هر چیزی که به قیمت از دست دادن آرامشت تموم بشه،زیادی گرونه ..
رهاش کن بره

از یه جایی به بعد همه چیز آروم میشه..
فقط باید صبر داشته باشی؛باید یادگیری فراموش کنی..
هرکسی قرار نیست تو زندگیت بمونه!
باید یاد بگیری همیشه قرار نیست اون چیزی بشه که فکر میکنی درسته..
از یه جایی به بعد همه چیز آروم میشه آنقدر آروم که دیگه هیچی به اندازه ی خودت مهم نیست!

حس قشنگیه
یکی باشه..
یواشکی دوستت داشته باشه..
یواشکی هواتو داشته باشه..
حس قشنگیه!
یکی باشه..
طاقت ناراحتیتو نداشته باشه..
طاقت اشک ریختنتو نداشته باشه..
حس قشنگیه!
یکی باشه که دلت به بودنش قرصه..
یکی باشه اما کل دنیات باشه..

|

واقعیت اون نیس ک توچشات موج میزنه
واقعیت این شب تیره است
واقعیت اینه ک بین منو تو تا اخر عمر
دیگ هر چی حرمت بود شکست
واقعیت این نیست ک تو اخبار میگن
واقعیت تو ایران و کوچست
واقعیت این نیس ک واست از هوای بهشت میگن
واقعیت همین زندگی پوچست
.....
اره خب این جمعه ها غروبش بده
وسط شهر غم دیده
پس گفتن از شنبه شروعه
واس ما شنبه ممبه تعطیله
ی شنبه ریکاوری ک.. قبلشم ب من میده
دوشنبه استارته و شلیک طبیعت فشنگشم چیده
سه شنبه جلو پا جلو بازو یکی پایین یکی بالا
میای با ما زرتی بالا
دنبال قدمای بزرگ نگیر فاز چتی با ما
میگی ک این یکی خفنه ولی هنو چرتی بابا
چهار شنبه ها رو دوس دارم منم عین خیلیای
دیگ
میدونم اینو خوب نی ک تنهام
اینو هر کی بیبی داره میگ
پنج شنبه ها دلم میگیره
ولی خب میگزره اینم
روزا با بی میلی داره میره
پام درد داره میپره سینم

 

به انسانها دل نبند
اونها خدایشان را هم به تکه نانی میفروشند
وای به تو که هم نوع خودشانی!

اگ عشقه شبیه بهشته
چ خوب ک رسیدی مث ی فرشته
اگ عشقه ک من سر حالم
همش اروم اروم میای تو خیالم
.....
ادم خوب ک زیاده ولی در کل
تو برام بهتری از همه خانم گل
میدونم ک هیچکی مث تو نمیشه
بیقرارتم ببین مث همیشه
....
میدونی ک حس و حالم عاشقونست
عاشق خنده هاتم شیرینی از بس
میدونی ک تحت تاثیر چشاتم
عاشق شنیدن زنگ صداتم

شبتون پرتقالی

من از ت اون ادمایی هستم ک مینویسم
ن اینکه نویسنده باشم حرفامو مینویسم
اما ی سری چیزا رو نمیشه نوشت
مث ی چیزی بین بغض و اشک
ک تو میبینی ولی بیقه نباید ببیننش
چون چیزی ک تو از تو میبینی ابیه
ولی وقتی مینویسی قرمز میشه وتو باید سبز باشی

علی بلاگامو لایک کن
مثلن مدیری
کوتاهی نکن

برف خوشه

مهم نیست آدما از هم ناراحت بشن؛ ناراحت شدن بخشی از شناخت پیدا کردن آدما نسبت به همه،ولی مهمه که از هم ناراحت نمونن، یه جوری باید از دل هم درش بیارن تا طولانی نشده، ناراحتی های طولانی همه چیزو خراب میکنه!رفیق برو و از دلش در بیار

دلم ی اسمونه تا دلت بخواد ابر داره
میباره روز و شب مگه چقد دلم صبر داره
ی روز باید جواب بدی چشایی ک تر کردی
میبخشمت ولی ب شرطی ک ی روز برگردی
کی بود میگفت سرم بره
محاله ک قولم بره
کی این وسط مقصره
.....
دلم میخواد ی جور تو رو ب خونه برگردونم
شبا تو این خیابونا ی روح سرگردونم
با این دل دیونم منتظرت میمونم
سنگ تو رو ب سینه میزنم هنوزم عشقم
فراموشت نکردم حتی ی روزم عشقم
دلم پر از اشوبه
تو فکر کن ک حالم خوبه

صمد بهرنگی یه جوری حرف حساب زده که هیچ کس حتی نزدیکش نمیتونه بشه ﺑﻪ ﮔﻤﺎﻧﻢ ﺫﻫﻨﯿﺘﯽ ﮐﻪ ﺁﺩم ها ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻢ ﺑﻪ ﯾﺎﺩﮔﺎﺭ می گذارند ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﻫﻤﯿﺖ ﺩﺍﺭﺩ. ﻭﮔﺮﻧﻪ ﻫﻤﻪ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﯾﮏ رﻭﺯ ﺑﺮﻭﻧﺪ.

یاد گرفتم تو زندگیم منت هیچ احدی رو نکشم
من اون سیب بالای درختم
در دورترین نقطه دقت کن
برای رسیدن به من
باید به اوج برسی
اگه لیاقتشو نداری
آسیبی به درخت نزن...
به همان سیب های کرم خورده ی روی زمین قانع باش!

دو چیز حاصل عمرست، نام نیک و ثواب
وَزین دو درگذری، کُل من علیها فان

?سعدی

از خدا برگشتگان را کار چندان سخت نیست
سخت کار ما بود کز ما خدا برگشته است

صائب تبریزی

صبح جمعه تون به خیر و شادی
حال دلتون خوب باشه امروز

شبتون پرتقالی

«Nostálgico»
به زبان اسپانیایی یعنی دلتنگی، اما دلتنگی غریب؛ دلتنگیای که با خودش حس غربت میآورد
فکر کن نشسته باشی در خانه و به جای دیدن جای خالیاش، خودت را میان خانهات غریب ببینی، شبیه مهاجرانی که در خانهی خودشان هم غریباند.
انگار او که رفته، وطنت بوده!