نوشتن بلاگ
میکرو بلاگ
| ???????? (1401/12/8 , 00:58) ازخونمونمیادفقطدرداشبهیادم |
دلم شده قبرستون
همه فاز غم میدن بهم هِی...
#هوس
همه فاز غم میدن بهم هِی...
#هوس
| **? ? ? ? ? ? ** (1401/12/8 , 23:47) |
دلم دیوونه بودن با تو رو میخواست

| ❤جانان? (1401/12/7 , 19:35) |
برام دعا کنید گلوم خیلی درده خیلی میسوزه ????
| **ısɐɟɐu ** (1401/12/7 , 15:53) |
حالا شاید هم ما درونگرا نیستیم،کم حرف هم نیستیم، فقط به قول سجاد رشیدیپور :
غمم را شرح خواهم داد اگر پیدا کنم گوشی
اگر پیدا کنم همقد تنهاییم، آغوشی..."
غمم را شرح خواهم داد اگر پیدا کنم گوشی
اگر پیدا کنم همقد تنهاییم، آغوشی..."
| **ısɐɟɐu ** (1401/12/7 , 11:25) |
کاش میشد مثلا برای هم تکراری نمیشدیم،یا با وجود تکراری شدنمونم هممون مث قبل میموندیم 
چقد این موضوع رو مخمه

چقد این موضوع رو مخمه

| FAZi (1401/12/7 , 08:58) |
ادما دیگه از دورم قشنگ نیستن! 

| ???????? (1401/12/7 , 07:37) ازخونمونمیادفقطدرداشبهیادم |
دختره میگفت یه ریمیل خریدم 300 هزار تومن
دیگه بمیری هم برات گریه نمیکنم ?
دیگه بمیری هم برات گریه نمیکنم ?
| ???????? (1401/12/7 , 00:16) ازخونمونمیادفقطدرداشبهیادم |
دانستنی روز:
ایا میدانستید 3 نفر باهم لواط کنن میشه صلواط
يه ضرب المثل دخترونه هم هست كه هيچی نميگه
انتظار داره خودت بفهمی
ویرایش توسط ???????? (1401/12/7 , 00:23) [1]
ایا میدانستید 3 نفر باهم لواط کنن میشه صلواط
يه ضرب المثل دخترونه هم هست كه هيچی نميگه
انتظار داره خودت بفهمی
ویرایش توسط ???????? (1401/12/7 , 00:23) [1]
| **ısɐɟɐu ** (1401/12/6 , 22:20) |
فکرنکنم آدمی باشه که هیچ مشکلی تو زندگیش نداشته باشه یا انقدر سنگدل باشه که دلتنگ نشه، ولی اینو خوب میدونم که آدم میتونه خیلی طبیعی تا کنه، بخنده و ادامه بده بدونِ اینکه کسی بفهمه چه غوغایه تو دلش
| آگرین (1401/12/6 , 20:15) |
سیصد گل سرخ یک گل نصرانی
ما را ز سر بریده میترسانی
ما گر ز سر بریده میترسیدیم
در محفل عاشقان نمیرقصیدیم
در محفل عاشقان خوشا رقصیدن
دامن زبساط عافیت برچیدن
