نوشتن بلاگ
میکرو بلاگ
| ❤نازدُخت?❤ (1398/12/20 , 20:54) صورت عروسکی |
خیلی ها میگیم “ دوست ”…
به هرکسی که بتوونیم باهاش بیشتر از یه سلام و یه حال و احوالپرسی ساده حرف بزنیم .
خیلی از این “دوست”ها ، دوست نیستن.
همکارن ، همکلاسین ، فامیل دورن ، همسایه ن ، یه آشنان
”دوست” اونیه که باهاش رازهای مشترک داری.
اونیه که وقتی دلت گرفت اول از همه شمارهء اونو میگیری.
اونیه که برای قدم زدن انتخابش میکنی .
اونیه که جلوش لازم نیست به چیزی تظاهر کنی .
که اگه دلت گرفت بهش میگی “ دلم گریه میخواد ! ”
اونیه که دستت رو میگیره و میگه “ میفهمم ” .
که نمیخواد براش توضیح واضح بدی .
اونیه که سر زده خراب میشی سرش.
نمیگی شاید آمادگی نداشته باشه.
چون مهم نیست.
نه برای اون نه برای تو .
حتی اگر خونه ش خیلی کثیف باشه.
یا سرش خیلی شلوغ باشه.
چون همیشه برای تو وقت داره.
دوست اونیه که همیشه برات گزینهء اوله.
اونیه که بهت سرکوفت نمیزنه.
تحقیرت نمیکنه. بهت نمیخنده…
بقیه یا همکارن، یا همکلاسین، یا فامیل دورن، یا همسایه، یا یه آشنان
همهء اینا رو گفتم که بگم آدما عوض میشن
اما معیار دوستی عوض نمیشه.
برای همین یکی که تا دیروز برات “دوست” بود میشه یه خاطره یا یه همکلاسی قدیمی…
بعد اونی که سالها همکلاسی قدیمیت بود برات میشه “دوست "
به هرکسی که بتوونیم باهاش بیشتر از یه سلام و یه حال و احوالپرسی ساده حرف بزنیم .
خیلی از این “دوست”ها ، دوست نیستن.
همکارن ، همکلاسین ، فامیل دورن ، همسایه ن ، یه آشنان
”دوست” اونیه که باهاش رازهای مشترک داری.
اونیه که وقتی دلت گرفت اول از همه شمارهء اونو میگیری.
اونیه که برای قدم زدن انتخابش میکنی .
اونیه که جلوش لازم نیست به چیزی تظاهر کنی .
که اگه دلت گرفت بهش میگی “ دلم گریه میخواد ! ”
اونیه که دستت رو میگیره و میگه “ میفهمم ” .
که نمیخواد براش توضیح واضح بدی .
اونیه که سر زده خراب میشی سرش.
نمیگی شاید آمادگی نداشته باشه.
چون مهم نیست.
نه برای اون نه برای تو .
حتی اگر خونه ش خیلی کثیف باشه.
یا سرش خیلی شلوغ باشه.
چون همیشه برای تو وقت داره.
دوست اونیه که همیشه برات گزینهء اوله.
اونیه که بهت سرکوفت نمیزنه.
تحقیرت نمیکنه. بهت نمیخنده…
بقیه یا همکارن، یا همکلاسین، یا فامیل دورن، یا همسایه، یا یه آشنان
همهء اینا رو گفتم که بگم آدما عوض میشن
اما معیار دوستی عوض نمیشه.
برای همین یکی که تا دیروز برات “دوست” بود میشه یه خاطره یا یه همکلاسی قدیمی…
بعد اونی که سالها همکلاسی قدیمیت بود برات میشه “دوست "
| ☆☆GitA☆☆ (1398/12/20 , 19:45) |
رهایم نکن خدا! بدون تو دنیا عجیب جای ترسناکیست،
چقدر میترسم بدون تو از شب، از تاریکی، از سکوت...
چقدر نگرانم، چقدر نفس کم میآورم...
چقدر دلم برای لمس حضور تو تنگ شده اینروزها
ریشههایم از دل خاک بیرون زده و معلق ماندهام میان زمین و هوای تو،
منی که خودم را، منی که عزیزانم را، منی که همه چیز جهانم را؛ به تو سپردهبودم! حواست کجای جهان پرت شده این روزها؟!
دارم میترسم از دنیا، از زمین، از آدمها
ریشههای بیرون زدهام درد میکند...
حواست کجاست خدای من؟!
حواست کجاست؟!
چقدر میترسم بدون تو از شب، از تاریکی، از سکوت...
چقدر نگرانم، چقدر نفس کم میآورم...
چقدر دلم برای لمس حضور تو تنگ شده اینروزها
ریشههایم از دل خاک بیرون زده و معلق ماندهام میان زمین و هوای تو،
منی که خودم را، منی که عزیزانم را، منی که همه چیز جهانم را؛ به تو سپردهبودم! حواست کجای جهان پرت شده این روزها؟!
دارم میترسم از دنیا، از زمین، از آدمها
ریشههای بیرون زدهام درد میکند...
حواست کجاست خدای من؟!
حواست کجاست؟!
| AlirezaM (1398/12/20 , 17:38) 《Admin》 |
شب سردی است ، و من افسرده
راه دوری است ، و پایی خسته
تیرگی هست و چراغی مرده.
