صبح بخیر، مهمان صبح
نوشتن بلاگ
فقط برای کاربران عضو
میکرو بلاگ
<< 1 ... 582 583 584 585 586 ... 798 >>
 ELy  (1399/3/26 , 22:27)
هستم ولی خستم
یه تست برای اینکه بفهمید ناقل هستید یا نه



روی زمین دراز بکشید
سعی کنید به سمت چپ یا راست قل بخورید
اگر قل نخوردید
ناقلید
?



تا اکتشافات بعدی خدانگهدار?
 ☆☆GitA☆☆  (1399/3/26 , 21:18)
چه دروغ بزرگیست!!!
زمان همه چیز را حـل میکند...

زمــــان
فقط موهایـمان را سفــید کرد
زخـمهایمان را کهنه
و
دردمان را بزرگتـر
دلتنگـیمان را بیشتر
روزگارمان را سیـاه تر...!!!

بیـزارم از هر دردی
که درمـانش #"زمــان" است. . .
زمانی که دق مـﮯدهد
تا بگذرد...
 ELy  (1399/3/26 , 20:12)
هستم ولی خستم
تنها راهزنی که دار و ندار آدمی را به تاراج می برد
اندیشه های منفی خود او است
“کنفسیوس”
 ELy  (1399/3/26 , 18:34)
هستم ولی خستم
بابام گفت چرا تو این گرونی زدی گوشیتوخراب کردی؟
گفتم عاشقش باشی بت خیانت کنه عصبانی نمیشی؟
گفت:نه

گفتم پس گو خوردم
 Homa : Hidden  (1399/3/26 , 13:16)
آیا همسرِ بیژن بنفشه خواه ، بنفشه بیژن خواه است ؟!
 AlirezaM  (1399/3/26 , 10:21)
《Admin》
هیچوقت اجازه نده کسی که به هیچ چیز نرسیده، راجع به رویا های تو نظر بده.
 ELy  (1399/3/26 , 01:10)
هستم ولی خستم
سالها گذشت تا من فهمیدم آدمها احتیاج دارن سفر برن. احتیاج دارن از زندگی لذت ببرن و لذت بردن برای آدمها متفاوت معنی میشه...

یکی از ﻫﻴﺎت امام حسین لذت میبره یکی از مهمونی رفتن. یکی تو سفر مکه اقناع میشه یکی تو سفر تایلند.

اینا همشون برای من آدمهای محترمی هستن.

سالها گذشت تا من فهمیدم نباید به دلخوشی های آدمها گیر بدهم

چون آدمها با همین دلخوشی ها سختی های زندگی رو تحمل میکنن.

لطفا به دلخوشی دیگران گیر ندهید !
 Homa : Hidden  (1399/3/26 , 00:37)
برای مشاهده کلیک کنید
وقتی بهت نمیگن مهمونی تم داشته
 ELy  (1399/3/26 , 23:53)
هستم ولی خستم
بهار خود را چگونه گذراندید ؟!!

در قرنطینه بودم که ناگهان زلزله آمد?
از خانه دویدم بیرون ناگهان سیل آمد?
به پشت بام پناه بردم صدای شلیک خطای انسانی آمد?
زخمی شدم رفتم داروخانه، قیمتها را دیدم نفسم بند آمد
سوار پراید شدم که برگردم خانه، ندای سفر آخرت آمد???
 FAZi  (1399/3/25 , 22:00)
کاش تا محرم کرونا تموم نشه، یبار با ماسک بریم قیمه بگیریم یبار بدون ماسک
 ☆☆GitA☆☆  (1399/3/25 , 21:19)
اون بهت فِكر نميكنه