در دست سر بریدهيخود بردن
در یک یک کوچه کوچه ها گردیدن
هرجا که نگاه میکنم خونین است
از خون پرنده ای گلی رنگین است
در ماتم گل پرنده می موید و گل
از داغ دل پرنده داغ آجین است
فانوس هزار شعله اما در باد میسوزد و خوش است و چین واچین است
یعنی که به اشک و مویی خود گم نکنیم
از عشق هرآنچه میرسد خونین است
در آتش و خون پرنده پر خواهد زد
بر بام بلند خانه پر خواهد زد
امشب که دوباره ماه بالا آمد
میآید و باد پشت در خواهد زد
یک ساقه ی سبز در دلم خواهد کاشت
مهتاب بر آن شبنم تر خواهد زد
صد جنگل صبح در هوا میشکفد
خورشید به شاخه ها شرر خواهد زد
سیصد گل سرخ یک گل نصرانی
ما را ز سر بریده میترسانی
ما که ز سر بریده میترسیدیم
در محفل عاشقان نمیرقصیدیم!!!!!
#اصل آهنگ ترکی که استاد شجریان به فارسی برگردانده اند
ما را ز سر بریده میترسانی
ما گر ز سر بریده میترسیدیم
در محفل عاشقان نمیرقصیدیم
در محفل عاشقان خوشا رقصیدن
دامن زبساط عافیت برچیدن
در دست سر بریدهيخود بردن
در یک یک کوچه کوچه ها گردیدن
هرجا که نگاه میکنم خونین است
از خون پرنده ای گلی رنگین است
در ماتم گل پرنده می موید و گل
از داغ دل پرنده داغ آجین است
فانوس هزار شعله اما در باد میسوزد و خوش است و چین واچین است
یعنی که به اشک و مویی خود گم نکنیم
از عشق هرآنچه میرسد خونین است
در آتش و خون پرنده پر خواهد زد
بر بام بلند خانه پر خواهد زد
امشب که دوباره ماه بالا آمد
میآید و باد پشت در خواهد زد
یک ساقه ی سبز در دلم خواهد کاشت
مهتاب بر آن شبنم تر خواهد زد
صد جنگل صبح در هوا میشکفد
خورشید به شاخه ها شرر خواهد زد
سیصد گل سرخ یک گل نصرانی
ما را ز سر بریده میترسانی
ما که ز سر بریده میترسیدیم
در محفل عاشقان نمیرقصیدیم!!!!!
#اصل آهنگ ترکی که استاد شجریان به فارسی برگردانده اند
| Nazanin 7 (1401/12/6 , 14:40) خدایا، قربون آسمون آبیت💙 |
| FAZi (1401/12/6 , 14:08) |
اگه با خوبی کردن به کسی داری به خودت بدی میکنی متوقفش کن... .gif)
.gif)
| ᪣??e?Δ?᪣ (1401/12/6 , 11:28) تُ یــــک نــفـرے امــا بے تــو جــهانــم خــالـیس |



