صبح بخیر، مهمان صبح
نوشتن بلاگ
فقط برای کاربران عضو
میکرو بلاگ
<< 1 ... 609 610 611 612 613 ... 798 >>
 ELy  (1399/2/23 , 21:55)
هستم ولی خستم
تو این شب عزیز منو از دعاتون محروم نکنین
 ❤نازدُخت?❤  (1399/2/23 , 20:43)
صورت عروسکی
برای مشاهده کلیک کنید
 مهدی  (1399/2/23 , 19:54)
لعنت به فردا که نذاشت امروز را زندگی کنیم.
برای مشاهده کلیک کنید
 MoHaMaD  (1399/2/23 , 18:09)
...
دهنمون سرویس کردین با این روزه هاتون قبول پیام همگانی ...
مگه ما روزه میگیریم
ویرایش توسط MoHaMaD (1399/2/23 , 18:10) [2]
 ❤نازدُخت?❤  (1399/2/23 , 17:20)
صورت عروسکی
برای مشاهده کلیک کنید
غرق گناهم به که روی آورم

نامه سیاهم به که روی آورم

از غم و غصه شده ام زیر و رو

غیر خدایم به که روی آورم



التماس دعادراین اولــین شب عزیزقـدردوستان
 ♔faranak♔  (1399/2/23 , 14:58)
√ⓢⓤℳⓔⓡ ⓖⓘⓡⓛ√
برای مشاهده کلیک کنید
لطفا این عکسوپخش کنین
ویرایش توسط ♔faranak♔ (1399/2/23 , 14:59) [1]
 ELy  (1399/2/23 , 14:22)
هستم ولی خستم
دسشویی پارک بودم یکی در زد.


گفت: سلام خوبی؟
من با خجالت گفتم: خوبم مرسی!
گفت: چیکا میکنی؟
گفتم: آدم اینجا چیکار میکنه؟
گفت: میتونم الان بیام اونجا؟
عصبی شدم گفتم: هنوز کار دارم.


یهو گفت: بهت زنگ میزنم الان یه اسکل تو دستشویی داره جواب منو میده!!

آفتابه از خنده غش کرد??
 MoHaMaD  (1399/2/23 , 12:30)
...
برای مشاهده کلیک کنید
ما خندمون زیر درخت آلبالو گم شده آقای قاضی
ویرایش توسط MoHaMaD (1399/2/23 , 12:31) [1]
 ☆☆GitA☆☆  (1399/2/23 , 11:55)
[ زمانی پخته می شی که میفهمی نیازی نیست به هر چیزی واکنش
نشون بدی یا به هر حرفی جواب بدی ]
 ROKI  (1399/2/23 , 11:18)
از اولش خدا بوده از اینجا به بعدشم هست
God will never leave you alone
trust him with all your might

خدا هیچوقت تنهات نمیذاره
با تمام وجودت بهش اعتماد کن...
 AlirezaM  (1399/2/23 , 09:02)
《Admin》
یکی در صنعت کُشتی گرفتن سر آمده بود، سیصد و شصت بند فاخر بدانستی و هر روز به نوعی از آن کُشتی گرفتی. مگر گوشه خاطرش با جمال یکی از شاگردان میلی داشت.
سیصد و پنجاه و نه بندش در آموخت مگر یک بند که در تعلیم آن دفع انداختی و تأخیر کردی.
فی الجمله پسر در قوت و صنعت سر آمد و کسی را در زمان او با او امکان مقاومت نبود تا به حدی که پیش ملک آن روزگار گفته بود استاد را فضیلتی که بر من است از روی بزرگیست و حق تربیت وگرنه به قوت از او کمتر نیستم و به صنعت با او برابرم. ملک را این سخن دشخوار آمد. فرمود تا مصارعت کنند.

مقامی متسع ترتیب کردند و ارکان دولت و اعیان حضرت و زور آوران روی زمین حاضر شدند. پسر چون پیل مست اندر آمد به صدمتی که اگر کوه رویین بودی از جای بر کندی.
استاد دانست که جوان به قوت از او برتر است، بدان بند غریب که از وی نهان داشته بود با او در آویخت. پسر دفع آن ندانست به هم بر آمد. استاد به دو دست از زمینش بالای سر برد و فرو کوفت. غریو از خلق برخاست.
ملک فرمود استاد را خلعت و نعمت دادن و پسر را زجر و ملامت کرد که با پرورندهٔ خویش دعوی مقاومت کردی و به سر نبردی. گفت: ای پادشاه روی زمین! به زورآوری بر من دست نیافت بلکه مرا از علم کشتی دقیقهای مانده بود و همه عمر از من دریغ همی داشت امروز بدان دقیقه بر من غالب آمد.

