صبح بخیر، مهمان صبح
نوشتن بلاگ
فقط برای کاربران عضو
میکرو بلاگ
<< 1 ... 717 718 719 720 721 ... 774 >>
 FAZi  (1398/10/3 , 20:59)
امیدها شبیه هم نیستند؛
دست یکی به آسمان چنگ می زند
دست یکی به انسان...
دستهای انسان ها شبیه هم نیستند
یکی خاک را به باد می دهد
یکی عمر را...
انسان ها شبیه هم عمر نمی کنند
یکی زندگانی می کند
یکی تحمل...
 FAZi  (1398/10/3 , 20:27)
 ELy  (1398/10/3 , 19:36)
هستم ولی خستم
میگن روحانی تو ژاپن داشته وقایع اخیرو تعریف میکرده، بعد هر جملهای که میگفته، ژاپنیه با تعجب میپرسیده، خُب بعدش عذرخواهی کردی؟!

روحانی هم میگفته: نههههه بابا، حالا گوش کن ادامهاش مونده?
 FAZi  (1398/10/3 , 18:57)
یه سریا هستن یواشکی غصه میخورن، بهشون تهمت بی خیالی نزنید...:
 FAZi  (1398/10/3 , 18:29)
نه دروغ ، نه تهمت
هيچی هيچی اندازه ی نمك نشناسی آدم رو ناراحت و غمگين نميكنه:
AlirezaM: (1398/10/3 , 18:48)
باز چارتا متن گیر اورد رگباری بلاگ گذاشتنش شروع شد
مهلت بده رحم کن بر ما:
 FAZi  (1398/10/3 , 17:51)
-وقتی تا الان نشده دیگه عمرا بشه
+چی؟
-متوجه

:
 FAZi  (1398/10/3 , 17:23)
لاکپشتا میدونن آخرش هیچی نیست که عجله ای ندارن:
ویرایش توسط FAZi (1398/10/3 , 17:23) [1]
 FAZi  (1398/10/3 , 15:36)
هر روز بیدار میشی میبینی بیشتر از روز قبل، دلت به چیزی خوش نیست :
 FAZi  (1398/10/3 , 15:08)
باری، اگر روزی کسی از من بپرسد
چندی که در روی زمین بودی چه کردی؟
من میگشایم پیش رویش دفترم را:

در زیر این نیلی سپهر بیکرانه
چندان که یارا داشتم، در هر ترانه
نام بلند عشق را تکرار کردم
من مهربانی را ستودم
من با بدی پیکار کردم
پژمردن یک شاخه گل را رنج بردم
مرگ قناری در قفس را غصه خوردم
وز غصه مردم، شبی صد بار مردم...

?فریدون مشیری
 FAZi  (1398/10/3 , 14:35)
حالا اگه ما علف شیرین بودیم
بز پلاستیک میخورد!:
 FAZi  (1398/10/3 , 13:52)
قرن ۱۳ طاعون شایع شد، کلیسا آن را نشانه گناهان یهودیان دانست، ۱۲هزار یهودی در باواریا و استراسبورگ سوزانده شدند. بقیه مردم را طاعون کشت.

پایان قرن ۱۶ برای مدتی جراحی ممنوع شد. پاپ معتقد بود که در روز رستاخیز قطعات بدن نمی توانند یکدیگر را پیدا کنند! هزاران نفر با این تصمیم پاپ مردند بلکه اجزای بدنشان در روز رستاخیز گم نشود!

قرن ۱۷ ادعا شد لمس استخوانهای یک قدیس در فلورانس باعث شفا میشود، زیستشناسی تصادفی کشف کرد که استخوان یک بز است، اما استخوانها همچنان شفا میداد!


انسان ها نادان به دنيا مى آيند نه احمق؛ آنها توسط آموزش اشتباه، احمق میشوند!

بزرگترين دشمن سعادت و آزادى انسان ها دفاع کورکورانه از عقايد و باورهاى غلط است!

#برتراند_راسل
 ***mahhsa***  (1398/10/3 , 13:14)
شبی پیرمردی از راهی میگذشت که در یک دستش سطلی آب و در دست دیگرش مشعلی از آتش بود




مردم او را گفتند آیا میخواهی با آن آب ، آتش کینهتوزیها را خاموش سازی و با آن مشعل، جهل و نادانی را بسوزانی؟ !



پیرمرد گفت: نه ، میرم دشووووووووری تاریکه
:
::::::
 FAZi  (1398/10/3 , 12:38)

ویرایش توسط FAZi (1398/10/3 , 12:40) [1]
 Homa : Hidden  (1398/10/3 , 10:26)
تا حالا شنیدی بگن وای چ مچ پای پشمالوی جذابی،
برم زنش بشم؟

پس برادرم طول شلوارت : :
 Rahil  (1398/10/3 , 09:57)
از هر طرف محاصره در عشقت
برای آنچه که دوستش داری
از جان باید بگذری
بعد میماند زندگی
و آنچه که دوستش داشتی...
 FAZi  (1398/10/3 , 08:36)
پرِ پرواز ندارم
اما
دلی دارم و حسرت دُرناها
و به هنگامی که مرغانِ مهاجر
در دریاچهی ماهتاب
پارو میکشند،

خوشا رها کردن و رفتن!
خوابی دیگــر
به مُردابی دیگر!
خوشا ماندابی دیگر
به ساحلی دیگر
به دریایی دیگر!

خوشا پر کشیدن، خوشا رهایی،
خوشا اگر نه رها زیستن، مُردن به رهایی!
آه، این پرنده
در این قفسِ تنگ
نمیخواند ...
 FAZi  (1398/10/3 , 08:08)
آدما از جنگیدن خسته نمیشن
از اینکه نمیدونن برای چی میجنگن
خسته میشن!:
 FAZi  (1398/10/3 , 07:35)
قبلا موقع فروش ماشین میگفتن ماشین خانم دکتر بوده، میرفته مطب



حالا میگن ماشین یک خانم معلمه گاهی اوقات که مدرسه باز بوده میرفته :
 ELy  (1398/10/3 , 04:51)
هستم ولی خستم
منم گاهی مثل خارجیا با کفش میام تو خونه،

البته بعدش مثل ایرانیا از مامانم چوب میخورم
 $Saman$  (1398/10/3 , 02:39)
""رهگذر""
…ﺍﮮ ﺩﻧﯿــــﺎ
ڪــــﺎﺵ ﺑﻪ ﺍﺣﺘﺮﺍﻣــــ ﺩﺭﺩ ﻫــــﺎﯾﻢ
ﺳڪـــﻮﺕ ﻧﻤﯿڪــــﺮﺩﮮ
ڪﮧ ﻋﻤــــﺮﯾﺴــــﺖ ﺍﺯ
.. ﺳڪــــﻮﺗﺖ ﺩﺭﺩ ﻣﯿڪﺸﻤــــ
در کل: 15469
<< 1 ... 717 718 719 720 721 ... 774 >>

خانه
در کل : 0 عضو / 57 مهمان