نوشتن بلاگ
میکرو بلاگ
Sani7 (1398/7/19 , 02:31) یه روز خوب میاد? |
ﺍﮔﺮﭼﻪ ﺟﺎﯼ ﺩﻝ ﺩﺭﯾﺎﯼ ﺧﻮﻥ ﺩﺭ ﺳﯿﻨﻪ ﺩﺍﺭﻡ
ﻭﻟﯽ ﺩﺭ ﻋﺸﻖ ﺗﻮ ﺩﺭﯾﺎﯾﯽ ﺍﺯ ﺩﻝ ﮐﻢ ﻣﯽ ﺁﺭﻡ
ﺍﮔﺮﭼﻪ ﺭﻭﺑﺮﻭﺋﯽ ﻣﺜﻞ ﺁﺋﯿﻨﻪ ﺑﺎ ﻣﻦ
ﻭﻟﯽ ﭼﺸﻤﺎﻡ ﺑﺴﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﯿﺮ ﺩﯾﺪﻥ
ﻧﻪ ﯾﮏ ﺩﻝ ﻧﻪ ﻫﺰﺍﺭ ﺩﻝ ﻫﻤﻪ ﺩﻟﻬﺎﯼ ﻋﺎﻟﻢ
ﻫﻤﻪ ﺩﻟﻬﺎ ﺭﻭ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﮐﻪ ﻋﺎﺷﻖ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﻢ
ﺗﻮﺋﯽ ﻋﺎﺷﻖ ﺗﺮ ﺍﺯ ﻋﺸﻖ
ﺗﻮﺋﯽ ﺷﻌﺮ ﻣﺠﺴﻢ
ﺗﻮ ﺑﺎﻍ ﻗﺼﻪ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺳﺤﺮ ﮔﻞ ﮐﺮﺩﻩ ﺷﺒﻨﻢ
ﺗﻮ ﭼﺸﻤﺎﺕ ﺧﻮﺍﺏ ﻣﺨﻤﻞ
ﺷﺮﺍﺏ ﻧﺎﺏ ﺷﯿﺮﺍﺯ
ﻫﺰﺍﺭ ﻣﯿﺨﻮﻧﻪ ﺁﻭﺍﺯ
ﻫﺰﺍﺭﻭ ﯾﮏ ﺷﺐ ﺭﺍﺯ
ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﺗﻮ ﺭﻭ ﺑﺒﯿﻨﻢ
ﻧﻪ ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﻧﻪ ﺻﺪ ﺑﺎﺭ ﺑﻪ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﻧﻔﺴﻬﺎﻡ
ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﺪﻥ ﺗﻮ ﻧﻪ ﯾﮏ ﭼﺸﻢ ﻧﻪ ﺻﺪ ﭼﺸﻢ ﻫﻤﻪ ﭼﺸﻤﺎ ﺭﻭ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ
ﺗﻮ ﺭﻭ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﺜﻞ ﮔﻞ
ﻧﻮﺍﺯﺵ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﻮﺋﯿﺪ
ﺑﺎ ﻫﺮﭼﯽ ﭼﺸﻢ ﺗﻮ ﺩﻧﯿﺎﺳﺖ ﻓﻘﻂ ﺑﺎﯾﺪ ﺗﻮ ﺭﻭ ﺩﯾﺪ
ﺗﻮ ﺭﻭ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﺜﻞ ﻣﺎﻩ ﺭﻭ ﻗﻠﻪ ﻫﺎ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩ
ﺑﺎ ﻫﺮﭼﯽ ﻟﺐ ﺗﻮ ﺩﻧﯿﺎﺳﺖ ﺗﻮ ﺭﻭ ﺑﺎﯾﺪ ﺻﺪﺍ ﮐﺮﺩ
ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﺗﻮ ﺭﻭ ﺑﺒﯿﻨﻢ
ﻧﻪ ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﻧﻪ ﺻﺪ ﺑﺎﺭ ﺑﻪ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﻧﻔﺴﻬﺎﻡ
ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﺪﻥ ﺗﻮ ﻧﻪ ﯾﮏ ﭼﺸﻢ ﻧﻪ ﺻﺪ ﭼﺸﻢ ﻫﻤﻪ ﭼﺸﻤﺎ ﺭﻭ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ
ﻭﻟﯽ ﺩﺭ ﻋﺸﻖ ﺗﻮ ﺩﺭﯾﺎﯾﯽ ﺍﺯ ﺩﻝ ﮐﻢ ﻣﯽ ﺁﺭﻡ
