می گویند با هر کس باید مثل خودش رفتار کرد

شما گوش نکنید

چون اگر چنین بود
از منش و شخصیت هیچکس
چیزی باقی نمی ماند

هر کس، هرچه به سرت آورد ،
فقط خودت باش
نگذار برخورد نادرست آدمها
"اصالت و طبیعت" تو را خدشه دار کند
اگر جواب هر جفایی ، بدی بود
که داستان زندگی ما
خالی از ؛ آدمهای خوب می شد

اگر آدمها را
آنگونه که هستن بپذیریم
بی آنکه توقع تغییر و تحول از آنها داشته باشیم
بیشک زندگی ها بهتر
و بی دغدغه تر خواهد بود!!!

#چارلی چاپلین

......

نمیدانم بودنت را چه ڪنم
بغل بگیرم
زندانی اش ڪنم
قاب بگیرم
چه ڪنم
ڪه همیشه باشد...?

کمکم یاد میگیری؛
همه دردها،
همه مشکلات،
و همه از دست دادنها بد نیست!
درست شبیهِ واکسن
که اولش کمی میسوزانَد
ولی قویترت میکند

وقتی تو خونه تنهایی و یهو یه صدایی میاد

حالم را پرسیدند
گفتم رو به راهم!
اما

کسی نپرسید
دقیقا به کدوم راه!!!

قاصدک! حرف دلم را تو فقط میدانی!
نامه ی عاشقیم را تو فقط میخوانی!
قاصدک! هیچکس با من نیست همه رفتند
تو چرا میمانی؟؟????

هر لحظه که تسلیمم در کارگه تقدیر
آرامتر از آهو بی باک تر از شیرم
هر لحظه که می کوشم در کار کنم تدبیر
رنج از پی رنج آید ، زنجیر از پی زنجیر !!!

#مولانا

ما که دادمون به آسمون نرسید...
پس بزار دودمون بش برسه

یکی هم حال مارو خوب کنه

بحث کردن با بعضیها و اینکه بخوای چیزی رو بهشون بفهمونی
مثل کوبیدن سر تو دیواره
سر میشکنه ولی دیوار همونطور که بود می مونه!!
پس خودتو خسته نکن

1

نی قصه آن شمع چگل بتوان گفت؟؟
نی حال دلسوخته دل بتوان گفت!
غم در دل تنگ من از آن است که نیست
یک دوست که با او بتوان غم دل گفت!!

#حافظ

یک حرفهایی هست
نمیشود
فراموش کرد؛
حتی وقتی
توی تاکسی
از سرما
به خودت میلرزی،
حتی وقتی
رو به روی کسی
که اسمش
همسر است
نشستی،
حتی وقتی
کابوس میبینی و
از خواب میپری،
یک حرف هایی
هست
فراموش
نمیشود؛
فراموش
نمیشود
چون توی حافظه ات
ذخیره نشده،
توی قلبت
ذخیره شده...
چون کسی
آن حرف را زده
که یک روزی
همه چیزت بوده...
یک حرفهایی
هست
امیدت
به زندگی بوده،
دلیل ادامه دادن و
علت تمام
خنده های از ته دل
و اشکهایت
شوقت بوده...
یک حرف هایی که 
حالا شده دلیل
تک تک
آههای از ته دل
و بغض های
نیمه شب
و دلتنگی هایت
مداومت...

1

یجا اخوان ثالث میگه: “برو آنجا که تورا منتظرند، دست بردار ازین در وطن خویش غریب”

چه غم عمیقی پشت این “در وطن خویش غریب” هست

از یه جایی
یه زمانی که عاقل بشیم و بفهمیم چطور با بقیه رفتار کنیم
بهمون میگن عوض شدی
غیر قابل تحمل شدی
نمیشه شناختت
و خیلی چیزای دیگه

شب که میشه حوصلم سر میره بی تو

بگو خیالت منو ول کنه

شب که میشه فاصله میفته به جونم

چی باعث شد بری فقط میخوام بدونم

شب که میشه حس میکنم سیاهی ریشه کرده توو من

1
ویرایش توسط Nazanin 7 (1400/6/7 , 00:36) [1]

یه شبایی هم هست که تمام لحظههات به این میگذره که به خودت حالی کنی که صبوری، اما نیستی. که دلتنگ نیستی، اما هستی

#شب_بخیر

? بازجو گفت:
«بری انفرادی زبونت باز میشه!»
انفرادی اتاق کوچکی است که کَفَش پتوی سربازی انداختهاند با دستشویی و توالت و سکوت...
و زمانی بسیار طولانی که تا هرچقدر دلت میخواهد خیال را جولان بدهی
تا به همه جا سرک بکشد.
یاد چیزها، حرفها و کسانی میافتی که تعجب میکنی آنها را چطور فراموش کرده بودی...!

من در انفرادی دنبال خودم گشتم.
هرکس ساختن زندان انفرادی به کلهاش زده،
آدم جالبی بوده و خوب میدانسته با آدمها چطور بازی کند...!
یعنی درستتر آن است که بگویم میدانسته آدم بهترین دشمن خودش است...! لازم نیست او را کتک بزنند یا زیر شکنجه لت و پارش کنند،
بهترین راه این است که خودش را با خودش تنها بگذارند تا خودش، دخل خودش را بیاورد...!

✍ #احمدغلامی