نوشتن بلاگ
میکرو بلاگ
Nazanin 7 (1400/5/23 , 23:37) _بعضی آدمها تکیه گاه نیستن،، پَرتگاهّن..! |
[در هر لحظه از زندگی تو این قدرت رو داری که بگی: داستان من اینجوری تموم نمیشه. برای لحظه لحظه های زندگیت تلاش کن رفیق..?]
ELy (1400/5/23 , 23:08) هستم ولی خستم |
این چه مسخره بازیه
همه تو صفحه ی خانه
مدیر معاون
جمع کنید چتروم و برید ب خصوصیاتون برسید
کاربرایی مث ما هم علاف نشن
اه
همه تو صفحه ی خانه
مدیر معاون
جمع کنید چتروم و برید ب خصوصیاتون برسید
کاربرایی مث ما هم علاف نشن
اه
ELy (1400/5/23 , 22:01) هستم ولی خستم |
خیلیا دم از رفاقت میزنن ولی
وقت گرفتاری حتی حالتم نمیپرسن
وقت گرفتاری حتی حالتم نمیپرسن
piter (1400/5/23 , 21:21) تنهاعی لاتی ترع |
من و دنیا همدیگر را رنگ میکنیم
من با مداد سیاه، دنیا با مداد سفید
من
روزهای اونو !
اون
موهای منو !
من با مداد سیاه، دنیا با مداد سفید
من
روزهای اونو !
اون
موهای منو !
ELy (1400/5/23 , 17:35) هستم ولی خستم |
بابام دبیر ادبیاته
يه روز برا تصحيح ورق امتحانی بچه ها رفتم کمکش.رسيدم به اين سؤال:
معنی بيت زير را به نثر روان بنويسد:
"طيران مرغ ديدی تو ز پايبند شهوت... به در آی تا ببينی طيران آدميت"
پسره معنی کرده:ته ران مرغ را ديدی و شهوتی شدی،ته ران انسان را ببينی چکار ميکنی
نابودم کرد اصن ?
يه روز برا تصحيح ورق امتحانی بچه ها رفتم کمکش.رسيدم به اين سؤال:
معنی بيت زير را به نثر روان بنويسد:
"طيران مرغ ديدی تو ز پايبند شهوت... به در آی تا ببينی طيران آدميت"
پسره معنی کرده:ته ران مرغ را ديدی و شهوتی شدی،ته ران انسان را ببينی چکار ميکنی
نابودم کرد اصن ?
roya (1400/5/23 , 16:45) ܩܠܭܘ ߊܨ ܢ̣ߊܚ݅ܓ ܭܘ ࡅ߳ܝ̇ߺܣߊیܨ ܩیܥܼܝ̇ߺܭَܘ . . ? |
زندگی آسان میشود اگر:
زود نتیجه گیری نکنید
شلوغش نکنید
قانون سازی نکنید
ایده آل گرا نباشید
تعمیم ندهید
اجازه ندهید زندگی ناراحتتان کند.
زود نتیجه گیری نکنید
شلوغش نکنید
قانون سازی نکنید
ایده آل گرا نباشید
تعمیم ندهید
اجازه ندهید زندگی ناراحتتان کند.
ELy (1400/5/23 , 14:43) هستم ولی خستم |
چتروم خار داره کسی نمیاد؟؟
زهرا تبریزی (1400/5/23 , 13:05) نه هر درخت تحمل کند جفای خزان 🍂🍁 |
دیگه تاپیکو حذف کردن گفتم حیفه نزارم
مدادی ک استفاده کردم حروم میشد
#اصلاحیه
ویرایش توسط Ramin 7 (1400/5/23 , 13:20) [1]
مدادی ک استفاده کردم حروم میشد
#اصلاحیه
ویرایش توسط Ramin 7 (1400/5/23 , 13:20) [1]
Nazanin 7 (1400/5/23 , 12:10) _بعضی آدمها تکیه گاه نیستن،، پَرتگاهّن..! |
حالا نه
آنوقتی که دلت تنگ است و
کسی نیست پایِ حرفهایت بنشیند
و از بغضت گریه کند یادِ من میافتی...
