نوشتن بلاگ
میکرو بلاگ
![]() | kakojavad (1399/5/15 , 20:11) desert |
یارو داشته می مرده به زنش میگه
اگه من بمیرم تو ازدواج میکنی ؟ ?
میگه : اره ?
میگه : براش میرزاقاسمی هم درست میکنی؟ ??
میگه : نه دوست نداره ?
اگه من بمیرم تو ازدواج میکنی ؟ ?
میگه : اره ?
میگه : براش میرزاقاسمی هم درست میکنی؟ ??
میگه : نه دوست نداره ?
![]() | صدف (1399/5/15 , 18:25) |
ﺳﺮﺩ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ ﺩﻟﺴﺮﺩ ﻣﯿﺸﻮﯼ ﺍﺯ ﺍﺩﻣﻬﺎ ﺣﺘﯽ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺕ ﺳﺮﺩ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ ﮐﻼﻓﻪ ﻣﯿﺸﻮﯼ ﺍﺯ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﯾﻦ ﺩﺭﺩ ﻫﺎﯼ ﺳﺮﺩ
ﭼـﺘـﺮﺗــــ ﺭﺍ ﺑﮕــــﯿﺮ . . .
ﭼﺸــــــــــﻢ ﻫﺎﯼ ﻣﻦ . . .
ﺑﺰﺭﮒ ﺷﺪﻩ ﯼ ﺑﺎﺭﺍﻧﻨﺪ . .
ﺭﺍﺣــﺖ ﺍﺯ ﻣــﻦ ﮔﺬﺷﺖ … ﺍﮔﺮ ﺧـــﺪﺍ ﻫﻢ ﺭﺍﺣــﺖ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﮕﺬﺭﺩ ﻗﯿﺎﻣـــﺖ ﺭﺍ ﻣﻦ ﺑﻪ ﭘﺎﻣﯿﮑﻨﻢ
ﭼـﺘـﺮﺗــــ ﺭﺍ ﺑﮕــــﯿﺮ . . .
ﭼﺸــــــــــﻢ ﻫﺎﯼ ﻣﻦ . . .
ﺑﺰﺭﮒ ﺷﺪﻩ ﯼ ﺑﺎﺭﺍﻧﻨﺪ . .
ﺭﺍﺣــﺖ ﺍﺯ ﻣــﻦ ﮔﺬﺷﺖ … ﺍﮔﺮ ﺧـــﺪﺍ ﻫﻢ ﺭﺍﺣــﺖ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﮕﺬﺭﺩ ﻗﯿﺎﻣـــﺖ ﺭﺍ ﻣﻦ ﺑﻪ ﭘﺎﻣﯿﮑﻨﻢ
ایلگار (1399/5/15 , 17:13) |
هرگز زندگی خود تونو با دیگران مقایسه نکنید
هیچ قیاسی بین ماه و خورشید نیست
هر کدوم زمان خود شون می درخشن
هیچ قیاسی بین ماه و خورشید نیست
هر کدوم زمان خود شون می درخشن
![]() | ELy (1399/5/15 , 14:07) هستم ولی خستم |
من ندار بودم که عروسک قصه ام پرید ... دارا که باشی سارا با پای خوش به سراغت می آید.
ایلگار (1399/5/15 , 12:49) |
این جهان کوهست و فعل ما ندا
سوی ما آید نداها را صدا
#مولانا
(کارهایی که در این دنیا انجام می دیم مثل برگشتن صدا به خود مان در کوه عواقبش به خود مون بر می گرده)
سوی ما آید نداها را صدا
#مولانا
(کارهایی که در این دنیا انجام می دیم مثل برگشتن صدا به خود مان در کوه عواقبش به خود مون بر می گرده)
![]() | صدف (1399/5/15 , 11:00) |
ﺁﺭﺯﻭ ﺩﺍﺭﻡ ﻧﺎﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺁﻭﺭﯼ ﺁﻥ ﭼﻴﺰﻫﺎﻳﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﻫﺎﯾﺖ ﻫﺴﺘﻨﺪ … ﺁﻥ ﮔﻮﻧﻪ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺑﻴﺎﻧﺪﯾﺸﯽ : ﺁﻳﺎ ﮐﺴﯽ ﺑﺮﺍﻳﻢ ﺁﺭﺯﻭﻳﯽ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ … !؟ ﻫﯽ ﭘﺎﮎ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ … ﻫﯽ ﻣﯽ ﻧﻮﻳﺴﻢ … ﺍﻣﻼﻳﻢ ﺑﺪ ﻧﻴﺴﺖ ! ﺍﺯ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﺍﺳﻤﺖ ﻟﺬﺕ ﻣﯽ ﺑﺮﻡ
![]() | AlirezaM (1399/5/15 , 07:35) 《Admin》 |
ﮔﺮﻓﺘﺎﺭﯼ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻧﺎﺩﺍﻥ ﺍﺯ
ﮐﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﺍﻃﻤﯿﻨﺎﻥ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺩﺍﻧﺎ ﺍﺯ ﮐﺎﺭ ﺧﻮﺩ
ﻣﻄﻤﺌﻦ ﻧﯿﺴﺖ.
"ﺑﺮﺗﺮﺍﻧﺪ ﺭﺍﺳﻞ"
ﮐﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﺍﻃﻤﯿﻨﺎﻥ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺩﺍﻧﺎ ﺍﺯ ﮐﺎﺭ ﺧﻮﺩ
ﻣﻄﻤﺌﻦ ﻧﯿﺴﺖ.
"ﺑﺮﺗﺮﺍﻧﺪ ﺭﺍﺳﻞ"
![]() | ELy (1399/5/15 , 02:07) هستم ولی خستم |
من دارم سعی میکنم همرنگ جماعت باشم؛ ای جماعت شما چه رنگی هستید.
FAZi (1399/5/14 , 22:53) |


