهیچ سرانجام خوشیم
مولانا
![]() | MaHaK (1398/9/27 , 01:28) VOorOojaK |
شما یادتون نمیاد
ولی یه بار سال ۸۹ احمدی نژاد برای کاهش آلودگی هوا تهران و با هواپیما آبپاشی کرد
:
نمیری محمود
:
ولی یه بار سال ۸۹ احمدی نژاد برای کاهش آلودگی هوا تهران و با هواپیما آبپاشی کرد

نمیری محمود

Homa : Hidden (1398/9/27 , 23:11) |
استوری گزاشته " من يه فروردينى بودم كه باختم " داداش منم يه اردیبهشتیم كه بفنای سگ رفتم ولى ناموسا چه ربطى به ماه تولد داره
:
:


![]() | kakojavad (1398/9/26 , 22:34) desert |
هر وقت وعدههای مسئولین رو میشنوم یاد این داستان میفتم...
پادشاهى هنگام بازگشت به قصر سربازی را دید که با لباسى اندک در سرما نگهبانى ميداد.از او پرسید: سردت نیست؟ نگهبان گفت: چرا اما لباس گرم ندارم و مجبورم تحمل کنم...
پادشاه گفت: من الان داخل قصر مىروم و مىگویم یکى از لباسهاى گرم مرا برایت بیاورند. نگهبان ذوق زده شد و از پادشاه تشکر کرد. اما پادشاه به محض ورود به داخل قصر وعدهاش را فراموش کرد...
صبح روز بعد جسد سرمازده سرباز را در حوالى قصر پیدا کردند، در حالى که در کنارش با خطى ناخوانا نوشته بود:
من هر شب با همین لباس کم سرما را تحمل مىکردم اما وعده لباس گرم تو مرا از پا درآورد...
پادشاهى هنگام بازگشت به قصر سربازی را دید که با لباسى اندک در سرما نگهبانى ميداد.از او پرسید: سردت نیست؟ نگهبان گفت: چرا اما لباس گرم ندارم و مجبورم تحمل کنم...
پادشاه گفت: من الان داخل قصر مىروم و مىگویم یکى از لباسهاى گرم مرا برایت بیاورند. نگهبان ذوق زده شد و از پادشاه تشکر کرد. اما پادشاه به محض ورود به داخل قصر وعدهاش را فراموش کرد...
صبح روز بعد جسد سرمازده سرباز را در حوالى قصر پیدا کردند، در حالى که در کنارش با خطى ناخوانا نوشته بود:
من هر شب با همین لباس کم سرما را تحمل مىکردم اما وعده لباس گرم تو مرا از پا درآورد...
Homa : Hidden (1398/9/26 , 21:32) |
نوشته اگه سگ بهتون حمله کرد بهش بگین عقب وایسته. یاد دوستی افتادم که خفتش کرده بودن، به زورگیر میگفت آقا این شیوه کسب درآمد شما درست نیست
:

Homa : Hidden (1398/9/26 , 20:44) |
"ما نمی توانیم مشکلاتمان را با همان تفکری حل کنیم که با استفاده از آن، آنها را به وجود آوردیم."
~ #آلبرت_انیشتین
~ #آلبرت_انیشتین
![]() | MaHaK (1398/9/26 , 17:51) VOorOojaK |
ایراد اینجاست که ما یواش یواش بزرگ نشدیم!
ما یهو بزرگ شدیم و یواش یواش فهمیدیم که دیگه کوچیک نیستیم!
ما یهو بزرگ شدیم و یواش یواش فهمیدیم که دیگه کوچیک نیستیم!
![]() | ELy (1398/9/26 , 16:23) هستم ولی خستم |




Homa : Hidden (1398/9/26 , 15:20) |
یه کتاب تقویت اراده در یک هفته خریدم الان سه ساله اراده نکردم بخونمش
:
:


sheida (1398/9/26 , 14:51) |
مارا ازمرگ میترسانند... انگارک زنده ایم!
![]() | ☆☆GitA☆☆ (1398/9/26 , 12:52) |
نمی دانم اسمش را چه می گذارید
اما من دیریست
از آدم ها کم تر می رنجم !
نمی گویم اصلا
این دروغی بیش نیست
گاهی بعضی رفتارها
حرف ها
خودِ رنجش است !
اما
من یاد گرفته ام
در لحظه
از آن آدم بگذرم
از تمامِ هرآنچه که هست
و از آن لحظه به بعد
شاید با او بخندم
شاید به حرف هایش گوش بسپارم
اما
دیگر او را نمی بینم !
نمی دانم شما اسمش را چه می گذارید
اما من به این حال می گویم
نقطه ی رهایی
می بینی
گوش می سپاری
لبخند می زنی
و
انگار
نه
انگار...
❤️
اما من دیریست
از آدم ها کم تر می رنجم !
نمی گویم اصلا
این دروغی بیش نیست
گاهی بعضی رفتارها
حرف ها
خودِ رنجش است !
اما
من یاد گرفته ام
در لحظه
از آن آدم بگذرم
از تمامِ هرآنچه که هست
و از آن لحظه به بعد
شاید با او بخندم
شاید به حرف هایش گوش بسپارم
اما
دیگر او را نمی بینم !
نمی دانم شما اسمش را چه می گذارید
اما من به این حال می گویم
نقطه ی رهایی
می بینی
گوش می سپاری
لبخند می زنی
و
انگار
نه
انگار...
❤️
![]() | MaHaK (1398/9/26 , 12:14) VOorOojaK |
سه ماه تابستون تعطیل، برف میاد تعطیل، برودت میشه تعطیل، هوا آلوده میشه تعطیل، زلزله میاد تعطیل، کل عید تعطیل، و... بعد میگن معلمی شغل به درد بخوری نیست این دقیقا رویای کاری منه ;))
در کل: 15818