شب بخیر، مهمان شب
نوشتن بلاگ
فقط برای کاربران عضو
میکرو بلاگ
<< 1 ... 683 684 685 686 687 ... 797 >>
 ELy  (1398/11/28 , 06:23)
هستم ولی خستم
کینه و دشمنی ها را
کنار بگذاریم

روزی می آید که
دلمان برای زمانهای
کنار هم بودن تنگ میشود

?زندگـے ناجوانمردانه کوتاه است?
 ☆☆GitA☆☆  (1398/11/28 , 23:13)
برای مشاهده کلیک کنید
 FAZi  (1398/11/27 , 22:35)
برام خواستگار اومده بود

یهو بابام وسط مجلس صدام زد

گفتش :

پس این چایی چیشدددد؟



مادر پسره گفت :

هولش نکنین عروسمونو ???



بابام گفت :

نه بذارین زودتر بیاره

پسرتون همه میوه هامونو خورددد
 ☆☆GitA☆☆  (1398/11/27 , 22:05)
برای مشاهده کلیک کنید
 ELy  (1398/11/27 , 21:30)
هستم ولی خستم
دست نوازش معلم

??????
روزی در یک دهکده کوچک، معلم مدرسه از دانش آموزان سال اول خود خواست تا تصویری از چیزی که نسبت به آن قدردان هستند، نقاشی کنند. او با خود فکر کرد که این بچه های فقیر حتما تصاویر بوقلمون و میز پر از غذا را نقاشی خواهند کرد.
ولی وقتی داگلاس نقاشی ساده کودکانه خود را تحویل داد، معلم شوکه شد! او تصویر یک دست را کشیده بود، ولی این دست چه کسی بود؟
بچه های کلاس هم مانند معلم از این نقاشی مبهم تعجب کردند.
یکی از بچه ها گفت: من فکر می کنم این دست خداست که به ما غذا می رساند.
یکی دیگر گفت: شاید این دست کشاورزی است که گندم می کارد و بوقلمون ها را پرورش می دهد.
هر کس نظری می داد تا این که معلم بالای سر داگلاس رفت و از او پرسید: این دست چه کسی است، داگلاس؟
داگلاس در حالی که خجالت می کشید، آهسته جواب داد:معلم، این دست شماست.
معلم به یاد آورد؛ از وقتی که داگلاس پدر و مادرش را از دست داده بود، به بهانه های مختلف نزد او می آمد تا خانم معلم دست نوازشی بر سر او بکشد.
 Roksana  (1398/11/27 , 20:49)
از اولش خدا بوده از اینجا به بعدشم هست
کارهایی را که نباید در زندگی بکنی، بنویس.
به بیان دیگر، تصمیم های حساب شده ای بگیر تا برخی چیزها را کلا نادیده بگیری و وقتی شرایطش پیش آمد، طبق لیست نبایدهایت رفتار کن. یکبار خوب فکر کن و تصمیمت را بگیر که سراغ چه چیزهایی، حتی اگر فرصتش بود، نروی. بیشتر درها ارزش وارد شدن ندارند، حتی اگر به نظر برسد چرخاندن دسته ی در بسیار ساده است.

?رولف دوبلی
 ☆☆GitA☆☆  (1398/11/27 , 20:03)
?گذشته، درگذشته
من برای گذشته هیچ کاری نمیتوانم بکنم.
اگر شما تمامِ علم و علمای جهان را هم جمع کنید
حتی نمی توانید لباسی را که دیشب در مهمانی پوشیده بودید را عوض کنید و یک لباس دیگر بپوشید
تمام شد و رفت.
وقتی هیچ کس
نمیتواند هیچ کاری برای گذشته بکند
چرا آدم باید در گذشته بماند؟
از گذشته باید آموخت
نباید به آن آویخت.
گذشته برای آموزش است
نه برای سرزنـش
 Faranak  (1398/11/27 , 19:26)
√ⓢⓤℳⓔⓡ ⓖⓘⓡⓛ√
برای مشاهده کلیک کنید
 ELy  (1398/11/27 , 18:42)
هستم ولی خستم
?میدونی ضرب المثل
«سرش بره قولش نمیره»
ازکجااومده؟؟

روی دستش "پسرش" رفت
ولی "قولش نه"
نیزه ها تا "جگرش" رفت
ولی "قولش نه"
این چه خورشید غریبی است که با حالِ نزار پای "نعش قمرش" رفت
ولی "قولش نه"
شیر مردی که در آن واقعه "هفتاد و دو" بار دست غم بر "کمرش" رفت
ولی "قولش نه"
هر کجا می نگری "نام حسین است و حسین" ای دمش گرم "سرش" رفت
ولی "قولش نه"