![]() | kakojavad (1399/5/14 , 22:15) desert |
?انسان دارای طبیعتی است که در حین ناامیدی به چیزی امیدوار میشود. قانون اجتماع و قید و بندهای ساختگی به دست و پایش بند شده و آدمی را گیج و کلافه میکند، امّا در همان حال کوچکترین روزنهٔ امید این انسان مأیوس را به چیزی غیر واقعی که برای خودش هم مفهوم خارجی ندارد امیدوار و دلخوش میسازد.
ای انسانها بیائید این قید و بندها را پاره کنید. قانون اجتماع غیر از قید و بند چیزی نیست. این قانون را طبیعت برای ما نساخته، ما خودمان آن را به دست و پای خویش بستهایم.
? فاجعه بزرگ
? ژان پل سارتر
ای انسانها بیائید این قید و بندها را پاره کنید. قانون اجتماع غیر از قید و بند چیزی نیست. این قانون را طبیعت برای ما نساخته، ما خودمان آن را به دست و پای خویش بستهایم.
? فاجعه بزرگ
? ژان پل سارتر
FAZi (1399/5/14 , 20:05) |
یه سکوتی هست ، مال بعد ازشنیدن یه سری حرفایی که نباید می شنیدی!ببین حسه عجیبیه!!بیرونش سکوته ولی ازدرونت هی صدا شکستن میاد!وتوراهی جز لبخند زدن نداری..

ایلگار (1399/5/14 , 19:32) |
تو با قلب ویرانه من چه کردی؟؟
ببین عشق دیوانه ی من چه کردی؟.
در ابریشم عادت آسوده بودم
تو با حال پروانه من چه کردی؟.
ننوشیده از جام چشم تو مستم
خُمارَست میخانه ی من چه کردی؟.
مگر لایقه تکیه دادن نبودم؟
تو با حصرت شانه ی من چه کردی؟.
مرا خسته کردی و خود خسته رفتی
سفر کرده با خانه ی من چه کردی؟.
جهان من از گریه ات خیس باران
تو با سقف کاشانه ی من چه کردی؟.
افشین یداللهی
ببین عشق دیوانه ی من چه کردی؟.
در ابریشم عادت آسوده بودم
تو با حال پروانه من چه کردی؟.
ننوشیده از جام چشم تو مستم
خُمارَست میخانه ی من چه کردی؟.
مگر لایقه تکیه دادن نبودم؟
تو با حصرت شانه ی من چه کردی؟.
مرا خسته کردی و خود خسته رفتی
سفر کرده با خانه ی من چه کردی؟.
جهان من از گریه ات خیس باران
تو با سقف کاشانه ی من چه کردی؟.
افشین یداللهی
setel (1399/5/14 , 17:36) پزشک فرعون |
اتفاق سرنوشت سازی قراره بیوفته
برام دعا کنید لطفا ....
برام دعا کنید لطفا ....
ایلگار (1399/5/14 , 16:22) |
مرگ در قاموس ما از بی وفایی بهتر است
در قفس با دوست مردن از بی وفایی بهتر است
قصه ی فرهاد دنیا را گرفت ای پادشاه
دل به دست آوردن از کشور گشایی بهتر است
تشنگان مهر محتاج ترحم نیستند
کوشش بیهوده در عشق از گدایی بهتر است
باشد ای عقل معاش اندیش با معنای عشق
آشنایم کن ولی ناآشنایی بهتر است
فهم این رندی برای اهل معنا سخت نیست
دلبری خوب است اما دلربایی بهتر است
هرکسی را تاب دیدار سر زلف تو نیست
اینکه در آینه گیسو میگشایی بهتر است
کاش دست دوستی هرگز نمیدادی به من
آرزوی وصل از بیم جدایی بهتر است
فاضل نظری
در قفس با دوست مردن از بی وفایی بهتر است
قصه ی فرهاد دنیا را گرفت ای پادشاه
دل به دست آوردن از کشور گشایی بهتر است
تشنگان مهر محتاج ترحم نیستند
کوشش بیهوده در عشق از گدایی بهتر است
باشد ای عقل معاش اندیش با معنای عشق
آشنایم کن ولی ناآشنایی بهتر است
فهم این رندی برای اهل معنا سخت نیست
دلبری خوب است اما دلربایی بهتر است
هرکسی را تاب دیدار سر زلف تو نیست
اینکه در آینه گیسو میگشایی بهتر است
کاش دست دوستی هرگز نمیدادی به من
آرزوی وصل از بیم جدایی بهتر است
فاضل نظری
![]() | ELy (1399/5/14 , 15:29) هستم ولی خستم |
می دانی بن بست دنیا کجاست؛ جائی که نه حق فراموشی داری نه توان خواستن
FAZi (1399/5/14 , 14:42) |
روزهاي خوب
آهسته آهسته مي آيد
و عمر من
به سرعت ميرود!
زماني ميرسی
که من ديگر
از پا افتاده ام!
آهسته آهسته مي آيد
و عمر من
به سرعت ميرود!
زماني ميرسی
که من ديگر
از پا افتاده ام!

FAZi (1399/5/14 , 13:55) |
اون لبخندی که برای پنهان کردن دردت میزنی،
لبخند خداست به بنده اش
اون لبخندی هم که پشتش خدا باشه تمام مشکلاتو حل میکنه…
لبخند خداست به بنده اش
اون لبخندی هم که پشتش خدا باشه تمام مشکلاتو حل میکنه…

FAZi (1399/5/14 , 13:07) |
آدما یه روزی میرن که مهمن
و یه روزی برمیگردن که دیگه مهم نیستن

و یه روزی برمیگردن که دیگه مهم نیستن

در کل: 15948