نوشتن بلاگ
میکرو بلاگ
Homa : Hidden (1398/11/19 , 00:39) |
هر ایرانی = یک آشنا در بیمارستان که گفته دو نفر کرونا گرفتن و تو قرنطینه هستن و خبرش نباید تا ۲۲بهمن جایی درز کنه



![]() | ELy (1398/11/19 , 00:09) هستم ولی خستم |
?#حکایتی_پندآموز
گویند فقیری به نزد هندوانه فروشی رفت وگفت هندوانهای برای رضای خدا به من بده فقیرم وچیزی ندارم.
هندوانه فروش درمیان هندوانه ها گشتی زد وهندوانهٔ خراب و بدرد نخوری را به فقیر داد.فقیر نگاهی به هندوانه کرد و دید که به درد خوردن نمیخورد،و مقدار پولی که به همراه داشت به هندوانه فروش داد و گفت به اندازه پولم به من هندوانه ای بده.
هندوانه فروش هندوانه خیلی خوبی را وزن کرد و به مرد فقیر داد،فقیر هر دو هندوانه را رو به آسمان کرد و گفت خداوندا بندگانت را ببین...
این هندوانه خراب را بخاطر تو داده هست و این هندوانه خوب را بخاطر پول.
وای از این ریا.....
گویند فقیری به نزد هندوانه فروشی رفت وگفت هندوانهای برای رضای خدا به من بده فقیرم وچیزی ندارم.
هندوانه فروش درمیان هندوانه ها گشتی زد وهندوانهٔ خراب و بدرد نخوری را به فقیر داد.فقیر نگاهی به هندوانه کرد و دید که به درد خوردن نمیخورد،و مقدار پولی که به همراه داشت به هندوانه فروش داد و گفت به اندازه پولم به من هندوانه ای بده.
هندوانه فروش هندوانه خیلی خوبی را وزن کرد و به مرد فقیر داد،فقیر هر دو هندوانه را رو به آسمان کرد و گفت خداوندا بندگانت را ببین...
این هندوانه خراب را بخاطر تو داده هست و این هندوانه خوب را بخاطر پول.
وای از این ریا.....
Homa : Hidden (1398/11/19 , 23:00) |
Falling down is an accident,
Staying down is a choice.
زمین خوردن اتفاقیه،
اما اون پایین موندن یک انتخابه.
ویرایش توسط Homa : Hidden (1398/11/19 , 23:00) [1]
Staying down is a choice.
زمین خوردن اتفاقیه،
اما اون پایین موندن یک انتخابه.
ویرایش توسط Homa : Hidden (1398/11/19 , 23:00) [1]
![]() | ELy (1398/11/18 , 22:22) هستم ولی خستم |
??به چشمی اعتماد کن که
به جای صورت به سیرت تو می نگرد
??به دلی دل بسپار
که جای خالی برایت داشته باشد
??و دستی را بپذیر که
باز شدن را بهتر از مشت شدن بلد باشد
به جای صورت به سیرت تو می نگرد
??به دلی دل بسپار
که جای خالی برایت داشته باشد
??و دستی را بپذیر که
باز شدن را بهتر از مشت شدن بلد باشد
![]() | ☆☆GitA☆☆ (1398/11/18 , 21:16) |
آدم است ديگر
هر چقدر هم كه قوی باشد ،
گاهی وقتها نیازدارد
مچاله شود در آغوشِ كسى ...
ویرایش توسط ☆☆GitA☆☆ (1398/11/18 , 21:17) [1]
هر چقدر هم كه قوی باشد ،
گاهی وقتها نیازدارد
مچاله شود در آغوشِ كسى ...
