نوشتن بلاگ
میکرو بلاگ
| AtEnA (1399/1/10 , 20:22) آدمک آخر دنیاست بخند:) |
قاصدک!هان چه خبر آوردی؟
از کجا وز که خبر آوردی؟
خوش خبر باشی اما،اما
گرد بام و در من
بی ثمر میگردی
انتظار خبری نیست مرا
نه ز یاری ن ز دیار و دیاری باری
برو آنجا که بود چشمی و گوشی با کس
برو آنجا که تورا منتظرند
قاصدک در دل من همه کورند و کرند
دست بردار از این در وطن خویش غریب
.....
از کجا وز که خبر آوردی؟
خوش خبر باشی اما،اما
گرد بام و در من
بی ثمر میگردی
انتظار خبری نیست مرا
نه ز یاری ن ز دیار و دیاری باری
برو آنجا که بود چشمی و گوشی با کس
برو آنجا که تورا منتظرند
قاصدک در دل من همه کورند و کرند
دست بردار از این در وطن خویش غریب
.....
| ***mahhsa*** (1399/1/10 , 18:02) |
هفته۱: ازشنبه همه چیز عادیست.
هفته۲:تعطیل نمیکنیم اما شما خانه بمانید.
هفته۳:پیک نزولی شد.
هفته۴:پیک صعودی شد تعطیل نمیکنیم ولی شما خانه بمانید.
هفته۵:سفر نروید.
هفته۶:ای بابا رفتید سفر؟باشه پس زود برگردید.
هفته۷:باید به زندگی باکرونا عادت کنید.
سخنان رییس جمهور محترم در دوران کرونا !!!!!
ویرایش توسط ***mahhsa*** (1399/1/10 , 18:03) [1]
هفته۲:تعطیل نمیکنیم اما شما خانه بمانید.
هفته۳:پیک نزولی شد.
هفته۴:پیک صعودی شد تعطیل نمیکنیم ولی شما خانه بمانید.
هفته۵:سفر نروید.
هفته۶:ای بابا رفتید سفر؟باشه پس زود برگردید.
هفته۷:باید به زندگی باکرونا عادت کنید.
سخنان رییس جمهور محترم در دوران کرونا !!!!!
ویرایش توسط ***mahhsa*** (1399/1/10 , 18:03) [1]
| ❤نازدُخت?❤ (1399/1/10 , 16:38) صورت عروسکی |
اگرکسی باتمامِ بي مهريهايت تو را بیشتراز خودش دوست داشت او احمق نیست ... او یک انسان ساده است که خدا برای امتحان لیاقتت برای تو فرستاده است
| ELy (1399/1/10 , 14:28) هستم ولی خستم |
?«قارون» هرگز نمی دانست
که روزی، کارت عابر بانکی که در جیب ما هست
از آن کلیدهای خزانه وی که مردهای تنومند عاجز از حمل آن بودند ما را به آسانی مستغنی میکند.
?و «خسرو» پادشاه ایران نمی دانست که مبل سالن خانه ما از تخت حکومت وی راحت تر است.
?و «قیصر» که بردگان وی با پر شترمرغ وی را باد میزدند،
کولرها و اسپلیتهایی که درون اتاقهایمان هست را ندید.
?و «هرقل» پادشاه روم که مردم به وی بخاطر خوردن آب سرد از ظرف سفالین حسرت میخوردند
هیچگاه طعم آب سردی را که ما می چشیم نچشید...
?و «خلیفه منصور» که بردگان وی آب سرد و گرم را باهم می آمیختند تا وی حمام کند،
هیچگاه در حمامی که ما براحتی درجه حرارت آبش را تنظیم میکنیم حمام نکرد
?بگونه ای زندگی میکنیم که حتی پادشاهان عصر هم اینگونه نمی زیستند اما باز شانس خود را لعنت میکنیم !
و هر آنچه دارائیمان زیاد میشود تنگدست تر میشویم !
?خدایا قدرت شکرگوئی در حرف و عمل را به ما عنایت فرما
که روزی، کارت عابر بانکی که در جیب ما هست
از آن کلیدهای خزانه وی که مردهای تنومند عاجز از حمل آن بودند ما را به آسانی مستغنی میکند.
?و «خسرو» پادشاه ایران نمی دانست که مبل سالن خانه ما از تخت حکومت وی راحت تر است.
?و «قیصر» که بردگان وی با پر شترمرغ وی را باد میزدند،
کولرها و اسپلیتهایی که درون اتاقهایمان هست را ندید.
?و «هرقل» پادشاه روم که مردم به وی بخاطر خوردن آب سرد از ظرف سفالین حسرت میخوردند
هیچگاه طعم آب سردی را که ما می چشیم نچشید...
?و «خلیفه منصور» که بردگان وی آب سرد و گرم را باهم می آمیختند تا وی حمام کند،
هیچگاه در حمامی که ما براحتی درجه حرارت آبش را تنظیم میکنیم حمام نکرد
?بگونه ای زندگی میکنیم که حتی پادشاهان عصر هم اینگونه نمی زیستند اما باز شانس خود را لعنت میکنیم !
