نوشتن بلاگ
میکرو بلاگ
| ☆☆GitA☆☆ (1399/2/22 , 22:24) |
سال ها طول کشید تا یاد بگیرم که آدم ها را نباید رعایت کرد ، بلعکس جایی که فهمیدید این جا آخر راه است ، جایی که تشخیص دادید این آدم آن آدمی که می پنداشتید نیست باید بگذارید و بروید ،
از گوشه و کنار هم نه ، از وسط آن آدم باید رد شوید ، طوری که رفتن شما را به وضوح ببیند ،
باید بدون خداحافظی بگذارید و بروید ، باید بدون خرج کردن معجزه ی نگاه آخر بگذارید و بروید!
از گوشه و کنار هم نه ، از وسط آن آدم باید رد شوید ، طوری که رفتن شما را به وضوح ببیند ،
باید بدون خداحافظی بگذارید و بروید ، باید بدون خرج کردن معجزه ی نگاه آخر بگذارید و بروید!
| kakojavad (1399/2/22 , 21:05) desert |
هیچ برنامه عادلانهای برای جهان وجود ندارد. بخشی از خوب زیستن این است که آن را همانطور که هست بپذیریم.
روی باغچه خودتان تمرکز کنید، متوجه زندگی خودتان باشید، میبینید به قدر کافی علف هرز وجود دارد که شما را مشغول کند.
آنچه در طول زندگیتان رخ میدهد، مخصوصا اتفاقات مهم و ضربههای جدی سرنوشت و تقدیر، به این معنی نیست که شما فرد خوب یا بدی هستید. بنابراین غم و اندوه و بدبختی را با بیخیالی و آرامش بپذیرید. شانس مواجهه با موفقیتهای باور نکردنی و مصیبتهای جانکاه دقیقا به یک اندازه هستند.
?رولف دوبلی
روی باغچه خودتان تمرکز کنید، متوجه زندگی خودتان باشید، میبینید به قدر کافی علف هرز وجود دارد که شما را مشغول کند.
آنچه در طول زندگیتان رخ میدهد، مخصوصا اتفاقات مهم و ضربههای جدی سرنوشت و تقدیر، به این معنی نیست که شما فرد خوب یا بدی هستید. بنابراین غم و اندوه و بدبختی را با بیخیالی و آرامش بپذیرید. شانس مواجهه با موفقیتهای باور نکردنی و مصیبتهای جانکاه دقیقا به یک اندازه هستند.
?رولف دوبلی
| kia (1399/2/22 , 16:11) |
ﺑﻌﻀﯽ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻫﺎ ﮐﻠﻤﻪ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﻫﺪ
ﺻﺪﺍ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ
ﻟﺤﻦ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ
ﻣﺜﻞ "ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ"
ﺑﻌﻀﯽ ﺣﺮﻑ ﻫﺎ ﺭﺍ
ﻧﺒﺎﯾﺪ ﻧﻮﺷﺖ
ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺗﺎﯾﭗ ﮐﺮﺩ
ﻣﺜﻞ "ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ"
ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺭﺍ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﻨﺎﺭ ﮔﻮﺷﺶ
ﺯﻣﺰﻣﻪ ﮐﺮﺩ
ﻭ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺑﻮﺳﻪ ﻧﺸﺎﻧﺶ ﺩﺍﺩ
ﺻﺪﺍ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ
ﻟﺤﻦ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ
ﻣﺜﻞ "ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ"
ﺑﻌﻀﯽ ﺣﺮﻑ ﻫﺎ ﺭﺍ
ﻧﺒﺎﯾﺪ ﻧﻮﺷﺖ
ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺗﺎﯾﭗ ﮐﺮﺩ
ﻣﺜﻞ "ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ"
ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺭﺍ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﻨﺎﺭ ﮔﻮﺷﺶ
ﺯﻣﺰﻣﻪ ﮐﺮﺩ
ﻭ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺑﻮﺳﻪ ﻧﺸﺎﻧﺶ ﺩﺍﺩ
| ELy (1399/2/22 , 14:32) هستم ولی خستم |
در قیامت ، عابدی را دوزخش انداختند
هر چه فریادش، جوابش را نمی پرداختند
داد میزد خوانده ام هفتاد سال، هرشب نماز
پس چه شد اینک ثواب ِآن همه رازونیاز
یک ندا آمد چرا تهمت زدی همسایه ات
تا شود اینگونه حالت، این جهنم خانه ات
گفت من در طول عمرم گر زدم یک تهمتی
ظلم باشد زان بسوزم، ای خدا کن رحمتی
آن ندا گفتا همانکس که زدی تهمت بر او
طفلکی هفتاد سال، جمع کرده بودش آبرو
هر چه فریادش، جوابش را نمی پرداختند
داد میزد خوانده ام هفتاد سال، هرشب نماز
پس چه شد اینک ثواب ِآن همه رازونیاز
یک ندا آمد چرا تهمت زدی همسایه ات
تا شود اینگونه حالت، این جهنم خانه ات
گفت من در طول عمرم گر زدم یک تهمتی
ظلم باشد زان بسوزم، ای خدا کن رحمتی
آن ندا گفتا همانکس که زدی تهمت بر او
طفلکی هفتاد سال، جمع کرده بودش آبرو
| MoHaMaD (1399/2/22 , 12:46) ... |