ویرایش توسط ☆☆GitA☆☆ (1398/11/18 , 21:17) [1]
![]() | ELy (1398/11/18 , 18:06) هستم ولی خستم |
هر گاه زنی پایان سلامش یک "نقطه" بود
نه عزیزم و نه جانمی!وقتی جوابهایش کوتاه شد مثل موهایش; به قدِ یک بله,نه, من هم و یا مرسی...وقتی دیگر در نگاهش یا صدایش شوق و انتظاری نبود.زمانی که آرام شد و لبهایش رژی بیرنگ هم رنگ سکوت زد. وقتی دیگر از سردی دستان و نگاه بی مهرت گله ای نکرد! بدان دلش خاطراتش و همه عاشقانه هایش را در چمدانی گذاشته می رود و دو چیز برایت به جا می گذارد."حسرت, که از ان به تَن میکنی و "خواب هایش" که دیگر به خواب هم نبیندت
نه عزیزم و نه جانمی!وقتی جوابهایش کوتاه شد مثل موهایش; به قدِ یک بله,نه, من هم و یا مرسی...وقتی دیگر در نگاهش یا صدایش شوق و انتظاری نبود.زمانی که آرام شد و لبهایش رژی بیرنگ هم رنگ سکوت زد. وقتی دیگر از سردی دستان و نگاه بی مهرت گله ای نکرد! بدان دلش خاطراتش و همه عاشقانه هایش را در چمدانی گذاشته می رود و دو چیز برایت به جا می گذارد."حسرت, که از ان به تَن میکنی و "خواب هایش" که دیگر به خواب هم نبیندت
![]() | ELy (1398/11/18 , 17:18) هستم ولی خستم |
هميشه
در ناگهانی ترين لحظه، عزيزترين دارايی مان از دست می رود!
و ما درست همان موقع يادمان می افتد، چقدر "دوستت دارم" هايمان را نگفته ايم، " از اينكه دارَمت شادترينم" را نگفته ايم..
هميشه دير يادمان می افتد برای آنچه كه داريم با خوشحالی شكر گوييم .
هميشه دير می شود
و ما بعدَش، تمامِ اندوهمان از حرف هايی ست كه نزده ايم.
در ناگهانی ترين لحظه، عزيزترين دارايی مان از دست می رود!
و ما درست همان موقع يادمان می افتد، چقدر "دوستت دارم" هايمان را نگفته ايم، " از اينكه دارَمت شادترينم" را نگفته ايم..
هميشه دير يادمان می افتد برای آنچه كه داريم با خوشحالی شكر گوييم .
هميشه دير می شود
و ما بعدَش، تمامِ اندوهمان از حرف هايی ست كه نزده ايم.
![]() | ELy (1398/11/18 , 15:52) هستم ولی خستم |
?خداوند ميفرمايد:
من 5 چيز را در 5 جا قرار داده ام ولي مردم آنرا در جاي ديگر ميجويند:
علم را در گرسنگي قرار دادم ولي مردم آنرا در سيري و راحتي مي جويند.
عزت و سربلندي را در اطاعت خود نهاده ام ولي مردم آنرادر خدمت سلاطين مي جويند.
ثروت و بي نيازي را در قناعت قرار دادم ولي مردم آنرا در كثرت مال مي جويند.
رضايت خود را در مبارزه با نفس نهاده ام ولي مردم آنرا در رضايت نفس مي جويند.
راحتي را در بهشت نهاده ام ولي مردم آنرا در دنيا ميجويند
من 5 چيز را در 5 جا قرار داده ام ولي مردم آنرا در جاي ديگر ميجويند:
علم را در گرسنگي قرار دادم ولي مردم آنرا در سيري و راحتي مي جويند.
عزت و سربلندي را در اطاعت خود نهاده ام ولي مردم آنرادر خدمت سلاطين مي جويند.
ثروت و بي نيازي را در قناعت قرار دادم ولي مردم آنرا در كثرت مال مي جويند.
رضايت خود را در مبارزه با نفس نهاده ام ولي مردم آنرا در رضايت نفس مي جويند.
راحتي را در بهشت نهاده ام ولي مردم آنرا در دنيا ميجويند
![]() | ☆☆GitA☆☆ (1398/11/18 , 15:23) |
یِ سکوتی ، هَم هَست
کِ مال بَعد از شِنیدَنِ یِ سِری
حَرفایی کِ نَباید میشنیدی!
بیرونِش سکوته ها وَلی از دَرون هِی
صِدایِ شِکَستَن میاد....
هِی صِدایِ شِکَستَن میاد....
کِ مال بَعد از شِنیدَنِ یِ سِری
حَرفایی کِ نَباید میشنیدی!