ﺍﮔﺮﭼﻪ ﺭﻭﺑﺮﻭﺋﯽ ﻣﺜﻞ ﺁﺋﯿﻨﻪ ﺑﺎ ﻣﻦ
ﻭﻟﯽ ﭼﺸﻤﺎﻡ ﺑﺴﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﯿﺮ ﺩﯾﺪﻥ
ﻧﻪ ﯾﮏ ﺩﻝ ﻧﻪ ﻫﺰﺍﺭ ﺩﻝ ﻫﻤﻪ ﺩﻟﻬﺎﯼ ﻋﺎﻟﻢ
ﻫﻤﻪ ﺩﻟﻬﺎ ﺭﻭ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﮐﻪ ﻋﺎﺷﻖ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﻢ
ﺗﻮﺋﯽ ﻋﺎﺷﻖ ﺗﺮ ﺍﺯ ﻋﺸﻖ
ﺗﻮﺋﯽ ﺷﻌﺮ ﻣﺠﺴﻢ
ﺗﻮ ﺑﺎﻍ ﻗﺼﻪ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺳﺤﺮ ﮔﻞ ﮐﺮﺩﻩ ﺷﺒﻨﻢ
ﺗﻮ ﭼﺸﻤﺎﺕ ﺧﻮﺍﺏ ﻣﺨﻤﻞ
ﺷﺮﺍﺏ ﻧﺎﺏ ﺷﯿﺮﺍﺯ
ﻫﺰﺍﺭ ﻣﯿﺨﻮﻧﻪ ﺁﻭﺍﺯ
ﻫﺰﺍﺭﻭ ﯾﮏ ﺷﺐ ﺭﺍﺯ
ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﺗﻮ ﺭﻭ ﺑﺒﯿﻨﻢ
ﻧﻪ ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﻧﻪ ﺻﺪ ﺑﺎﺭ ﺑﻪ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﻧﻔﺴﻬﺎﻡ
ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﺪﻥ ﺗﻮ ﻧﻪ ﯾﮏ ﭼﺸﻢ ﻧﻪ ﺻﺪ ﭼﺸﻢ ﻫﻤﻪ ﭼﺸﻤﺎ ﺭﻭ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ
ﺗﻮ ﺭﻭ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﺜﻞ ﮔﻞ
ﻧﻮﺍﺯﺵ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﻮﺋﯿﺪ
ﺑﺎ ﻫﺮﭼﯽ ﭼﺸﻢ ﺗﻮ ﺩﻧﯿﺎﺳﺖ ﻓﻘﻂ ﺑﺎﯾﺪ ﺗﻮ ﺭﻭ ﺩﯾﺪ
ﺗﻮ ﺭﻭ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﺜﻞ ﻣﺎﻩ ﺭﻭ ﻗﻠﻪ ﻫﺎ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩ
ﺑﺎ ﻫﺮﭼﯽ ﻟﺐ ﺗﻮ ﺩﻧﯿﺎﺳﺖ ﺗﻮ ﺭﻭ ﺑﺎﯾﺪ ﺻﺪﺍ ﮐﺮﺩ
ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﺗﻮ ﺭﻭ ﺑﺒﯿﻨﻢ
ﻧﻪ ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﻧﻪ ﺻﺪ ﺑﺎﺭ ﺑﻪ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﻧﻔﺴﻬﺎﻡ
ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﺪﻥ ﺗﻮ ﻧﻪ ﯾﮏ ﭼﺸﻢ ﻧﻪ ﺻﺪ ﭼﺸﻢ ﻫﻤﻪ ﭼﺸﻤﺎ ﺭﻭ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ
tamana (1398/7/18 , 22:50) آدمک آخر دنیاست بخند:) |
هر چیزی که نگرانت کنه کنترلت میکنه،یه جایی از قلبتم بزار واسه چیزایی که انتظارشو نداری...!بازم میگم نگرانی یعنی بی ایمانی!
