بینوایان دارویی جز امید ندارند.


? نیچه

گفته بودی درد و دل کن گاه با همصحبتی
کو رفیق رازداری؟ کو دل پر طاقتی؟

"فاضل نظری"

"سخن بد" می رنجاند
اگر چه پوشش شوخی
را بر قامتش بپوشانی...

و "سخن نیک"
غم را می زداید
و شادی آفرین است
اگر چه از روی تعارف باشد...

سعی کن
برای "زبانت" نگهبانی بگذاری
تا واژه هایت را انتخاب کند.

شبتون پرتقالی...

هيچوقت دیروز رو فراموش نکن، ولی همیشه برای امروز زندگی کن. چون نمیدونی فردا قراره چی رو بهت بده و چی رو ازت بگیره!

هر لحظه که تسلیمم در کارگه تقدیر
ارامتر از آهو بی باک ترم از شیر
هر لحظه که میکوشم در کار کنم تدبیر
رنج از پی رنج آید، زنجیر پی زنجیر

مولانا

فکر و خیال مشکلات آیندهت رو از بین نمیبره! آرامش الانت رو ازت میگیره

ﯾﻪ دونه ﻣﻮﺯ ﺧﺮﯾﺪﻡ ؛ شد 11000 ﺗﻮﻣﻦ !

پوستشو کندم گذاشتم رو ترارو وزن کردم .

ﻭﺯﻥ ﭘﻮﺳﺘﺶ در 11000 ضرب کردم بعد ﺗﻘﺴﯿﻢ ﺑﺮ ﻭﺯﻥ ﮐﻞ ﻣﻮﺯ کردم ؛

ﻗﯿﻤﺖ ﭘﻮﺳﺘﺶ شد 4500 تومن !

ﻫﯿﭽﯽ ﺩﯾﮕﻪ ؛ ﭘﻮﺳﺘﺶ ﺭﻭ ﻫﻢ ﺧﻮﺭﺩﻡ !!!!!!!

آقای قاضی به شدت نیاز دارم که پایین زندگیم بزنه چند سال بعد

بسم الله الرحمن الرحیم
محمد هستم

پشت هر کوه بلند، سبزه زاریست پر از یاد خدا و در آن باغ کسی می خواند تا خدا هست، دگر غصه چرا؟!

ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﺯﻧﺪﮔﯽﺍﻡ ﭼﮕﻮﻧﻪ میگذرد.

ﻋﺎﺷﻖ ﺁﻥ ﺧﺎﻃﺮﺍﺗﯽ ﻫﺴﺘﻢ ﮐﻪ

ﺗﺼﺎﺩﻓﯽ ﺍﺯ ﺫﻫﻨﻢ ﻋﺒﻮﺭ میکنند

ﻭ. ﺑﺎﻋﺚ ﻟﺒﺨﻨﺪﻡ میشوند

شبتون پرتقالی

میگن عشق اینجوری تعریف شده
ع :علاقه
ش :شدید
ق :قلبی
.
.
.
ولی
.
.
میتونس اینجوری باشه
ع :عکست
ش :شبیه
ق :قورباغه س

مردي از خدا دو چيز خواست...
يک گل و يک پروانه...
اما چيزي که به دست آورد
يک کاکتوس و يک کرم بود.
غمگين شد.با خود انديشيد
شايد خداوند من را دوست ندارد
و به من توجهي ندارد.
چند روز گذشت...
از آن کاکتوس پر از خار گلی
زيبا روييده شدو آن کرم
تبديل به پروانه اي زيباشد.
اگر چيزي از خدا خواستيد
و چيز ديگري دريافت کرديد
به او اعتماد کنيد.
خارهای امروز گلهای فردايند.

پاییز تنها فصلیه که از همون اولین روزش خودشو نشون می ده !
کاش همه انسانها مثل پاییز باشن
تا از همون روز اول رنگ و روی اصلیشون رو نشون بدن

تنها جایی که دروغ گفتن خوبه،
راجع به حالته...
به همه بگو خوبم،
چون واسه هیشکی مهم نیس
واقعا خوبی یا نه

در روز خوشی همه جهان یار تواَند
یار شبِ غم نشان کسی کم داده است !


?مولانا

گاهگاهی که دلم میگیرد
میگویم: به کجا باید رفت؟
به که باید پیوست؟
به که باید دل بست؟
به دیاری که پر از دیوار است؟
حس تنهای درونم گوید:
بشکن دیواری که درونت داری! چه سوالی داری؟
تو “خدا را داری” و خدا اول و آخر با توست…