«صلے الله علیک یا اباعبدالله »
 Roksana  (1398/11/27 , 17:24)
از اولش خدا بوده از اینجا به بعدشم هست
اگه تو خیابون یکی از فامیلاتون رو دیدین که حواسش یه جای دیگس





بدونید اون شما رو زودتر دیده. ?✋️

 ☆☆GitA☆☆  (1398/11/27 , 10:49)
بعضيا تو وقت خاليشون باهات حرف ميزنن بعضيا هم وقتشون رو خالى ميكنن تا باهات حرف بزنن فرق اين دو رو ياد بگير .....
 ☆☆GitA☆☆  (1398/11/27 , 09:29)
?
قوی تر از آن باش که برای خوب بودنِ حال ات ، برای تازه تر شدن اشتیاق هایت به آدمی غیر از خودِ واقعی ات وابسته شوی...
خوشبین تر از آن باش که برای بهانه ی لبخندهایت ؛ دنبالِ روز خاصی در تقویم بگردی...
در زمان و مکانی غیر از لحظه ی اکنون نفس بکشی تا همان آدمِ همیشه ، با آن حجمِ احساس و عاطفه باقی بمانی...
سرسخت تر از آن باش که به سادگی ؛ با رعشه ای ساده و ضربه ای کوتاه ؛ تکه های روح ات از هم بگسلد...
و عاشق تر از آن که زندگی، که آدمها؛
خوشی های ساده ات را مچاله کنند...
که با ناباوریِ محض ؛ از تو کسی بسازند که هیچ شبیهِ خودت نیست!
 ELy  (1398/11/27 , 06:16)
هستم ولی خستم
برای مشاهده کلیک کنید
 нoda  (1398/11/27 , 03:38)
برای مشاهده کلیک کنید
 Homa : Hidden  (1398/11/27 , 23:39)
برای مشاهده کلیک کنید
 ☆☆GitA☆☆  (1398/11/27 , 23:01)
ما همونایی هستیم که وقتی یکی دلش میگیره داوطلب میشیم میگیم خواستی باهام حرف بزن یکم خالی شی ولی وقتی خودمون دلمون میگیره تا 400 فرسخیمون هیشکی نیست....
 Roksana  (1398/11/26 , 21:22)
از اولش خدا بوده از اینجا به بعدشم هست

«أَلا بِذِكرِ اللَّهِ تَطمَئِنُّ القُلُوبُ»

استادی می فرمود :
این آیه معنایش این نیست که با ذکر خدا دل آرام می گیرد
این جمله یعنی خدا می گوید:
جوری ساخته ام تو را که جز با یاد من آرام نگیری...!!
تفاوت ظریفی است!
اگر بیقراری؛
اگر دلتنگی؛
اگر دلگیری؛
گیر کار آنجاست که هزار یاد،
جز یاد او، در دلت جولان میدهد...
 ☆☆GitA☆☆  (1398/11/26 , 20:25)
خدایا!
دلم ميخواهد، دفتر مشقم را باز کنم و دوباره تمرين کنم
الفبای زندگی را ...
من؛چيزی شبيه ِ "زندگی کردن" را فراموش کرده ام...!!!
ميخواهم خط خطی کنم تمام آن روزهايی که دلم را شکست...
دلم ميخواهد؛اگر معلم گفت :
در دفتر نقاشيتان هر چه ميخواهيد،بکشيد ...
اين بار،تنها و تنها
نردبانی بکشم...به سوی تو و فرشتگانت...!!!
 آگرین  (1398/11/26 , 19:19)
بهترین لحظات لحظاتی هستن که حس میکنی دلت واسه یکی عجیب تنگ شده و یهو گوشیت زنگ میخوره و
پشت خطی همون طرفه و میگه چقدر دلم برات تنگ بود بیمعرفت
 ☆☆GitA☆☆  (1398/11/26 , 18:12)
میدونی فرقِ "دوست داشتن" و "عاشق شدن" چیه؟
وقتی یه آدم مهربونِ و مدام بهت خوبی میکنه و همه جوره هواتو داره بهش علاقه مند میشی...
اما این علاقه طوری نیست که اگه یه روز نبینیش دلتنگی پدرتو دربیاره...
اما عاشق شدن دقیقا برعکسِ دوست داشتنِ...
حتی اگه طرف بدترین اخلاقُ داشته باشه
حتی اگه خوردت کنه و غرورتو بشکنه...
بازم نمیتونی دوسش نداشته باشیُ
اگه حتی یک روز نبینیش یا حتی یک ساعت ازش بی خبر باشی بی قراری میکنی...
مدام دلتنگی میاد سراغتُ دیوونت میکنه!
به این میگن عشق...
در کل: 15939
<< 1 ... 683 684 685 686 687 ... 797 >>

خانه
در کل : 0 عضو / 9 مهمان