امروز نه
آنشبی که دلت دیوانگی میخواهد و
کسی را پیدا نمیکنی که تا صبح پا به
پایت خیابان را گز کند و وسطِ زمستان
با گلویِ گرفته کنارت بستنی بخورد
یادِ من می افتی...
به همین زودی نه
تویِ سالهایِ دور،
وقتی زل میزنی به قاب عکست و
هر چه بیشتر میگردی کمتر ردِ
خوشبختی را تویِ چشمهایت پیدا میکنی
یادِ من می افتی...
این روزا که دورت تا دلت بخواهد
شلوغ است که نه
آنوقتی که دست دراز میکنی و
گرمی دستی را حس نمیکنی
که سرانگشتان کسی
خیسی گونه هایت را لمس نمیکند
یاد من می افتی؛
یادِ کسی که غمت غمش بود،
یادِ کسی که شانه به شانه ات تا
ته دنیا هم می آمد،
یادِ کسی که دلیلِ تمام
خوشی و خوشبختی هایت بود...
حالا نه
یک روز ولی یاد منی میافتی که
همیشه کنارت بودم
حتی وقتهایی که
هیچکسی نمیخواست که باشد...
آنوقتی که دلت تنگ است و
کسی نیست پایِ حرفهایت بنشیند
و از بغضت گریه کند یادِ من میافتی...
امروز نه
آنشبی که دلت دیوانگی میخواهد و
کسی را پیدا نمیکنی که تا صبح پا به
پایت خیابان را گز کند و وسطِ زمستان
با گلویِ گرفته کنارت بستنی بخورد
یادِ من می افتی...
به همین زودی نه
تویِ سالهایِ دور،
وقتی زل میزنی به قاب عکست و
هر چه بیشتر میگردی کمتر ردِ
خوشبختی را تویِ چشمهایت پیدا میکنی
یادِ من می افتی...
این روزا که دورت تا دلت بخواهد
شلوغ است که نه
آنوقتی که دست دراز میکنی و
گرمی دستی را حس نمیکنی
که سرانگشتان کسی
خیسی گونه هایت را لمس نمیکند
یاد من می افتی؛
یادِ کسی که غمت غمش بود،
یادِ کسی که شانه به شانه ات تا
ته دنیا هم می آمد،
یادِ کسی که دلیلِ تمام
خوشی و خوشبختی هایت بود...
حالا نه
یک روز ولی یاد منی میافتی که
همیشه کنارت بودم
حتی وقتهایی که
هیچکسی نمیخواست که باشد...
roya (1400/5/23 , 11:33) ܩܠܭܘ ߊܨ ܢ̣ߊܚ݅ܓ ܭܘ ࡅ߳ܝ̇ߺܣߊیܨ ܩیܥܼܝ̇ߺܭَܘ . . ? |
ﯾﻪ ﻭﻗﺘﺎﯾﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﺭﻓﺖ...!
ﺍﻭﻧﻢ ﺑﺎ ﭘﺎﯼ ﺧﻮﺩﺕ ...!
ﺑﺎﯾﺪ ﺟﺎﺕُ ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﻌﻀﯽ ﻫﺎ ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻨﯽ... !
ﺩﺭﺳﺘﻪ ﺗﻮ ﺷﻠﻮﻏﯿﺎﺷﻮﻥ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻧﻤﯿﺸﻦ ﭼﯽ ﻣﯿﺸﻪ !
ﻭﻟﯽ ﺑﺪﻭﻥ ....
ﯾﻪ ﺭﻭﺯﯼ ...
ﯾﻪ ﺟﺎﯾﯽ ....
ﺑﺪ ﺟﻮﺭﯼ ﯾﺎﺩﺕ ﻣﯽ ﺍﻓﺘﻦ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﺩﯾﺮ ﺷﺪﻩ!