بیرونِش سکوته ها وَلی از دَرون هِی
صِدایِ شِکَستَن میاد....
هِی صِدایِ شِکَستَن میاد....
![]() | ELy (1398/11/18 , 13:10) هستم ولی خستم |
رفتهبودم رو ساختمون خودم پرت کنم پایین بابام اومد گفت داری چه غلطی میکنی؟ گفتم خستهشدم دیگه میخوام خودکشی کنم، زنگ زد
به مامانم گفت واسه شام برنج کمتر درست کن
به مامانم گفت واسه شام برنج کمتر درست کن
![]() | ☆☆GitA☆☆ (1398/11/18 , 11:56) |
دلم برات تنگ شده...
منتظرم یک روز بارونی بیای،هوا گرفته باشه،بوی نم بارون هوای شهر پر کرده باشه،همه دنبال یک سر پناه باشن اما تو کنار من مثل همه دیونه های این شهر شوق قدم زدن داشته باشی ، منم اروم قطره های بارونو از رو پیشونیت پاک کنم و ببوسمش...
دلم برات تنگ شده...
منتظرم یک شب از دلهره ای نبودنت از خواب بپرم بهت زنگ بزنم توهم با صدای خواب آلود و نگرانت بگی جان دل چی شده این موقع شب...
منم بگم به قول سهراب:
صدا کن مرا...
صدای تو خوب است...
بهم بگی دیونه بخواب...
بگم چشمی که قشنگی تورو دیده دیگه خواب بهش نمیاد...
دلم برات تنگ شده...
همین...
منتظرم یک روز بارونی بیای،هوا گرفته باشه،بوی نم بارون هوای شهر پر کرده باشه،همه دنبال یک سر پناه باشن اما تو کنار من مثل همه دیونه های این شهر شوق قدم زدن داشته باشی ، منم اروم قطره های بارونو از رو پیشونیت پاک کنم و ببوسمش...
دلم برات تنگ شده...
منتظرم یک شب از دلهره ای نبودنت از خواب بپرم بهت زنگ بزنم توهم با صدای خواب آلود و نگرانت بگی جان دل چی شده این موقع شب...
منم بگم به قول سهراب:
صدا کن مرا...
صدای تو خوب است...
بهم بگی دیونه بخواب...
بگم چشمی که قشنگی تورو دیده دیگه خواب بهش نمیاد...
دلم برات تنگ شده...
همین...
![]() | ELy (1398/11/18 , 11:25) هستم ولی خستم |
همکارم تعریف میکنه
میگه توی مترو یه پیرزنه رو دیدم میگفت من ۵ تا بچه داشتم !
.
.
دو تاشون اسیر شدن و سه تاشونم مفقود الاثر
.
.
همکارم میگفت همه ی خانوما تحت تاثیر قرار گرفته بودیم که چه شیرزنه صبوریه !
.
.
بعد پیرزنه ادامه میده که
دو تا دختر داشتم که ازدواج کردن اسیر شدن
سه تام پسر داشتم که ازدواج کردن شدن مفقودالاثر !!!?
میگه توی مترو یه پیرزنه رو دیدم میگفت من ۵ تا بچه داشتم !
.
.
دو تاشون اسیر شدن و سه تاشونم مفقود الاثر
.
.
همکارم میگفت همه ی خانوما تحت تاثیر قرار گرفته بودیم که چه شیرزنه صبوریه !
.
.
بعد پیرزنه ادامه میده که
دو تا دختر داشتم که ازدواج کردن اسیر شدن
سه تام پسر داشتم که ازدواج کردن شدن مفقودالاثر !!!?
