نوشتن بلاگ
میکرو بلاگ
FAZi (1400/3/4 , 21:51) |
شبتون پرتقالی....
زهرا تبریزی (1400/3/4 , 19:45) |
دلم برای تو تنگ شده است!
اما نمی دانم چکار کنم...
مثل پرنده ای لالم که میخواهد آواز بخواند اما نمیتواند!!
اما نمی دانم چکار کنم...
مثل پرنده ای لالم که میخواهد آواز بخواند اما نمیتواند!!
![]() | ELy (1400/3/4 , 19:09) هستم ولی خستم |
من آدمیم که سخت میتونم با کسی ارتباط برقرار کنم یا دیر با کسی صمیمی میشم ولی وقتی صمیمی بشم و وابسته شم،خیلی جدی و محکم دوسش دارم و وقتی هم بخوام کسی رو بزارم کنار خیلی جدی و محکم میزارمش کنار چون یاد نگرفتم چیزی رو نیمه کاره رها کنم حتی اون زمانی که دوست داشتنت رو انتخاب کردم..با تموم وجودم کنارت بودم و از تموم جونم برات مایه گذاشتم اما وقتی حس کنم که دوست داشتنمو نمیبینی،چشم پوشی هامو نمیفهمی،و فکر میکنی همه چیز وظیفس مثل دوست داشتنت که خیلی جدی و محکم گرفته بودمش،یه دفعه هم خیلی جدی و محکم میزارمت کنار چون من آدم صفر تا صد یه رابطه ام نه نصفه و نیمه!
![]() | Nazanin 7 (1400/3/4 , 18:18) خدایا، قربون آسمون آبیت💙 |
هوسِ تو را دارم که دیوانه ام کنی
با خواندنِ یک شعر،
که مَستم کنی با استکانی چای،
که خوشبختم کنی با
یک بوسه ی بی هوا!
فلسفه نبافم...
هوسِ زندگی کرده ام با تو!
بگو...
کنارَت دقیقا کجاست؟!
که زندگی آنجا معنا میگیرد!
هوسِ کنار تو بودن دارم!
با خواندنِ یک شعر،
که مَستم کنی با استکانی چای،
که خوشبختم کنی با
یک بوسه ی بی هوا!
فلسفه نبافم...
هوسِ زندگی کرده ام با تو!
بگو...
کنارَت دقیقا کجاست؟!
که زندگی آنجا معنا میگیرد!
هوسِ کنار تو بودن دارم!
آگرین (1400/3/4 , 17:19) |
بهترین راه خفیف کردن دشمنانت
محبت به دوستانت است!
#کورش کبیر
محبت به دوستانت است!
#کورش کبیر
![]() | ELy (1400/3/4 , 15:02) هستم ولی خستم |
خدایا من اگه کانادا بودم، واسه تو فرقی نداشت ولی برا من خیلی فرق داشت

![]() | Ramin 7 (1400/3/4 , 09:46) ازخونمونمیادفقطدرداشبهیادم |
فرشته سمت راستیم امروز بهم گفت لاشی حداقل یه صلوات بگو بببنم خودکارم کار میکنه یا نه


آگرین (1400/3/4 , 09:16) |
آدما یه روزی از زندگی هم بخواسته خودشون یا جبر زمونه خارج میشن
کاش وقتی میرن حداقل زخمی بر دلی بجا نگذاشته باشند
#ملاصدرا
کاش وقتی میرن حداقل زخمی بر دلی بجا نگذاشته باشند
#ملاصدرا
![]() | AlirezaM (1400/3/4 , 08:17) 《Admin》 |
به غیر ابروی جانان ندیده ام بیتی
که هر دو مصرعش از یکدگر بود بهتر
" طغرا مشهدی "
که هر دو مصرعش از یکدگر بود بهتر
" طغرا مشهدی "
![]() | ELy (1400/3/4 , 02:26) هستم ولی خستم |
شروع کن!
با حذف یه دوست منفی!
با شروع کردن چند صفحه کتاب!
با یاد گرفتن چیزای جدید!
با دوست داشتن خودت!
با بهترین ورژن خودت بودن!
تو لیاقت همه ی چیزای خوب این دنیارو داری! وآینده جز همین ساختن روزای حالت نیست!
با حذف یه دوست منفی!
با شروع کردن چند صفحه کتاب!
با یاد گرفتن چیزای جدید!
با دوست داشتن خودت!
با بهترین ورژن خودت بودن!
تو لیاقت همه ی چیزای خوب این دنیارو داری! وآینده جز همین ساختن روزای حالت نیست!
FAZi (1400/3/4 , 01:13) |
کاش تقدیرمون با آرزوهامون یکی بشه....??
kia (1400/3/4 , 23:56) |
شبتون خووش

![]() | ELy (1400/3/4 , 23:13) هستم ولی خستم |
ولی من از کرم ریختن سر کسایی که دوسشون دارم واقعا لذت میبرم•___•
FAZi (1400/3/3 , 21:48) |
شبتون پرتقالی....