مشکلات قراره قویترت کنن نگران نباش
اگه تو پیله تنگ و تاریک قرار گرفتی...
خوشحال باش که میخوای پروانه شی..
مشکلات قراره قویترت کنن نگران نباش
اگه تو پیله تنگ و تاریک قرار گرفتی...
خوشحال باش که میخوای پروانه شی..
MaHaK (1398/7/18 , 18:20) VOorOojaK |
اونيكه وقتی آدم حسابش كردی آدم بمونه، آنم آرزوست
Roksana (1398/7/18 , 14:45) از اولش خدا بوده از اینجا به بعدشم هست |
یارب سببی ساز که یارم به سلامت
بازآید و برهــاندم از بنــد مــلامـت:
بازآید و برهــاندم از بنــد مــلامـت:
Homa : Hidden: (1398/7/18 , 14:55)
:tresamoureux::tresamoureux:
:tresamoureux::tresamoureux:
Sani7 (1398/7/18 , 02:32) یه روز خوب میاد? |
هما ژونم سفرت به خیر و سلامت سوغاتی یادت نره نری اونجا با یه مرد عرب برگردی :برای همه دعا کن فقط خواستی بیایی پنج دیقه قبلش بزنگ که علیرضارو میخوایم جلوی پات قربونی کنیم :
❤ Fateme ❤: (1398/7/18 , 08:46)
چشم حتما خبر میدم :
یروز همتونو زخمی می کنم بیخاصیتا:
چقد مورد ظلم واقع شدی علیرضا
الان داری کینه توزی میکنی نچ نچ:ha:
چشم حتما خبر میدم :
یروز همتونو زخمی می کنم بیخاصیتا:
چقد مورد ظلم واقع شدی علیرضا
الان داری کینه توزی میکنی نچ نچ:ha:
MaHaK (1398/7/17 , 22:38) VOorOojaK |
اولینبار که تایتانیک رو دیدیم بابام گفت از این سکانس غرق شدن آدم یاد میگیره که باید شنا کردن بلد باشه.
تو چی یاد گرفتی پسرم؟
گفتم من یاد گرفتم که حتی تو شرایط حساسم نباید لاس زدن رو ول کرد:
تو چی یاد گرفتی پسرم؟
گفتم من یاد گرفتم که حتی تو شرایط حساسم نباید لاس زدن رو ول کرد:
Homa : Hidden: (1398/7/18 , 23:36)
: :
: :
FAZi (1398/7/17 , 20:35) |
طرف میره دکتر میگه چی کارکنم ۱۰۰سال عمر کنم؟! دکتر میگه : سیگار میکشی ؟ میگه نه میگه مواد مصرف میکنی؟ میگه نه غذای چرب؟ نه مشروب؟ نه دختربازی؟ نه دکتر میگه پس میخوای صدسال عمر کنی چه گوهی بخوری :
Homa : Hidden: (1398/7/18 , 23:44)
دهنت :
دهنت :
Roksana (1398/7/17 , 14:46) از اولش خدا بوده از اینجا به بعدشم هست |
به فال قهوه و فنجان، خطوط دست های خودم..
نوشته نام تو را ابتدای سرنوشت خودم!
چقد ساده شدم ،مبتلای سرنوشت خودم...
نوشته نام تو را ابتدای سرنوشت خودم!
چقد ساده شدم ،مبتلای سرنوشت خودم...