هیچی مث یه نخ چیز نیس......
| AlirezaM (1399/2/22 , 12:08) 《Admin》 |
ظالمی را حکایت کنند که هیزم درویشان خریدی به حیف و توانگران را دادی به طرح(هیزم را از کارگران ارزان میخرید و به ثروتمندان گران میفروخت)، صاحبدلی بر او گذر کرد و گفت
ماری تو که هر که را ببینی بزنی
یا بوم که هر کجا نشینی بکنی
زورت ار پیش میرود با ما
با خداوند غیب دان نرود
زورمندی مکن بر اهل زمین
تا دعایی بر آسمان نرود
حاکم از گفتن او برنجید و روی از نصیحت در هم کشید و بر او التفات نکرد. تا شبی که آتش مطبخ در انبار هیزمش افتاد و سایر املاکش بسوخت و از بستر نرمش به خاکستر گرم نشاند. اتفاقاً همان شخص بر او بگذشت و دیدش که با یاران همی گفت ندانم این آتش از کجا در سرای من افتاد. گفت از دود دل درویشان.
حذر کن ز دود درونهای ریش
که ریش درون عاقبت سر کند
به هم بر مکن تا توانی دلی
که آهی جهانی به هم بر کند
بر تاج کیخسرو نبشته بود:
چه سالهای فراوان و عمرهای دراز
که خلق بر سر ما بر زمین بخواهد رفت
چنان که دست به دست آمدهست ملک به ما
به دستهای دگر همچنین بخواهد رفت
سعدی - گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان
ماری تو که هر که را ببینی بزنی
یا بوم که هر کجا نشینی بکنی
زورت ار پیش میرود با ما
با خداوند غیب دان نرود
زورمندی مکن بر اهل زمین
تا دعایی بر آسمان نرود
حاکم از گفتن او برنجید و روی از نصیحت در هم کشید و بر او التفات نکرد. تا شبی که آتش مطبخ در انبار هیزمش افتاد و سایر املاکش بسوخت و از بستر نرمش به خاکستر گرم نشاند. اتفاقاً همان شخص بر او بگذشت و دیدش که با یاران همی گفت ندانم این آتش از کجا در سرای من افتاد. گفت از دود دل درویشان.
حذر کن ز دود درونهای ریش
که ریش درون عاقبت سر کند
به هم بر مکن تا توانی دلی
که آهی جهانی به هم بر کند
بر تاج کیخسرو نبشته بود:
چه سالهای فراوان و عمرهای دراز
که خلق بر سر ما بر زمین بخواهد رفت
چنان که دست به دست آمدهست ملک به ما
به دستهای دگر همچنین بخواهد رفت
سعدی - گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان
| AlirezaM (1399/2/22 , 09:15) 《Admin》 |
کسی را از خوب بودن خسته نکنیم.
.gif)
.gif)
| FAZi (1399/2/22 , 04:15) |
هرکه را عشق نباشد نتوان زنده شمرد
وآنکه جانش زِ محبت اثری یافت نَمُرد
?ملکالشعرای بهار
وآنکه جانش زِ محبت اثری یافت نَمُرد
?ملکالشعرای بهار
| ELy (1399/2/22 , 02:30) هستم ولی خستم |
زندگی پر از زیبایی است، به آن توجه کن
به زنبور عسل، به کودک کوچک و چهره های خندان دقت کن
باران را نفس بکش و باد را احساس کن
زندگی ات را زندگی کن و برای رویاهایت مبارزه کن
******
به زنبور عسل، به کودک کوچک و چهره های خندان دقت کن
باران را نفس بکش و باد را احساس کن
زندگی ات را زندگی کن و برای رویاهایت مبارزه کن
******
| ☆☆GitA☆☆ (1399/2/22 , 01:39) |
میلیون میلیون تُن صدا وجود داره
ولی فقط و فقط
یکی شه که وقتی می شنوی
دیونه می شی!
ولی فقط و فقط
یکی شه که وقتی می شنوی
دیونه می شی!
| ☆☆GitA☆☆ (1399/2/22 , 23:49) |
جمله قشنگیه:
دنبال دلتان بروید
اما “عقلتان” را نیز با خود ببرید.
هرگز عمق یک رودخانه را
با هر دو پا آزمایش نکنید.
دنبال دلتان بروید
اما “عقلتان” را نیز با خود ببرید.
هرگز عمق یک رودخانه را
با هر دو پا آزمایش نکنید.
در کل: 15510


غلام هک









خانه
در کل : 0 عضو / 23 مهمان