میکنم ، تنها، از جاده عبور:
دور ماندند ز من آدمها.
سایه ای از سر دیوار گذشت،
غمی افزود مرا بر غمها.
فکر تاریکی و این ویرانی
بی خبر آمد تا با دل من
قصه ها ساز کند پنهانی.
نیست رنگی که بگوید با من
اندکی صبر ، سحر نزدیک است:
هر دم این بانگ برآرم از دل:
وای، این شب چقدر تاریک است!
خنده ای کو که به دل انگیزم؟
قطره ای کو که به دریا ریزم؟
صخره ای کو که بدان آویزم؟
مثل این است که شب نمناک است.
دیگران را هم غم هست به دل،
غم من ، لیک، غمی غمناک است.
هشت کتاب/مرگ رنگ/غمی غمناک - سهراب سپهری
ویرایش توسط AlirezaM (1398/12/20 , 17:40) [1]
راه دوری است ، و پایی خسته
تیرگی هست و چراغی مرده.
میکنم ، تنها، از جاده عبور:
دور ماندند ز من آدمها.
سایه ای از سر دیوار گذشت،
غمی افزود مرا بر غمها.
فکر تاریکی و این ویرانی
بی خبر آمد تا با دل من
قصه ها ساز کند پنهانی.
نیست رنگی که بگوید با من
اندکی صبر ، سحر نزدیک است:
هر دم این بانگ برآرم از دل:
وای، این شب چقدر تاریک است!
خنده ای کو که به دل انگیزم؟
قطره ای کو که به دریا ریزم؟
صخره ای کو که بدان آویزم؟
مثل این است که شب نمناک است.
دیگران را هم غم هست به دل،
غم من ، لیک، غمی غمناک است.
هشت کتاب/مرگ رنگ/غمی غمناک - سهراب سپهری
ویرایش توسط AlirezaM (1398/12/20 , 17:40) [1]
| ☆☆GitA☆☆ (1398/12/20 , 15:48) |
فکرشو بکن
سال دیگه این موقع همه خانواده دور هم باشن
صداهای جدیدی به خونواده اضافه شده باشه
مجردا به عشقشون رسیده باشن
متاهلا هم که منتظر بچه بودن،
بچه دار شده باشن
اون لبخندایی که از خونوادهها،
ماه ها، شاید سالها دور شده بود،
بازم به لباشون برگشته باشه...
بعد همینجور که صدای قهقهه میاد،
به آرزوهایی که امسال کردیم، فکر کنیم
و با خودمون بگیم:
دیدی همه چی درست شد؟
دیدی الکی اینقدر حرص خوردی؟
در این روزهای پایانی سال امیدوارم
همهی اونایی که تو این سال ها، به هر دری زدن بسته بود، خدا در رحمت رو براشون باز کنه و همه در سال جدید پیش رو به آرزوهای خوبشون برسن و هیچ دلی غمگین نمونه
سال دیگه این موقع همه خانواده دور هم باشن
صداهای جدیدی به خونواده اضافه شده باشه
مجردا به عشقشون رسیده باشن
متاهلا هم که منتظر بچه بودن،
بچه دار شده باشن
اون لبخندایی که از خونوادهها،
ماه ها، شاید سالها دور شده بود،
بازم به لباشون برگشته باشه...
بعد همینجور که صدای قهقهه میاد،
به آرزوهایی که امسال کردیم، فکر کنیم
و با خودمون بگیم:
دیدی همه چی درست شد؟
دیدی الکی اینقدر حرص خوردی؟
در این روزهای پایانی سال امیدوارم
همهی اونایی که تو این سال ها، به هر دری زدن بسته بود، خدا در رحمت رو براشون باز کنه و همه در سال جدید پیش رو به آرزوهای خوبشون برسن و هیچ دلی غمگین نمونه
| ELy (1398/12/20 , 12:53) هستم ولی خستم |
لحن مردان در صدسال پیش :
گستاخی مکن زن ، طعام بیاور!!!?
لحن مردان امروزی:
جوجو،ظرفا نوبت منه یا تو????
گستاخی مکن زن ، طعام بیاور!!!?
لحن مردان امروزی:
جوجو،ظرفا نوبت منه یا تو????
| Roksana (1398/12/20 , 00:24) از اولش خدا بوده از اینجا به بعدشم هست |
شبي بي ياد زلفت صبح كردن قسمت ما نيست
پريشاني چرا دست از سر ما برنميداري؟
پريشاني چرا دست از سر ما برنميداري؟
| FAZi (1398/12/19 , 21:30) |
می دهم
خود
را
نویدِ
سالِ
بهتر
سالهاست...
?مهدی اخوان ثالث
خود
را
نویدِ
سالِ
بهتر
سالهاست...
?مهدی اخوان ثالث
| ELy (1398/12/19 , 21:02) هستم ولی خستم |
بدترین نوع دعوا با کسیه که سرعت تایپش از تو بیشتره
میشوره میذارتت کنار اما تو تازه نوشتی اختزام خوزتو نمه داز???
ویرایش توسط ELy (1398/12/21 , 23:59) [2]
میشوره میذارتت کنار اما تو تازه نوشتی اختزام خوزتو نمه داز???
ویرایش توسط ELy (1398/12/21 , 23:59) [2]
در کل: 15574
















خانه
در کل : 0 عضو / 10 مهمان