Homa : Hidden (1398/7/17 , 01:40) |
آب کرفس فشار خونو کم میکنه
عملکردشم اینجوریه که وقتی وارد بدن میشه قلب به گلبولهای سفیدو قرمز میگه یه دیقه وایسید ببینم این چه گهی بود خورد : :
عملکردشم اینجوریه که وقتی وارد بدن میشه قلب به گلبولهای سفیدو قرمز میگه یه دیقه وایسید ببینم این چه گهی بود خورد : :
tamana (1398/7/16 , 18:19) آدمک آخر دنیاست بخند:) |
زندگی کوتاه است
نه غمش می ارزد....ونه شادی ماندن دارد
بهترین راه برایت این است
که بخندی و بخندی و بخندی
....به غمش
....به کمش
....به زیادی
و....همش:
نه غمش می ارزد....ونه شادی ماندن دارد
بهترین راه برایت این است
که بخندی و بخندی و بخندی
....به غمش
....به کمش
....به زیادی
و....همش:
Roksana (1398/7/16 , 15:45) از اولش خدا بوده از اینجا به بعدشم هست |
چرخ بر هم زنم ار غیر مرادم گردد
من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک
من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک
nimao (1398/7/16 , 13:53) |
دلداده ای توام
رویای هرشبی
عاشق نمیشدم
عاشق شدم ببین
رفتی از کنارم اما
رفتنت پر از معما
حیــــــــــــــف
گفتم از عشق و باور
گفتی از نگاه آخر
حیــــــــــــــف
راحت از این دل مرو ک جانم میرود
هر کجا روانه شوم صدایت میزنم
جان من رها ب سوی ت شد
نگاه من اسیر موی ت شد
دل ب دریا ها بزن
از عشق بگو زیبای من
ب هر کجا روی کنار توام
جان جانانم تویی
زیبا تویی رویا تویی
قسم ب جان من قسم نرو
چشمانش دارو ندارم بود
دارو ندارم کو
من دلبستم ب آن ک دلدارم بود
دل بر نازم کــــــــوووو?!
رضابهرام از عشق بگو
رویای هرشبی
عاشق نمیشدم
عاشق شدم ببین
رفتی از کنارم اما
رفتنت پر از معما
حیــــــــــــــف
گفتم از عشق و باور
گفتی از نگاه آخر
حیــــــــــــــف
راحت از این دل مرو ک جانم میرود
هر کجا روانه شوم صدایت میزنم
جان من رها ب سوی ت شد
نگاه من اسیر موی ت شد
دل ب دریا ها بزن
از عشق بگو زیبای من
ب هر کجا روی کنار توام
جان جانانم تویی
زیبا تویی رویا تویی
قسم ب جان من قسم نرو
چشمانش دارو ندارم بود
دارو ندارم کو
من دلبستم ب آن ک دلدارم بود
دل بر نازم کــــــــوووو?!
رضابهرام از عشق بگو
MaHaK (1398/7/16 , 07:38) VOorOojaK |
خیلی بدم میاد وقتی از کسی عذرخواهی میکنم میگه مهم نیست ناراحت نشدم،تو گوه خوردی ناراحت نشدی: :
Homa : Hidden: (1398/7/16 , 11:09)
::
دهنت :
::
دهنت :
Homa : Hidden (1398/7/16 , 00:58) |
اگه ملکه الیزابت بفهمه من ساعت ۳ بعدازظهر تو گرمای ۴۵ درجه میرم کلاس که زبانشو یاد بگیرم
در حالی که در این شرایط شتر هم طاقت نمیاره، هم پناهندگی بهم میده هم پیشنهاد ازدواج : :
در حالی که در این شرایط شتر هم طاقت نمیاره، هم پناهندگی بهم میده هم پیشنهاد ازدواج : :
Roksana (1398/7/15 , 11:55) از اولش خدا بوده از اینجا به بعدشم هست |
باور نکن تنهایی ات را
خـــدا هست...
خـــدا هست...
Homa : Hidden (1398/7/15 , 02:52) |
همینجوریش بابام نمیذاشت الکی در یخچال باز و بسته کنم
الان که یخچال شده ۱۵ میلیون تومن از کنار یخچال رد میشم میگه بپا نماله : :
الان که یخچال شده ۱۵ میلیون تومن از کنار یخچال رد میشم میگه بپا نماله : :
MaHaK (1398/7/15 , 23:26) VOorOojaK |
زندگیای رو بساز که احساس خوبی در درونت ایجاد کند ، نه اینکه از بیرون خوب به نظر برسد ...
kakojavad (1398/7/14 , 21:25) desert |
بی تو، مهتابشبی، باز از آن کوچه گذشتم،
همه تن چشم شدم، خیره به دنبال تو گشتم،
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم،
شدم آن عاشق دیوانه که بودم.
