ظهر بخیر، مهمان ظهر
نوشتن بلاگ
فقط برای کاربران عضو
میکرو بلاگ
<< 1 ... 325 326 327 328 329 ... 779 >>
 آگرین  (1400/9/11 , 18:53)
خوشبختی همیشه داشتن چیزی یا کسی نیست
گاهی میشه بی اینکه کسی کنارت باشه یا چیزی داشته باشی خوشبخت باشی!!!!

خوشبختیاتون روز افزون
 آگرین  (1400/9/11 , 16:08)
چه عشقها که جان دادن به گناه ترسهای ما
چه حرفها که زده نشدن و زنده زنده مردن!
چه بوس ها که رخ ندادن
چه آغوش ها که خالی ماندن
و گناه مرگ همه اینها گردن ما بود
که یا زود رسیدیم . یا دیر رسیدیم . یا هرگز نرسیدیم . !!!
که شهامت نداشتیم بوقتش دم بزنیم از خواستن!
یا دیر گفتیم . یا اصلا نگفتیم!!
گناه ما بود که ندیدیم کسانی را که دوستمان دارند و دل دادیم به نوازش دستان دروغگویی مسافرانی که خسته بودن و ما را دیند و دلشان ایستگاهی متروک ای برای خواست برای کمی آرامش
نشستن و آرام شدن و با اولین قطار رفتند!!
چه جوانمرگ شد دل کسی که دوستمان داشت و ما هرزه بودیم و ندیدیم!!
حرف زخم و درد که میشود همه ما صورتمان را شکل غم میکنیم تا همه بدانند نهنگ زخم خورده و بره دریده شده و کرگدن مغموم . ......
اما روبروی آینه که بایستیم ، لابلای وهم ها و نقابها گرگ دهان آلوده ای را میبینیم با چشمهایی محزون ..
درنده تنهایی که سخت پشیمان است از دریدنهای تنانه و بی عشق .
و یادمان میآید بوقتش گرگ هم بوده ایم ، ترسو هم بوده ایم ، کم هم بوده ایم ، مردد هم بوده ایم ، به یاد میآوریم که تعداد زخمهایی که زدیم زیاد کمتر نیست از زخمهایی که خوردیم !!!
و درد نمیکشیم ، که زخمها را اغلب به کسانی زدیم که زخم نزدند !! و به رسم مرهم بودن ؛آمده بودند
و بوسه را نثار کسانی کردیم که زخم زدند و رفتند و هیچوقت جلوی هیچ آینه ای از آنچه با ما کردند شرم نکردند!!
ما بخشیدیم و گذشتیم .... کاش ببخشند و بگذرند!!

#حمید سلیمی
 ?Gangster?  (1400/9/11 , 13:54)
بگو کجای این شهری...
برای مشاهده کلیک کنید
خاطراتم رو میزن
با مرور خاطراتم گریه میکنم..
 آگرین  (1400/9/11 , 12:41)
ما خالق شرایط خود هستیم
در دنیا فقط
یک نفر وجود دارد
که باید از او بهتر باشیم
و اون کسی نیست
جز گذشته خودمون!!
تغییر فقط نیازه زندگی نیست
بلکه خود زندگیست!!!
 آگرین  (1400/9/11 , 10:13)
باندازه ظرفیت آدما باهشون رفتار کن
بیشتر اگه بشه بی ظرفیت میشن
کمتر اگه بشه عقده ای!!
 ?Gangster?  (1400/9/11 , 01:26)
بگو کجای این شهری...
برای مشاهده کلیک کنید
 AlirezaM  (1400/9/10 , 22:27)
《Admin》



