شب بخیر، مهمان شب
نوشتن بلاگ
فقط برای کاربران عضو
میکرو بلاگ
<< 1 ... 747 748 749 750 751 ... 797 >>
 نفس  (1398/9/25 , 14:42)
Flawless
اين ماييم ك..
ديگران رو مغرور ميكنيم
چون ارزشيو بهشون ميديم
كه ندارن....
 ☆☆GitA☆☆  (1398/9/25 , 12:56)
آدمها عادت کرده اند همه چیز را از مغازه ها حاضرو آماده بخرند اما چون مغازه ای نیست که در آن دوست را »«معامله»«کنند!!!
آدمها مانده اند بی دوست.
 ☆☆GitA☆☆  (1398/9/25 , 11:12)
درست در لحظه آخر …

در اوج توکل و نهایت تاریکی …

نوری نمایان می شود ، معجزه ای رخ می دهد

خدا از راه می رسد … !
 آگرین  (1398/9/25 , 10:09)
جاده موفقیت مستقیم نیست
پیچی دارد به نام شکست
دور برگردونی به نام سر در گمی
سرعت گیرهایی به نام افکار منفی
و چراغ قرمز هایی به نام دشمنان
اما اگه کمربندی به نام اراده
موتوری به نام استقامت
و راننده ای به نام امید
به جایی میرسیم که اسمش موفقیته
زندگیتون سرشار از موفقیت های ناو و عالی
 آگرین  (1398/9/25 , 08:15)
پسری با پدرش در رخت خواب
درد دل میکرد با چشمی پر آب
گفت "بابا اصلا حالم خوب نیست"
زندگی از بهر من خوب نیست
گو چه خاکی را بریزم بر سر
روی دستت باد کردم ای پدر
سن من از بیست و شش افزون شده
دل میان سینه پر خون شده
هیچکس لیلای این مجنون نشد
همسری از بهر من مفتوم نشد
غم میان سینه شد انباشته
بوی ترشی خانه را برداشته
پدرش چون حرفایش را شنید
خنده بر لب آورد و آهسته گفت
پسرم بخت تو هم وا میشود
غنچه عشقت شکوفا میشود
غصه ها را از وجودت دور کن
این همه دختر یکی را تور کن
پسر جواب داد آن دم
که ای پدر محبوب من
ای رفیق مهربان و خوب من
گفته ام با دوستانم بارها
من بدم میآید از این کار ها
در خیابان یا میان کوچه ها
سر به زیر و چشم پاکم هر کجا
کی نگاهی میکنم بر دختران
مغز خر خوردم مگر چون دیگران
غیر از آن روز که گشتم همسفر
با شهین و مهرخ و ایضا سحر
با سه تاشون رفته بودیم سینما
بگذریم از ما بقیه ی ماجرا
یک سری بر گلپری عاشق شدم
اون خرم کرد وانگهی فارغ شدم
یک دو ماهی یار من بودو پرید
قلب من از عشق اون خیری ندید
آزیتای حاج قلی اصغر شله
یک زمانی عاشقش بودم بله
بعد اونم یار من آن یاس بود
دختری زیبا و پر احساس بود
بعد این احساسی پر ادعا
شد کمی رفیق من المیرا
بعد اونم عاشق مینا شدم
بعد مینا عاشق تینا شدم
بعد تینا عاشق سارا شدم
بعد سارا عاشق لعیا شدم
پدرش آمد میان حرف او
گفت "ساکت شو دیگر فتنه جو
گرچه منم در زمان بی زنی
روز و شب بودم به فکر یک زنی
یک جز آنکه بداری مادری
دل نمیدادم به هرجور دختری
خاک عالم بر سرت خیلی بدی
واقعا که پوز بابا را زدی
 kakojavad  (1398/9/25 , 07:41)
desert
پند یک پدر پیر در حال مرگ به فرزندش:

منتظر هیچ دستی در هیچ جای این دنیا نباش و اشکهایت را با دستان خود پاک کن (همه رهگذرند)

زبان استخوانی ندارد ولی اینقدر قوی هست که بتواند به راحتی قلبی را بشکند (مراقب حرفهایت باش)

به کسانی که پشت سرت حرف میزنند بی اعتنا باش آنها جایشان همانجاست دقیقا پشت سرت (گذشت داشته باش)

گاهی خداوند برای حفاظت از تو کسی یا چیزی را از تو میگیرد اصرار به برگشتنش نکن پشیمان خواهی شد (خداوند وجود دارد پس حکمتش را قبول کن)

انسان به اخلاقش هست نه به مظهرش. اگرصدای بلند نشانگر مردانگی بود سگ سرور مردان بود.

قبل از اینکه سرت را بالا ببری و نداشته هايت را به پیش خدا گلایه کنی نظری به پایین بینداز و داشته هات را شاکر باش.

