شب بخیر، مهمان شب
نوشتن بلاگ
فقط برای کاربران عضو
میکرو بلاگ
<< 1 ... 733 734 735 736 737 ... 783 >>
 ☆☆GitA☆☆  (1398/9/26 , 12:52)
نمی دانم اسمش را چه می گذارید
اما من دیریست
از آدم ها کم تر می رنجم !
نمی گویم اصلا
این دروغی بیش نیست
گاهی بعضی رفتارها
حرف ها
خودِ رنجش است !
اما
من یاد گرفته ام
در لحظه
از آن آدم بگذرم
از تمامِ هرآنچه که هست
و از آن لحظه به بعد
شاید با او بخندم
شاید به حرف هایش گوش بسپارم
اما
دیگر او را نمی بینم !
نمی دانم شما اسمش را چه می گذارید
اما من به این حال می گویم
نقطه ی رهایی
می بینی
گوش می سپاری
لبخند می زنی
و
انگار
نه
انگار...
❤️
 MaHaK  (1398/9/26 , 12:14)
VOorOojaK
سه ماه تابستون تعطیل، برف میاد تعطیل، برودت میشه تعطیل، هوا آلوده میشه تعطیل، زلزله میاد تعطیل، کل عید تعطیل، و... بعد میگن معلمی شغل به درد بخوری نیست این دقیقا رویای کاری منه ;))
 آگرین  (1398/9/26 , 08:25)
میگن هر صبح یه تولد دوبارست
پ تولد جدیدتون مباااارک
و امیدوارم تا شب براتون پر از لحظات شاد و موفقیت های عالی باشه
 Rahil  (1398/9/26 , 07:13)
از هر طرف محاصره در عشقت
باران و عشق
حادثه ای آسمانی اند
باران گرفته است
گمانم وزیده ای ...!
 ☆☆GitA☆☆  (1398/9/26 , 00:31)
بعضی شب ها ...
گریه امانم را میبرد
آغـ.ـوشـی میخواهم که از آن زخم نخورده باشم خدایا باز هم تو میمانی و من ??
#خدا
 Homa : Hidden  (1398/9/25 , 22:51)
هر ایرانی یه میز غذاخوری در منتهیالیه سمت راست خونهش داره که دسترسی به نصف صندلیاش غیر ممکنه و اون چندتای دیگه هم کلا استفاده نمیشه
آخرم تمام وعدههای غذایی رو سر سفرهای که رو زمین انداختن میخورن :|
:
 kakojavad  (1398/9/25 , 21:25)
desert
با مادرم داشتیم انباری خونه رو تمیز میکردیم ...

یهو یه بسته مداد رنگی بیست و چهارتایی پیدا کردم. نشون مامان دادم . زد زیر خنده گفت وقتی بچه بودی اینو خریدم که هر وقت بیست گرفتی بهت بدم

خاک تو سرت...
 AtEnA  (1398/9/25 , 17:34)
آدمک آخر دنیاست بخند:)
گفتم ای دل نروی؟
خار شوی زار شوی
بر سر آن دار شوی
بی بر و بی بار شوی
نکند دام نهد؟
خام شوی رام شوی؟
نپری جلد شوی،
بی پرو بی بال شوی؟
نکند جام دهد؟
کام دهد،از لب خود وام دهد؟
در برت ساز زند،رقص کند
کافرو بی عار شوی؟
نکند مست شوی؟
فارغ از این هست شوی؟
بعد آن کور شوی،
کر شوی،شاعرو بیمار شوی؟
نکند ،دل نکنی
دل بکند
بهر تو دل دل نکند
برود در بر یار دگری
صبح که بیدار شوی؟
#مولانا
 نفس  (1398/9/25 , 14:42)
Flawless
اين ماييم ك..
ديگران رو مغرور ميكنيم
چون ارزشيو بهشون ميديم
كه ندارن....
 ☆☆GitA☆☆  (1398/9/25 , 12:56)
آدمها عادت کرده اند همه چیز را از مغازه ها حاضرو آماده بخرند اما چون مغازه ای نیست که در آن دوست را »«معامله»«کنند!!!
آدمها مانده اند بی دوست.
 ☆☆GitA☆☆  (1398/9/25 , 11:12)
درست در لحظه آخر …