جوون اول آسایشگاه بودیم. تا دلبر اومد. گفتیم خب منطقیه دیگه. یه خانومی با این  کمالات، بافتنی، لاک قرمز، خوشگل عین ماه، مام که اونجور، باید عاشقش شیم دیگه. اومد قبل اینکه سلام کنه، گفتیم شمایلت چه نیکوست. خندید گفت مال شما بیتره. رفت. هفته بعد باز دیدیمش گفتیم اسمت چی بود؟ گفت "دلبر که جان فرسود از او". گفتیم مگه تو هم بلدی؟ گفت اسممه. رفت. عین رفتن جان از بدن دیدم که جانم میرود...
 Nazanin 7  (1400/9/10 , 19:20)
خدایا، قربون آسمون آبیت💙
برای مشاهده کلیک کنید
???
 آگرین  (1400/9/10 , 15:24)
رازها مثل طلا گرانبهان
مراقب باش دم دست نزاری هرکسی از راه رسید برداره و با خودش ببره!
 ?Gangster?  (1400/9/10 , 13:22)
بگو کجای این شهری...
برای مشاهده کلیک کنید
آهنگ پریشان از Gazapizm
https://www.aparat.com/v/c7Eqw ... D9%86
ویرایش توسط ?Gangster? (1400/9/10 , 13:25) [2]
 آگرین  (1400/9/10 , 09:47)
حماقت اونجاییه که
با کسی که باهت صادق نیست
رفاقت کنی!!
 مهدی  (1400/9/9 , 19:52)
لعنت به فردا که نذاشت امروز را زندگی کنیم.
برای مشاهده کلیک کنید
 **nafasi**  (1400/9/9 , 17:18)
برای مشاهده کلیک کنید
 Nazanin 7  (1400/9/9 , 11:19)
خدایا، قربون آسمون آبیت💙



هرچـــــــقدر بد بشی باز دارم هـــــــواتو
اصن انگار نیمکت های شهــــــر منم آدمک ها تو
تو ازم دور میشینی و من ازدور میپامت
کندم از همه کس و کارم براتـــــــــــــــو
?????
من فقط منتظرم ی چیز بخوای تا صدام کنی
عاشـــــــق اینم بشینم بنویسم نگام کنی
من میـــــــدونم ک توچته.. من میـــــــدونم چی دوس داری.. من میـــــــــدونم فس بشی انجام نمیدی بی بوس کاری.. من میـــــــدونم کجای اون صورتتو ماچش کنم....
ویرایش توسط Nazanin 7 (1400/9/9 , 11:20) [1]
 آگرین  (1400/9/9 , 09:06)
پاییز همچون خانهی پدری میماند. آدم را به گذشتههای دور میبرد. به
روزی که عاشق شدی، به روزی
که تنها شدی. تو را میبرد به
خاطرات
تلخ و شیرینت. پاییز حتی بادش
هم که در گوشهایت بوزد، نجواگر
خاطراتت میشود. حال درختان
و بارانش بماند
 **nafasi**  (1400/9/8 , 21:49)
برای مشاهده کلیک کنید
وقتی دارم درس میخونم
 آگرین  (1400/9/8 , 18:35)
قبلا جواب خوبی خوبی بود
حالا شده
مگه من ازت خواسته بودم!!
 AlirezaM  (1400/9/8 , 13:29)
《Admin》
برای مشاهده کلیک کنید
 آگرین  (1400/9/8 , 12:30)
مهربون که باشی
همش نگران اینی که نکنه باعث ناراحتی کسی بشی
و سرانجامش این میشه
که همه باعث ناراحتیتن و تو تنها کسی هستی که این میون ناراحتی!
 آگرین  (1400/9/8 , 10:08)
پروردگارا!
آرامشی عطا کن تا بتوانم تحمل کنم ناتوانیم را در برابر آنچه که توان تغییرش را ندارم
قدرتی ده که تغییر دهم آنچه را که توان تغییرش را دارم
و دانشی ده که تفاوت آن دو را تشخیص دهم
ویرایش توسط آگرین (1400/9/8 , 11:38) [2]
در کل: 15563
<< 1 ... 325 326 327 328 329 ... 779 >>

خانه
در کل : 0 عضو / 53 مهمان