اما تو وقتى اينو خوندى؛
به اون فكركردى!!
 ☆☆GitA☆☆  (1399/3/25 , 20:48)
اجازه نده آدما خیلی ازت بدونن
چون همون دونه ها سنگ میشه
میزنن به سرت
اون موقع، اگه بزنه به سرت هم
نمیتونی هیچ کاری بکنی...
 ☆☆GitA☆☆  (1399/3/25 , 19:27)
گاهـــی آنچنـــان بــــد می شوم
آنچنــــان تلــــخ...!!!
که بــــرای دیـــگران قابــــل درکــــــــــ نیستم...!!!
حتی عزیزتـــرین کســـانم را از خـــودم می رنجــــانم...!!!
امــــا...!!!
تو این لحظــــه آرزو دارم بگوینــــد:
می دانم دستـــــ خودت نیستـــــ درکتــــ می کنم...!!!
ولــــی اونا نه تنهــــا اینو نمی گن...!!!
خیلــــی راحتــــــ تنهام می زارن...!!!
هیچکس دلیل بد شدنم،تلخ شدنم،کم آوردنم را نمی پرسه؟
حتی عزیزترین کسـانم به جای آروم کردنم
با حرفاشـــون بیشتـــر داغونم می کنن...
من فقـــط یه نفرو میخوام که بگه کنارتـــم
که بد بودنـــمو ندید بگیره،بهم بگه آروم باش!!! 
 AlirezaM  (1399/3/25 , 16:37)
《Admin》
پیرمردی لطیف در بغداد
دخترک را به کفشدوزی داد

مردک سنگدل چنان بگزید
لب دختر که خون از او بچکید

بامدادان پدر چنان دیدش
پیش داماد رفت و پرسیدش

کای فرومایه این چه دندان است؟
چند خایی لبش؟ نه انبان است

به مزاحت نگفتم این گفتار
هزل بگذار و جِد از او بردار

خوی بد در طبیعتی که نشست
ندهد جز به وقت مرگ از دست

سعدی - گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان
 ♔faranak♔  (1399/3/25 , 13:11)
√ⓢⓤℳⓔⓡ ⓖⓘⓡⓛ√
برای مشاهده کلیک کنید
 FAZi  (1399/3/25 , 11:18)
برای مشاهده کلیک کنید
 ROKI  (1399/3/25 , 10:30)
از اولش خدا بوده از اینجا به بعدشم هست
برای مشاهده کلیک کنید
 تیدا  (1399/3/25 , 04:27)
آی آدمها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید!
یکنفردر آب دارد می سپارد جان.

 

یک نفر دارد که دست و پای دائم میزند
روی این دریای تند و تیره و سنگین که میدانید.

 

آن زمان که مست هستید از خیال دست یابیدن به دشمن،
آن زمان که پیش خود بیهوده پندارید

 

که گرفتستید دست ناتوانی را
تا توانایی بهتر را پدید آرید،

 

آن زمان که تنگ میبندید
برکمرهاتان کمربند،

 

در چه هنگامی بگویم من؟
یک نفر در آب دارد میکند بیهود جان قربان!

 

آی آدمها که بر ساحل بساط دلگشا دارید!
نان به سفره،جامه تان بر تن؛

 

یک نفر در آب میخواند شما را.
موج سنگین را به دست خسته میکوبد

 

باز میدارد دهان با چشم از وحشت دریده
سایههاتان را ز راه دور دیده

 

آب را بلعیده درگود کبود و هر زمان بیتابش افزون
میکند زین آبها بیرون

 

گاه سر، گه پا.
آی آدمها!

 

او ز راه دور این کهنه جهان را باز میپاید،
می زند فریاد و امید کمک دارد

 

آی آدمها که روی ساحل آرام در کار تماشایید!
موج میکوبد به روی ساحل خاموش

 

پخش میگردد چنان مستی به جای افتاده بس مدهوش
می رود نعره زنان، وین بانگ باز از دور میآید:
" آی آدمها "...
 ELy  (1399/3/25 , 01:52)
هستم ولی خستم
طرف تا وقتی مجرده دوستاشو میپیچونه با دختره بره مسافرت، بعد باهمون دختر ازدواج میکنه اونو میپیچونه با دوستاش بره مسافرت

خب چته روانی ??
 FAZi  (1399/3/25 , 01:23)
اگه قرار باشه با توجه به جیبم یه جایی برم فقط میتونم برم تو فکر
در کل: 15946
<< 1 ... 582 583 584 585 586 ... 798 >>

خانه
در کل : 0 عضو / 70 مهمان