انسان بزرگ نمیشود جز به وسیله ی فکرش.
 ☆☆GitA☆☆  (1398/9/25 , 00:12)
مردم خیال می کنند غمگینم
که حرف نمی زنم
و ساعت ها به یک نقطه خیره می مانم؛
مردم نمی دانند با تو می خندم
حرف می زنم
و ساعت ها آن لحظه ها را مرور می کنم
 Homa : Hidden  (1398/9/24 , 22:47)
هم اکنون در خوابگاه های سراسر کشور [ آمادگی برای میانترم ]

خوابگاه دخترا :
وااااااای فقط 4 دور خوندم ، به دور پنجم نرسيدم ! ?

خوابگاه پسرا :
احمق مگه نميگم بی بی خشت دست منه، برا چی میبری !؟ : :
 ☆☆GitA☆☆  (1398/9/24 , 20:57)
آه
صدایت صدایت!
سراسر حسرتست؛
مثل همآغوشی
معلق میدارد مرا؛
میان پریشانی و جنون،
بر دیوارههای قلعهی شب...
در حالیکه،
درد میکشم از عذاب زندگی،
دلتنگ توام
در حالیکه،
درد میکشم از عذاب زندگی،
بیشتر دوستت دارم!
 нoda  (1398/9/24 , 17:46)
『 خوبیاتون مثل بخاری ماشینه خوبه


ولی حال بهم زنه! 』..♡:
 FAZi  (1398/9/24 , 17:17)
شاخ بودن توفضای مجازی مث پولداربودن توبازیGTAمیمونه:
 MaHaK  (1398/9/24 , 16:43)
VOorOojaK
خدایا نارنگی را از شر هسته محفوظ بفرما

"الهی امین" :
 ☆☆GitA☆☆  (1398/9/24 , 13:12)
پشت ویترین مغازهها جنسایی هست که خیلی گرونن …
یه چیزایی هم میشه پیدا کرد که ارزونه…
اما گاهی یه گوشهای یه چیزی میذارن که شاید کهنه باشه، شایدم معمولی اما روش نوشته “فروشی نیست”
آدم باید از اون جنس باشه …
 MaHaK  (1398/9/24 , 12:22)
VOorOojaK
من از ترس صبح نمیخوابم، وگرنه شب که خودیه : )
 FAZi  (1398/9/24 , 11:06)
دوتا پسره میرسن به دوتا دختره میگن اسمتون چیه؟
دخترا میگن شاپرک و قاصدک
به پسرا میگن اسم شما چیه
میگن
جاسمک و قاسمک:
 FAZi  (1398/9/24 , 10:09)
یه وقت چشم وا میکنی و میبینی که دیگه نه غم جمعه آزارت میده نه استرس شنبه، نه واسه رسیدن آخر هفته ذوق داری نه منتظر رویداد خاصی تو تقویم هستی، کلا فقط هستی که باشی، مثل بی حسی میمونه، یه بی حسیِ خطرناک..
 ☆☆GitA☆☆  (1398/9/24 , 09:25)
تو حرف تازه ای بزن …
چیزی که از جنس ابراز علاقه های
توخالی پر ادعا نباشد
شبیه دوستت دارم های بی اثباتی
که فقط کلیشه است …
تو جور دیگری بیا …
از آن آمدن ها که رفتن ندارند
از آن ماندن ها که به ابدیت می رسند
عاشق شو اما …
طوری که در عشق
فکر و قلب و زبانت
به یک اندازه دم از خواستن بزنند …
تو آن اتفاقی باش که ثابت می کند
عشق تا بی نهایت زیباست …!!
 FAZi  (1398/9/24 , 08:42)
شازده كوچولو گفت : شوخى چيه؟
روباه گفت : همون كه آدما حرف دلشون رو باهاش ميزنن:
 kakojavad  (1398/9/24 , 07:02)
desert
سر صبحی ملت تو خیابون و مترو یه جوری نیگا آدم میکنن
انگار ما از خواب بیدارشون کردیم برن سرکار
اعصاب مصاب نمونده واسه هیچکی
 $Saman$  (1398/9/24 , 03:10)
""رهگذر""
**

ﺧﻮﺵ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﻋﺮﻭﺳﮏ ﺁﻭﯾﺰﺍﻥ ﺑﻪ
ﺁﯾﻨﻪ ﻣﺎﺷﯿﻦ
ﮐﻞ ﭘﺴﺘﯽ ﻭ ﺑﻠﻨﺪﯼ ﺯﻧﺪﮔﯿﺶ ﺭﺍ
!ﻓﻘﻂ ﻣﯿﺮﻗﺼﺪ
در کل: 15932
<< 1 ... 747 748 749 750 751 ... 797 >>

خانه
در کل : 1 عضو / 37 مهمان