در نهانخانه جانم، گل یاد تو، درخشید
باغ صد خاطره خندید،
عطر صد خاطره پیچید:
یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم
پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم
ساعتی بر لب آن جوی نشستیم.
تو، همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت.
من همه، محو تماشای نگاهت.
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان رام
خوشه ی ماه فرو ریخته در آب
شاخهها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ
یادم آید، تو به من گفتی:
از این عشق حذر کن!
لحظهای چند بر این آب نظر کن،
آب، آیینi عشق گذران است،
تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است،
باش فردا، که دلت با دگران است!
تا فراموش کنی، چندی از این شهر سفر کن!
با تو گفتم: حذر از عشق!؟ ندانم!
سفر از پیش تو؟ هرگز نتوانم،
نتوانم!
روز اول، که دل من به تمنای تو پر زد،
چون کبوتر، لب بام تو نشستم
تو به من سنگ زدی، من نه رمیدم، نه گسستم،
باز گفتم که : تو صیادی و من آهوی دشتم
تا به دام تو در افتم همه جا گشتم و گشتم
حذر از عشق ندانم، نتوانم!
اشکی از شاخه فرو ریخت
مرغ شب، ناله ی تلخی زد و بگریخت
اشک در چشم تو لرزید،
ماه بر عشق تو خندید!
یادم آید که : دگر از تو جوابی نشنیدم
پای در دامن اندوه کشیدم.
نگسستم، نرمیدم.
رفت در ظلمت غم، آن شب و شبهای دگر هم،
نه گرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم،
نه کنی دیگر از آن کوچه گذر هم
بی تو، اما، به چه حالی من از آن کوچه گذشتم!
همه تن چشم شدم، خیره به دنبال تو گشتم،
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم،
شدم آن عاشق دیوانه که بودم.
در نهانخانه جانم، گل یاد تو، درخشید
باغ صد خاطره خندید،
عطر صد خاطره پیچید:
یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم
پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم
ساعتی بر لب آن جوی نشستیم.
تو، همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت.
من همه، محو تماشای نگاهت.
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان رام
خوشه ی ماه فرو ریخته در آب
شاخهها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ
یادم آید، تو به من گفتی:
از این عشق حذر کن!
لحظهای چند بر این آب نظر کن،
آب، آیینi عشق گذران است،
تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است،
باش فردا، که دلت با دگران است!
تا فراموش کنی، چندی از این شهر سفر کن!
با تو گفتم: حذر از عشق!؟ ندانم!
سفر از پیش تو؟ هرگز نتوانم،
نتوانم!
روز اول، که دل من به تمنای تو پر زد،
چون کبوتر، لب بام تو نشستم
تو به من سنگ زدی، من نه رمیدم، نه گسستم،
باز گفتم که : تو صیادی و من آهوی دشتم
تا به دام تو در افتم همه جا گشتم و گشتم
حذر از عشق ندانم، نتوانم!
اشکی از شاخه فرو ریخت
مرغ شب، ناله ی تلخی زد و بگریخت
اشک در چشم تو لرزید،
ماه بر عشق تو خندید!
یادم آید که : دگر از تو جوابی نشنیدم
پای در دامن اندوه کشیدم.
نگسستم، نرمیدم.
رفت در ظلمت غم، آن شب و شبهای دگر هم،
نه گرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم،
نه کنی دیگر از آن کوچه گذر هم
بی تو، اما، به چه حالی من از آن کوچه گذشتم!
Roksana (1398/7/14 , 17:05) از اولش خدا بوده از اینجا به بعدشم هست |
نگران
نـباش
وقتی
امـــیـد
اول
و
آخرت
خـــــداست .
نـباش
وقتی
امـــیـد
اول
و
آخرت
خـــــداست .
در کل: 15443