آگرین (1398/11/18 , 10:21) |
تو انتخاب دو چیز بیشترین دقت را بکنید زیرا آن دو چیز بیشترین تاثیر را در زندگی شما خواهند داشت
1 کتاب خوب از میان همه کتابها
2 دوستان خوب از میان تمام آدمها
"جواهر لعل نحرو در نامه هایی به دخترم"
1 کتاب خوب از میان همه کتابها
2 دوستان خوب از میان تمام آدمها
"جواهر لعل نحرو در نامه هایی به دخترم"
kia (1398/11/18 , 07:57) |
ﺗﻘﺪﯾﻢ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺧﻮﺑﺎﻥ
ﻣﯿﮕﻦ ﺧﻮﺍﺏ ﻣﺮﮒ ﮐﻮﺗﺎﻫﻪ ﺍﻣﺎ ﭼﻪ
ﻓﺮﻕ ﻋﺠﯿﺒﯽ ﺍﺳﺖ ﺑﯿﻦ ﻣﺮﮒ ﻭ ﺧﻮﺍﺏ
ﻭﻗﺘﯽ ﻋﺰﯾﺰﯼ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻩ ﺩﻟﺖ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﺣﺘﯽ
ﻫﯿﭻ ﭘﺮﻧﺪﻩ ﺍﯼ ﭘﺮ ﻧﺰﻧﻪ ﺗﺎ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﻧﺸﻪ ﺍﻣﺎ
ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺮﺩﻩ ﺳﺖ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ ﺑﺎ ﺑﻠﻨﺪﺗﺮﯾﻦ
ﺻﺪﺍﯼ ﺩﻧﯿﺎ ﺑﯿﺪﺍﺭﺵ ﮐﻨﯽ ﺍﻣﺎ
ﺍﻓﺴﻮﺱ...
ﺩﻟﻬﺎﯼ ﭘﺎﮎ ﻫﻤﭽﻮﻥ ﺑﺮﮐﻪ ﻫﺎﯼ ﺯﻻﻝ ﻭ
ﺁﺭﺍﻣﯽ ﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﭘﺮﻧﺪﮔﺎﻥ ﺳﺒﮏ ﺑﺎﻝ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻓﻊ
ﺧﺴﺘﮕﯽ ﮐﻨﺎﺭ ﺍﻥ ﻣﯽ ﻧﺸﯿﻨﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻥ ﭘﻨﺎﻩ
ﻣﯿﺒﺮﻧﺪ ﺧﻮﺷﺎ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻣﺎﯾﻪ ﯼ
ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺩﯾﮕﺮﺍﻧﻨﺪ
ﻣﯿﮕﻦ ﺧﻮﺍﺏ ﻣﺮﮒ ﮐﻮﺗﺎﻫﻪ ﺍﻣﺎ ﭼﻪ
ﻓﺮﻕ ﻋﺠﯿﺒﯽ ﺍﺳﺖ ﺑﯿﻦ ﻣﺮﮒ ﻭ ﺧﻮﺍﺏ
ﻭﻗﺘﯽ ﻋﺰﯾﺰﯼ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻩ ﺩﻟﺖ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﺣﺘﯽ
ﻫﯿﭻ ﭘﺮﻧﺪﻩ ﺍﯼ ﭘﺮ ﻧﺰﻧﻪ ﺗﺎ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﻧﺸﻪ ﺍﻣﺎ
ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺮﺩﻩ ﺳﺖ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ ﺑﺎ ﺑﻠﻨﺪﺗﺮﯾﻦ
ﺻﺪﺍﯼ ﺩﻧﯿﺎ ﺑﯿﺪﺍﺭﺵ ﮐﻨﯽ ﺍﻣﺎ
ﺍﻓﺴﻮﺱ...
ﺩﻟﻬﺎﯼ ﭘﺎﮎ ﻫﻤﭽﻮﻥ ﺑﺮﮐﻪ ﻫﺎﯼ ﺯﻻﻝ ﻭ
ﺁﺭﺍﻣﯽ ﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﭘﺮﻧﺪﮔﺎﻥ ﺳﺒﮏ ﺑﺎﻝ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻓﻊ
ﺧﺴﺘﮕﯽ ﮐﻨﺎﺭ ﺍﻥ ﻣﯽ ﻧﺸﯿﻨﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻥ ﭘﻨﺎﻩ
ﻣﯿﺒﺮﻧﺪ ﺧﻮﺷﺎ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻣﺎﯾﻪ ﯼ
ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺩﯾﮕﺮﺍﻧﻨﺪ
![]() | ELy (1398/11/18 , 00:44) هستم ولی خستم |
بچه ها هرگز مادرشان را زشت نمیدانند؛
اگرکسی یاجایی را دوست داشته باشید
آنها را زیبا هم خواهید یافت،زیرا
حس زیبا دیدن همان عشق است
اگرکسی یاجایی را دوست داشته باشید
آنها را زیبا هم خواهید یافت،زیرا
حس زیبا دیدن همان عشق است
![]() | ELy (1398/11/18 , 23:39) هستم ولی خستم |
یارو ﻣﯿﺮﻩ ﻣﻬﻤﻮﻧﯽ
ﻧﺎﻫﺎﺭ ﺑﻬﺶ ﻛﺮﻓﺲ ﻣﯿﺪﻥ
ﺷﺎﻡ ﺍﺳﻔﻨﺎﺝ
ﻓﺮﺩﺍﺵ ﺻﺒﺤﺎﻧﻪ ﻫﻢ
ﺑﻬﺶ ﻧﻮﻥ ﻭ ﺳﺒﺰﻯ ﻣﯿﺪﻥ !!