گفت از بهر چنین روزی است که زیرکان گفتهاند دوست را چندان قوت مده که اگر دشمنی کند تواند، نشنیدهای که چه گفت آن که از پروردهٔ خویش جفا دید؟

یا وفا خود نبود در عالم
یا مگر کس در این زمانه نکرد

کس نیاموخت علم تیر از من
که مرا عاقبت نشانه نکرد

سعدی - گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان
 kia  (1399/2/23 , 04:17)
ﻧﻈﺮ ﯾﮏ ﺭﯾﺎﺿﯿﺪﺍﻥ ﺭﺍ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ ﻭ
ﺍﻧﺴﺎﻧﯿﺖ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ ﺩﺭ ﺟﻮﺍﺏ ﮔﻔﺖ:
ﺍﮔﺮ ﺯﻥ ﯾﺎ ﻣﺮﺩﯼ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﺍﺧﻼﻕ ﺑﺎﺷﺪ، ﻧﻤﺮﻩ ۱
ﻣﯿﺪﻫﻢ،
ﺍﮔﺮ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﻫﻢ ﺑﺎﺷﺪ، ﯾﮏ ﺻﻔﺮ
ﺟﻠﻮﯼ ﻋﺪﺩ ۱ ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﻡ ۱۰
ﺍﮔﺮ ﭘﻮﻝ ﻫﻢ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، ﯾﮏ ﺻﻔﺮ ﺩﯾﮕﺮ
ﺟﻠﻮﯼ ﻋﺪﺩ ۱۰ ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﻡ ۱۰۰
ﺍﺻﻞ ﻭ ﻧﺴﺐ ﻫﻢ ﺑﺎﺷﺪ، ﯾﮏ ﺻﻔﺮ ﺩﯾﮕﺮ
ﺟﻠﻮﯼ ﻋﺪﺩ ۱۰۰ ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﻡ ۱۰۰۰
ﻭﻟﯽ ﺍﮔﺮ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﻋﺪﺩ ۱ ﺭﻓﺖ، ﭼﯿﺰﯼ ﺑﻪ ﺟﺰ
ﺻﻔﺮ ﺑﺎﻗﯽ ﻧﻤﯽ ﻣﺎﻧﺪ، ﻭ ﺻﻔﺮ ﻫﻢ ﺑﻪ
ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﻫﯿﭻ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﺁﻥ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﯿﭻ
ﺍﺭﺯﺷﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ.
ﻣﺮﺍﻗﺐ »ﯾﮏ « ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﺑﺎﺷﯿﯿﺪ
 **کاکوشیرازی**  (1399/2/23 , 02:26)
برای مشاهده کلیک کنید
خخخخخخخخ
 ELy  (1399/2/23 , 01:55)
هستم ولی خستم
 ELy  (1399/2/23 , 00:15)
هستم ولی خستم
بابام بعد چند سال داشت تلفنی با دوستش حرف میزد گفت خب ساسان پسرت چطوره؟ اونم گفت سلام میرسونه تازه از لندن برگشته درسشو تموم کرده میخواد مطب بزنه پسر تو چیکار میکنی؟
بابام یه نگاه به من انداخت دید با شلوار کُردی درازکشیدم خیار گاز میزنم گفت خیلی وقته ازش خبر ندارم از پیش ما رفته?
 MoHaMaD  (1399/2/23 , 23:01)
...
برای مشاهده کلیک کنید
غلام هک
 ☆☆GitA☆☆  (1399/2/22 , 22:24)
سال ها طول کشید تا یاد بگیرم که آدم ها را نباید رعایت کرد ، بلعکس جایی که فهمیدید این جا آخر راه است ، جایی که تشخیص دادید این آدم آن آدمی که می پنداشتید نیست باید بگذارید و بروید ،
از گوشه و کنار هم نه ، از وسط آن آدم باید رد شوید ، طوری که رفتن شما را به وضوح ببیند ،
باید بدون خداحافظی بگذارید و بروید ، باید بدون خرج کردن معجزه ی نگاه آخر بگذارید و بروید!
 ♔faranak♔  (1399/2/22 , 21:49)
√ⓢⓤℳⓔⓡ ⓖⓘⓡⓛ√
برای مشاهده کلیک کنید
عجب کیکی درست کردمبه به?????
 kakojavad  (1399/2/22 , 21:05)
desert
هیچ برنامه عادلانهای برای جهان وجود ندارد. بخشی از خوب زیستن این است که آن را همانطور که هست بپذیریم.
روی باغچه خودتان تمرکز کنید، متوجه زندگی خودتان باشید، میبینید به قدر کافی علف هرز وجود دارد که شما را مشغول کند.

آنچه در طول زندگیتان رخ میدهد، مخصوصا اتفاقات مهم و ضربههای جدی سرنوشت و تقدیر، به این معنی نیست که شما فرد خوب یا بدی هستید. بنابراین غم و اندوه و بدبختی را با بیخیالی و آرامش بپذیرید. شانس مواجهه با موفقیتهای باور نکردنی و مصیبتهای جانکاه دقیقا به یک اندازه هستند.

?رولف دوبلی
 AlirezaM  (1399/2/22 , 19:04)
《Admin》
برای مشاهده کلیک کنید
غلام و تلگرام
در کل: 15945
<< 1 ... 609 610 611 612 613 ... 798 >>

خانه
در کل : 0 عضو / 65 مهمان