ویرایش توسط ᪣??e?Δ?᪣ (1401/12/6 , 11:28) [1]
| آگرین (1401/12/6 , 10:21) |
سحر بلبل حکایت با صبا کرد
که عشق روی گل با ما چهها کرد
از آن رنگ رخم خون در دل افتاد
وز آن گلشن به خارم مبتلا کرد
غلام همت آن نازنینم
که کار خیر بی روی و ریا کرد
من از بیگانگان دیگر ننالم
که با من هر چه کرد آن آشنا کرد
گر از سلطان طمع کردم خطا بود
ور از دلبر وفا جستم جفا کرد
خوشش باد آن نسیم صبحگاهی
که درد شب نشینان را دوا کرد
نقاب گل کشید و زلف سنبل
گره بند قبای غنچه وا کرد
به هر سو بلبل عاشق در افغان
تنعم از میان باد صبا کرد
که عشق روی گل با ما چهها کرد
از آن رنگ رخم خون در دل افتاد
وز آن گلشن به خارم مبتلا کرد
غلام همت آن نازنینم
که کار خیر بی روی و ریا کرد
من از بیگانگان دیگر ننالم
که با من هر چه کرد آن آشنا کرد
گر از سلطان طمع کردم خطا بود
ور از دلبر وفا جستم جفا کرد
خوشش باد آن نسیم صبحگاهی
که درد شب نشینان را دوا کرد
نقاب گل کشید و زلف سنبل
گره بند قبای غنچه وا کرد
به هر سو بلبل عاشق در افغان
تنعم از میان باد صبا کرد
| زیبای وحشی (1401/12/6 , 09:41) انتقام قادسيه را خواهیم گرفت |
همیشه دردناکترین سنگها را از کسی خواهید خورد که برایش سنگ تمام گذاشته ایید
مهمان: شآپرکِ رهایی (1401/12/6 , 08:38)
؛
فضایِ مجازی گاهی جالب نیست ، میدونید چرا؟! چون یه آدم به راحتی چندتا پست دروغی میزاره که ۱۸۰ درجه با رفتارش متفاوتهجوری که متعجب شی..!
مجازی جاییه که یه عده همش دنبالِ جلبِ توجه ی همه ن! واقعا تاسف اوره ، اینکه افرادی انقدر ترحم بر انگیزن ! وگرنه غیرمجازی ، به تعداد انگشت شمار میبینم یه نفر بخواد خودش نباشه ! یا دنبال جلبِ توجه و چاپلوسیه رندانه باشه!
کل زندگیتون توی مجازی میگذره جنابِ مثلا خوشبخت !
ویرایش توسط شآپرکِ رهایی (1401/12/6 , 08:43) [1]
فضایِ مجازی گاهی جالب نیست ، میدونید چرا؟! چون یه آدم به راحتی چندتا پست دروغی میزاره که ۱۸۰ درجه با رفتارش متفاوتهجوری که متعجب شی..!
مجازی جاییه که یه عده همش دنبالِ جلبِ توجه ی همه ن! واقعا تاسف اوره ، اینکه افرادی انقدر ترحم بر انگیزن ! وگرنه غیرمجازی ، به تعداد انگشت شمار میبینم یه نفر بخواد خودش نباشه ! یا دنبال جلبِ توجه و چاپلوسیه رندانه باشه!
کل زندگیتون توی مجازی میگذره جنابِ مثلا خوشبخت !
ویرایش توسط شآپرکِ رهایی (1401/12/6 , 08:43) [1]
| ???????? (1401/12/6 , 00:09) ازخونمونمیادفقطدرداشبهیادم |
| kakojavad (1401/12/6 , 23:37) desert |
یک دانشجو عاشق دختر همکلاسیش بود، بالاخره یک روزی به خودش جرأت داد و به دختر راز دلش رو گفت و از دختر خواستگاری کرد اما دختر خانوم داستان ما عصبانی شد و درخواست پسر رو رد کرد و حتی پسر رو تهدید کرد که اگر دوباره براش مزاحمت ایجاد کنه به حراست میگه !
روزها از پی هم گذشت و دختره از پسر یک جزوه قرض گرفت و داخلش نوشت: "من هم تو رو دوست دارم، من رو ببخش اگر اون روز رنجوندمت، اگر منو بخشیدی بیا و باهام صحبت کن و دیگه ترکم نکن"
ولی پسر دانشجو هیچوقت دیگه باهاش حرف نزد؛ چهار سال آزگار گذشت و هر دو فارغالتحصیل شدند اما پسر دیگه طرف دختره نرفت !
نتیجه اخلاقی این ماجرا : پسرهای دانشجو هیچوقت لای کتابها و جزوههاشون رو باز نمیکنند
روزها از پی هم گذشت و دختره از پسر یک جزوه قرض گرفت و داخلش نوشت: "من هم تو رو دوست دارم، من رو ببخش اگر اون روز رنجوندمت، اگر منو بخشیدی بیا و باهام صحبت کن و دیگه ترکم نکن"
ولی پسر دانشجو هیچوقت دیگه باهاش حرف نزد؛ چهار سال آزگار گذشت و هر دو فارغالتحصیل شدند اما پسر دیگه طرف دختره نرفت !
نتیجه اخلاقی این ماجرا : پسرهای دانشجو هیچوقت لای کتابها و جزوههاشون رو باز نمیکنند
در کل: 15850



خانه
در کل : 0 عضو / 2 مهمان