ﻣﯿﮕﻪ : ﻧﺎﻫﺎﺭ ﭼﯿﺰﻯ ﺩﺭﺳﺖ ﻧﻜﻨﯿﺪ ﺧﻮﺩﻡ ﻣﯿﺮﻡ ﻣﯿﭽﺮﻡ?
ﻧﺎﻫﺎﺭ ﺑﻬﺶ ﻛﺮﻓﺲ ﻣﯿﺪﻥ
ﺷﺎﻡ ﺍﺳﻔﻨﺎﺝ
ﻓﺮﺩﺍﺵ ﺻﺒﺤﺎﻧﻪ ﻫﻢ
ﺑﻬﺶ ﻧﻮﻥ ﻭ ﺳﺒﺰﻯ ﻣﯿﺪﻥ !!
ﻣﯿﮕﻪ : ﻧﺎﻫﺎﺭ ﭼﯿﺰﻯ ﺩﺭﺳﺖ ﻧﻜﻨﯿﺪ ﺧﻮﺩﻡ ﻣﯿﺮﻡ ﻣﯿﭽﺮﻡ?
![]() | kakojavad (1398/11/18 , 23:09) desert |
صبر کردیم و صبر کردیم. همهمان. آیا دکتر نمیدانست یکی از چیزهایی که آدمها را دیوانه میکند همین انتظار کشیدن است؟
مردم تمام عمرشان انتظار میکشیدند. انتظار میکشیدند که زندگی کنند. انتظار میکشیدند که بمیرند. توی صف انتظار میکشیدند کاغذ توالت بخرند. توی صف برای پول منتظر می ماندند و اگر پولی در کار نبود سراغ صف های درازتر میرفتند. صبر میکردی که خوابت ببرد و بعد هم صبر میکردی تا بیدار شوی. انتظار میکشیدی که ازدواج کنی و بعد هم منتظر طلاق گرفتن میشدی. منتظر باران میشدی و بعد هم صبر میکردی تا بند بیاید. منتظر غذا خوردن میشدی و وقتی سیر میشدی بازهم صبر میکردی تا نوبت دوباره خوردن برسد. توی مطب روان پزشک با بقیهی روانیها انتظار میکشیدی و نمیدانستی آیا تو هم جزء آنها هستی یا نه...!
?چارلز بوکفسکی
?عامه پسند
مردم تمام عمرشان انتظار میکشیدند. انتظار میکشیدند که زندگی کنند. انتظار میکشیدند که بمیرند. توی صف انتظار میکشیدند کاغذ توالت بخرند. توی صف برای پول منتظر می ماندند و اگر پولی در کار نبود سراغ صف های درازتر میرفتند. صبر میکردی که خوابت ببرد و بعد هم صبر میکردی تا بیدار شوی. انتظار میکشیدی که ازدواج کنی و بعد هم منتظر طلاق گرفتن میشدی. منتظر باران میشدی و بعد هم صبر میکردی تا بند بیاید. منتظر غذا خوردن میشدی و وقتی سیر میشدی بازهم صبر میکردی تا نوبت دوباره خوردن برسد. توی مطب روان پزشک با بقیهی روانیها انتظار میکشیدی و نمیدانستی آیا تو هم جزء آنها هستی یا نه...!
?چارلز بوکفسکی
?عامه پسند
در کل: 15938