![]() | Rahil (1400/3/3 , 20:42) از هر طرف محاصره در عشقت |
امشب این گونه دعا کنیم
خدایا آنگونه
زندهام بدار
که نشکند دلی از زنده بودنم
و آنگونه بمیرانم
که کسی به وجد نیاید از نبودنم...
خدایا آنگونه
زندهام بدار
که نشکند دلی از زنده بودنم
و آنگونه بمیرانم
که کسی به وجد نیاید از نبودنم...
![]() | kakojavad (1400/3/3 , 19:58) desert |
پرفسور حسابی میگفت: در دوره تحصیلاتم در
آمریکا در یک کار گروهی با یک دختر
آمریکایی به نام "کاترینا و همینطور فیلیپ" که
نمیشناختمش همگروه شدم از کاترینا پرسیدم
فیلیپ رو میشناسی؟! کاترینا گفت: آره
همونپسر که موهای بلوندِ قشنگی داره و ردیف
نخست جلو میشینه...گفتم نمیدونم کیو میگی
گفت: همون پسرِ خوشتیپ که معمولا
پیراهن و شلوار روشن شیکی تنش میکنه گفتم
بازم نفهمیدم منظورت کیه! گفت همون پسر که:
کیف و کفشش رو با هم ست میکنه! بازم
نفهمیدم منظورش کی بود. کاترینا تن صداشو
یکم آورد پایین و گفت: فیلیپ دیگه! همون پسر
«مهربونی که روی ویلچر میشینه...»
این بار دقیقا فهمیدم کیو میگه ولی به طرز غیر
قابل باوری رفتم تو فکر آدم چقدر باید نگاهش
به اطرافش مثبت باشه که بتونه از ویژگی
منفی چشمپوشی کنه. چقدر خوبه مثبت دیدن!
با خودم گفتم اگه که کاترینا از من«در مورد»
فیلیپ میپرسید چی میگفتم؟ حتما سریع
میگفتم همون معلوله دیگه! وقتی، نگاه کاترینا
رو "با نگاه خودم مقایسه کردم" خیلی خجالت
کشیدم، حالا ما با چه دیدگاهی به اطراف
نگاه میکنیم؟ مثبت یا منفی؟
آمریکا در یک کار گروهی با یک دختر
آمریکایی به نام "کاترینا و همینطور فیلیپ" که
نمیشناختمش همگروه شدم از کاترینا پرسیدم
فیلیپ رو میشناسی؟! کاترینا گفت: آره
همونپسر که موهای بلوندِ قشنگی داره و ردیف
نخست جلو میشینه...گفتم نمیدونم کیو میگی
گفت: همون پسرِ خوشتیپ که معمولا
پیراهن و شلوار روشن شیکی تنش میکنه گفتم
بازم نفهمیدم منظورت کیه! گفت همون پسر که:
کیف و کفشش رو با هم ست میکنه! بازم
نفهمیدم منظورش کی بود. کاترینا تن صداشو
یکم آورد پایین و گفت: فیلیپ دیگه! همون پسر
«مهربونی که روی ویلچر میشینه...»
این بار دقیقا فهمیدم کیو میگه ولی به طرز غیر
قابل باوری رفتم تو فکر آدم چقدر باید نگاهش
به اطرافش مثبت باشه که بتونه از ویژگی
منفی چشمپوشی کنه. چقدر خوبه مثبت دیدن!
با خودم گفتم اگه که کاترینا از من«در مورد»
فیلیپ میپرسید چی میگفتم؟ حتما سریع
میگفتم همون معلوله دیگه! وقتی، نگاه کاترینا
رو "با نگاه خودم مقایسه کردم" خیلی خجالت
کشیدم، حالا ما با چه دیدگاهی به اطراف
نگاه میکنیم؟ مثبت یا منفی؟
آگرین (1400/3/3 , 19:02) |
مراقب باش قهر و کدورتا رو کش ندی
شاید فردایی نباشد
شاید فردایی نباشد
آگرین (1400/3/3 , 17:57) |
مال از بهر آسایش عمر است
نه عمر از بهر گرد کردن مال!
#سعدی
نه عمر از بهر گرد کردن مال!
#سعدی
![]() | Nazanin 7 (1400/3/3 , 12:39) خدایا، قربون آسمون آبیت💙 |
تو آخرین بازماندهی دلخوشیهای منی، برایم بمان لطفا!
هرچیز که دوست داشتهام، مال من نشده و هرکس که دوست داشتهام، آدمِ من نبوده، یاد گرفتهام چشمپوشی کنم، از چیزها و آدمها و دلخوشیها... یاد گرفتهام بپذیرم که خیلی چیزها قابل تغییر نیست، خیلی چیزها و آدمها را نمیشود داشت و من دست برداشتهام از خواستنهای بیهوده، اما تو فرق داری، تو را نیاز دارم. تو را نیاز دارم برای اینکه خوب باشم، برای اینکه شبها زودتر بخوابم و روزها زودتر بیدار شوم، برای اینکه بیشتر حواسم به خودم باشد، بیشتر تلاش کنم و بیشتر موفق باشم.
عشق، مطمئنترین آرایش دنیاست و من میخواهم از همیشه زیباتر باشم.
تو را نیاز دارم ای آخرین بازمانده!
برایم بمان لطفا...
هرچیز که دوست داشتهام، مال من نشده و هرکس که دوست داشتهام، آدمِ من نبوده، یاد گرفتهام چشمپوشی کنم، از چیزها و آدمها و دلخوشیها... یاد گرفتهام بپذیرم که خیلی چیزها قابل تغییر نیست، خیلی چیزها و آدمها را نمیشود داشت و من دست برداشتهام از خواستنهای بیهوده، اما تو فرق داری، تو را نیاز دارم. تو را نیاز دارم برای اینکه خوب باشم، برای اینکه شبها زودتر بخوابم و روزها زودتر بیدار شوم، برای اینکه بیشتر حواسم به خودم باشد، بیشتر تلاش کنم و بیشتر موفق باشم.
عشق، مطمئنترین آرایش دنیاست و من میخواهم از همیشه زیباتر باشم.
تو را نیاز دارم ای آخرین بازمانده!
برایم بمان لطفا...
در کل: 15961