و هر آنچه دارائیمان زیاد میشود تنگدست تر میشویم !
?خدایا قدرت شکرگوئی در حرف و عمل را به ما عنایت فرما
| ELy (1399/1/10 , 12:46) هستم ولی خستم |
بعد از یه مدت تو قرنطینه حوصله م سر رفته بود اومدم پروفایلمو چک کنم
که با کیا چت کرده بودم...
دیدم پگاه شده غلام!
ساناز شده جمشید!
مهسا شده اصغر!?
حالا عمق فاجعه اینجاست که من با اون غلام بیشعور اسم بچمونم انتخاب کرده بودیم!!!!!???
که با کیا چت کرده بودم...
دیدم پگاه شده غلام!
ساناز شده جمشید!
مهسا شده اصغر!?
حالا عمق فاجعه اینجاست که من با اون غلام بیشعور اسم بچمونم انتخاب کرده بودیم!!!!!???
| آگرین (1399/1/10 , 09:42) |
کسی را برای دلتنگ شدن انتخاب کن که وقتی هست بهت احساس تنهایی نده
| kia (1399/1/10 , 08:47) |
ﺳﻼﻣﺘﮯ ﺁﺩﻣﺎﮮ ﺑﮯ ڪﯿﻨﻪ
ڪﻪ ﻭﻗﺘﮯ ﯾڪﮯ ﺭﻭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻥ
ﻫﺮﭼﻘﺪﺭﻡ ﺍﺫﯾﺘﺸﻮﻥ ڪﻨﻪ
ﻫﺮﭼﻘﺪﺭﻡ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﺸﻮﻥ ڪﻨﻪ
ﺑﺎﺯ ﯾﺎﺩﺷﻮﻥ ﻣﯿﺮﻩ ﻭ ﺩﻟﺸﻮﻥ
ﺑﺮﺍﺵ ﺗﻨﮓ ﻣﮯ ﺷﻪ
ڪﻪ ﻭﻗﺘﮯ ﯾڪﮯ ﺭﻭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻥ
ﻫﺮﭼﻘﺪﺭﻡ ﺍﺫﯾﺘﺸﻮﻥ ڪﻨﻪ
ﻫﺮﭼﻘﺪﺭﻡ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﺸﻮﻥ ڪﻨﻪ
ﺑﺎﺯ ﯾﺎﺩﺷﻮﻥ ﻣﯿﺮﻩ ﻭ ﺩﻟﺸﻮﻥ
ﺑﺮﺍﺵ ﺗﻨﮓ ﻣﮯ ﺷﻪ
| ELy (1399/1/10 , 08:03) هستم ولی خستم |
وای از آن روزی که ما دل را به دنیا باختیم
خانه مان را روی تار عنکبوتی ساختیم
یادمان رفت آن زمانی را که آدم بوده ایم
چهره خود را درون آینه نشناختیم
وای از ان روزی که خودخواهی گریبانگیر شد
بی محابا سوی تخریب شرافت تاختیم
حرمت انسان شکستیم و بدون دلهره
پیکر بی جان او را زیر پا انداختیم
گور خود را با دو دست خویش کندیم و برآن
نوحه خواندیم و به ترحیم و عزا پرداختیم
دیر فهمیدیم با خود ما چه کردیم و چه شد
ما شرافت,آدمیت,ما خدا را باختیم
ویرایش توسط ELy (1399/1/10 , 08:03) [1]
خانه مان را روی تار عنکبوتی ساختیم
یادمان رفت آن زمانی را که آدم بوده ایم
چهره خود را درون آینه نشناختیم
وای از ان روزی که خودخواهی گریبانگیر شد
بی محابا سوی تخریب شرافت تاختیم
حرمت انسان شکستیم و بدون دلهره
پیکر بی جان او را زیر پا انداختیم
گور خود را با دو دست خویش کندیم و برآن
نوحه خواندیم و به ترحیم و عزا پرداختیم
دیر فهمیدیم با خود ما چه کردیم و چه شد
ما شرافت,آدمیت,ما خدا را باختیم
ویرایش توسط ELy (1399/1/10 , 08:03) [1]
| ELy (1399/1/10 , 01:49) هستم ولی خستم |
من هنوز میرم سمت کلید کولر، زنگ میزنم از بابام اجازه میگیرم روشن کنم
اونوقت چطوری بچه های نقی زنگ زدن نصاب بیاد ماهواره نصب کنه?
اونوقت چطوری بچه های نقی زنگ زدن نصاب بیاد ماهواره نصب کنه?
| ❤نازدُخت?❤ (1399/1/10 , 00:52) صورت عروسکی |
در کل: 15576
















خانه
در کل : 0 عضو / 49 مهمان