خیلی دیر...
ﺍﻭﻧﻢ ﺑﺎ ﭘﺎﯼ ﺧﻮﺩﺕ ...!
ﺑﺎﯾﺪ ﺟﺎﺕُ ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﻌﻀﯽ ﻫﺎ ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻨﯽ... !
ﺩﺭﺳﺘﻪ ﺗﻮ ﺷﻠﻮﻏﯿﺎﺷﻮﻥ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻧﻤﯿﺸﻦ ﭼﯽ ﻣﯿﺸﻪ !
ﻭﻟﯽ ﺑﺪﻭﻥ ....
ﯾﻪ ﺭﻭﺯﯼ ...
ﯾﻪ ﺟﺎﯾﯽ ....
ﺑﺪ ﺟﻮﺭﯼ ﯾﺎﺩﺕ ﻣﯽ ﺍﻓﺘﻦ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﺩﯾﺮ ﺷﺪﻩ!
خیلی دیر...
**nafasi** (1400/5/23 , 11:04) ... قصه ی دوس داشتن تو، خونِ تو رگهای منه💞... |
واحد اندازه گیری رفاقت شده منفعت بر ثانیه
roya (1400/5/23 , 08:53) ܩܠܭܘ ߊܨ ܢ̣ߊܚ݅ܓ ܭܘ ࡅ߳ܝ̇ߺܣߊیܨ ܩیܥܼܝ̇ߺܭَܘ . . ? |
به بعضی ها حتی فحش هم نباید داد
باید خندید و رد شد
باید خندید و رد شد
Nazanin 7 (1400/5/23 , 01:45) _بعضی آدمها تکیه گاه نیستن،، پَرتگاهّن..! |
آرزوی امشبم؛
آرزو میکنم حالِ همه خوب باشد
خیابان ، پر باشد از عابرانِ سر خوشی که نه غصه ای برایِ خوردن دارند ، نه مشکلی برایِ حل نشدن ، نه دلیلی برای گوشه گیری و تنها بودن... ??
آرزو میکنم حالِ همه خوب باشد
خیابان ، پر باشد از عابرانِ سر خوشی که نه غصه ای برایِ خوردن دارند ، نه مشکلی برایِ حل نشدن ، نه دلیلی برای گوشه گیری و تنها بودن... ??
ELy (1400/5/23 , 00:33) هستم ولی خستم |
امیر کبیر چه زیبا گفت:
دوران افول و عقب ماندگی ملت ها
زمانی شروع شد که ؛
جای اندیشیدن را " تقلید "
جای تلاش و کوشش را " دعا "
جای فکر کردن به آرزوهای بزرگ را " قناعت "
جای اراده برای رفتن و رسیدن را " قسمت "
و جای تصمیم عقلانی را " استخاره " گرفت
دوران افول و عقب ماندگی ملت ها
زمانی شروع شد که ؛
جای اندیشیدن را " تقلید "
جای تلاش و کوشش را " دعا "
جای فکر کردن به آرزوهای بزرگ را " قناعت "
جای اراده برای رفتن و رسیدن را " قسمت "
و جای تصمیم عقلانی را " استخاره " گرفت
kakojavad (1400/5/22 , 23:54) desert |
میگن هیچوقت نمیدونی چی داری، تا وقتی که از دستش ندی. ولی من فکر میکنم همه دقیقا میدونن چی دارن! فقط فکر میکنن هیچوقت از دستش نمیدن …
Ramin 7 (1400/5/22 , 22:40) 🚬ازخونمونمیادفقطدرداشبهیادم🚬 |
نشونه یه ایرانی اصیل، گرفتن تصمیمات مهم زندگی داخل دستشوییه
ویرایش توسط Ramin 7 (1400/5/22 , 22:41) [2]
ویرایش توسط Ramin 7 (1400/5/22 , 22:41) [2]
در کل: 14961