در اوج توکل و نهایت تاریکی …

نوری نمایان می شود ، معجزه ای رخ می دهد

خدا از راه می رسد … !
 آگرین  (1398/9/25 , 10:09)
جاده موفقیت مستقیم نیست
پیچی دارد به نام شکست
دور برگردونی به نام سر در گمی
سرعت گیرهایی به نام افکار منفی
و چراغ قرمز هایی به نام دشمنان
اما اگه کمربندی به نام اراده
موتوری به نام استقامت
و راننده ای به نام امید
به جایی میرسیم که اسمش موفقیته
زندگیتون سرشار از موفقیت های ناو و عالی
 آگرین  (1398/9/25 , 08:15)
پسری با پدرش در رخت خواب
درد دل میکرد با چشمی پر آب
گفت "بابا اصلا حالم خوب نیست"
زندگی از بهر من خوب نیست
گو چه خاکی را بریزم بر سر
روی دستت باد کردم ای پدر
سن من از بیست و شش افزون شده
دل میان سینه پر خون شده
هیچکس لیلای این مجنون نشد
همسری از بهر من مفتوم نشد
غم میان سینه شد انباشته
بوی ترشی خانه را برداشته
پدرش چون حرفایش را شنید
خنده بر لب آورد و آهسته گفت
پسرم بخت تو هم وا میشود
غنچه عشقت شکوفا میشود
غصه ها را از وجودت دور کن
این همه دختر یکی را تور کن
پسر جواب داد آن دم
که ای پدر محبوب من
ای رفیق مهربان و خوب من
گفته ام با دوستانم بارها
من بدم میآید از این کار ها
در خیابان یا میان کوچه ها
سر به زیر و چشم پاکم هر کجا
کی نگاهی میکنم بر دختران
مغز خر خوردم مگر چون دیگران
غیر از آن روز که گشتم همسفر
با شهین و مهرخ و ایضا سحر
با سه تاشون رفته بودیم سینما
بگذریم از ما بقیه ی ماجرا
یک سری بر گلپری عاشق شدم
اون خرم کرد وانگهی فارغ شدم
یک دو ماهی یار من بودو پرید
قلب من از عشق اون خیری ندید
آزیتای حاج قلی اصغر شله
یک زمانی عاشقش بودم بله
بعد اونم یار من آن یاس بود
دختری زیبا و پر احساس بود
بعد این احساسی پر ادعا
شد کمی رفیق من المیرا
بعد اونم عاشق مینا شدم
بعد مینا عاشق تینا شدم
بعد تینا عاشق سارا شدم
بعد سارا عاشق لعیا شدم
پدرش آمد میان حرف او
گفت "ساکت شو دیگر فتنه جو
گرچه منم در زمان بی زنی
روز و شب بودم به فکر یک زنی
یک جز آنکه بداری مادری
دل نمیدادم به هرجور دختری
خاک عالم بر سرت خیلی بدی
واقعا که پوز بابا را زدی
 kakojavad  (1398/9/25 , 07:41)
desert
پند یک پدر پیر در حال مرگ به فرزندش:

منتظر هیچ دستی در هیچ جای این دنیا نباش و اشکهایت را با دستان خود پاک کن (همه رهگذرند)

زبان استخوانی ندارد ولی اینقدر قوی هست که بتواند به راحتی قلبی را بشکند (مراقب حرفهایت باش)

به کسانی که پشت سرت حرف میزنند بی اعتنا باش آنها جایشان همانجاست دقیقا پشت سرت (گذشت داشته باش)

گاهی خداوند برای حفاظت از تو کسی یا چیزی را از تو میگیرد اصرار به برگشتنش نکن پشیمان خواهی شد (خداوند وجود دارد پس حکمتش را قبول کن)

انسان به اخلاقش هست نه به مظهرش. اگرصدای بلند نشانگر مردانگی بود سگ سرور مردان بود.

قبل از اینکه سرت را بالا ببری و نداشته هايت را به پیش خدا گلایه کنی نظری به پایین بینداز و داشته هات را شاکر باش.

انسان بزرگ نمیشود جز به وسیله ی فکرش.
 ☆☆GitA☆☆  (1398/9/25 , 00:12)
مردم خیال می کنند غمگینم
که حرف نمی زنم
و ساعت ها به یک نقطه خیره می مانم؛
مردم نمی دانند با تو می خندم
حرف می زنم
و ساعت ها آن لحظه ها را مرور می کنم
 Homa : Hidden  (1398/9/24 , 22:47)
هم اکنون در خوابگاه های سراسر کشور [ آمادگی برای میانترم ]

خوابگاه دخترا :
وااااااای فقط 4 دور خوندم ، به دور پنجم نرسيدم ! ?

خوابگاه پسرا :
احمق مگه نميگم بی بی خشت دست منه، برا چی میبری !؟ : :
 ☆☆GitA☆☆  (1398/9/24 , 20:57)
آه
صدایت صدایت!
سراسر حسرتست؛
مثل همآغوشی
معلق میدارد مرا؛
میان پریشانی و جنون،
بر دیوارههای قلعهی شب...
در حالیکه،
درد میکشم از عذاب زندگی،
دلتنگ توام
در حالیکه،
درد میکشم از عذاب زندگی،
بیشتر دوستت دارم!
 нoda  (1398/9/24 , 17:46)
『 خوبیاتون مثل بخاری ماشینه خوبه


ولی حال بهم زنه! 』..♡:
 FAZi  (1398/9/24 , 17:17)
شاخ بودن توفضای مجازی مث پولداربودن توبازیGTAمیمونه:
 MaHaK  (1398/9/24 , 16:43)
VOorOojaK
خدایا نارنگی را از شر هسته محفوظ بفرما

"الهی امین" :
در کل: 15660
<< 1 ... 733 734 735 736 737 ... 783 >>

خانه
در کل : 1 عضو / 5 مهمان