نوشتن بلاگ
میکرو بلاگ
آگرین (1400/3/26 , 23:26) |
زبان عجیبترین عضو بدنه. حجم چندانی نداره.
اما وقتی بکار میافته.
گاهی مثل آتیش میسوزونه
گاهی مثل شمشیر زخم میزنه. و
گاهی هم عین زلزله دنیا رو به هم میریزه
اما وقتی بکار میافته.
گاهی مثل آتیش میسوزونه
گاهی مثل شمشیر زخم میزنه. و
گاهی هم عین زلزله دنیا رو به هم میریزه
FAZi (1400/3/25 , 22:00) |
کنار پنجره از انتظار خواهم مرد
«امید آمدنت را به گور خواهم برد»
دلم به وسعت حجم نبودنت تنگ است
و شب سیاه و جهان تا ابد همین رنگ است
#شبتون_آروم ✨❤️✨
«امید آمدنت را به گور خواهم برد»
دلم به وسعت حجم نبودنت تنگ است
و شب سیاه و جهان تا ابد همین رنگ است
#شبتون_آروم ✨❤️✨
mahsa★ (1400/3/25 , 21:07) |
حرف خاصی ندارم
فقط اومدم بگم نگا چقد رنگ یوزم جیگر شده
درد و بلای رنگ یوزم بخوره تو سر مش

فقط اومدم بگم نگا چقد رنگ یوزم جیگر شده

درد و بلای رنگ یوزم بخوره تو سر مش


آگرین (1400/3/25 , 19:56) |
(بیشتر بدانید)
یکی از اصول منشور سازمان ملل
اگر اکثریت افراد واجد شرایط رای دادن در انتخابات ریاست جمهوری کشورشان شرکت نکنند
سازمان ملل و پلیس بینالملل وارد ماجرا شده و براساس اختیاراتی که بهشان داده شده انتخابات آزاد برگزار میکنند
و حق انتخاب و نظارت را به خود مردم واگذار میکنند!!!
یکی از اصول منشور سازمان ملل
اگر اکثریت افراد واجد شرایط رای دادن در انتخابات ریاست جمهوری کشورشان شرکت نکنند
سازمان ملل و پلیس بینالملل وارد ماجرا شده و براساس اختیاراتی که بهشان داده شده انتخابات آزاد برگزار میکنند
و حق انتخاب و نظارت را به خود مردم واگذار میکنند!!!
![]() | ELy (1400/3/25 , 19:15) هستم ولی خستم |
پسر جـ ـنیفـر لـ ـوپـز تو مدرسه داشت گریه میکرد.
مدیـرش ازش پرسیـد:پسرم چرا گریه می کنـی ؟
گفت:مامانمـو میخوام.
مدیـر گفت : ببین پسرم،ما همه مامانتو میخوایم . ولی گریـه نمی کنیم ڪِه!?


مدیـرش ازش پرسیـد:پسرم چرا گریه می کنـی ؟
گفت:مامانمـو میخوام.
مدیـر گفت : ببین پسرم،ما همه مامانتو میخوایم . ولی گریـه نمی کنیم ڪِه!?


آگرین (1400/3/25 , 18:01) |
دنیا دیگه مثل من و تو نداره
حیف نیست تویی که تکرار نداری بخاطر حرفای پوچ و بیارزش بقیه اذیت بشی
بخند ببینم بخندددد
عا باریکالله
حیف نیست تویی که تکرار نداری بخاطر حرفای پوچ و بیارزش بقیه اذیت بشی
بخند ببینم بخندددد
عا باریکالله
![]() | davood*m (1400/3/25 , 16:31) اقــــــــام حسیـــــن عشقـــــــــه |
ﺧﺪﺍ ﺯﻣﯿﻦ ﺭﻭ ﮔﺮﺩ ﺁﻓﺮﯾﺪ
ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﮕﻪ
ﻫﻤﻮﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﮐﻪ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﺑﻪ ﺁﺧﺮ ﺭﺳﯿﺪﯼ
ﺩﺭﺳﺖ ﺩﺭ ﻧﻘﻄﻪ ﺁﻏﺎﺯﯼ
ﻫﺮﮔﺰ ﺍﻣﯿﺪﺕ ﺭﻭ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻧﺪﻩ
ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﮕﻪ
ﻫﻤﻮﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﮐﻪ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﺑﻪ ﺁﺧﺮ ﺭﺳﯿﺪﯼ
ﺩﺭﺳﺖ ﺩﺭ ﻧﻘﻄﻪ ﺁﻏﺎﺯﯼ
ﻫﺮﮔﺰ ﺍﻣﯿﺪﺕ ﺭﻭ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻧﺪﻩ
![]() | kakojavad (1400/3/25 , 13:45) desert |
با همکارم تو خیابون قدم میزدیم، با مادربزرگش روبهرو شدیم، بعد احوالپرسی گفت: دلم لک زده واسه آمریکا و آلمان!
گفتم: فکر نمیکردم مامان بزرگت اینقدر اهل خارج رفتن باشه!!
خندید و گفت: منظورش آرمیتا و آرمان، بچه هامن
گفتم: فکر نمیکردم مامان بزرگت اینقدر اهل خارج رفتن باشه!!
خندید و گفت: منظورش آرمیتا و آرمان، بچه هامن
زهرا تبریزی (1400/3/25 , 11:49) |
تويى به جاى همه
هيچكس
به جاى تو نيست! ♡
#صائب_تبریزی
هيچكس
به جاى تو نيست! ♡
#صائب_تبریزی
آگرین (1400/3/25 , 08:49) |
مردم عجیبی داریم
نه درک میکنن . نه حرفت را میفهمند
اما تا دلشان بخواهد باب میل دلشان قضاوتت میکنند
نه درک میکنن . نه حرفت را میفهمند
اما تا دلشان بخواهد باب میل دلشان قضاوتت میکنند
![]() | Rahil (1400/3/25 , 07:32) از هر طرف محاصره در عشقت |
تزریق انرژی مثبت➕
تکرار کنیم?
ﻣﻦ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﭼﺸﻢ میدوزم ﻭ ﻫﺪﺍﯾﺖ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﯽﻃﻠﺒﻢ ﻭ ﺗﻮﺍﻧﮕﺮ ﻣﯽﺷﻮﻡ. ﻣﻦ ﺍﺯ ﻧﻈﻢ ﺍﻟﻬﯽ ﺳﺮﺷﺎﺭﻡ و ﺍﮐﻨﻮﻥ ﺩﺭ ﻧﻈﻢ ﻣﺘﻌﺎﻟﯽ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺭﻡ.
پروردگارا سپاسگزارم?
صبحتون عسل
تکرار کنیم?
ﻣﻦ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﭼﺸﻢ میدوزم ﻭ ﻫﺪﺍﯾﺖ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﯽﻃﻠﺒﻢ ﻭ ﺗﻮﺍﻧﮕﺮ ﻣﯽﺷﻮﻡ. ﻣﻦ ﺍﺯ ﻧﻈﻢ ﺍﻟﻬﯽ ﺳﺮﺷﺎﺭﻡ و ﺍﮐﻨﻮﻥ ﺩﺭ ﻧﻈﻢ ﻣﺘﻌﺎﻟﯽ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺭﻡ.
پروردگارا سپاسگزارم?
صبحتون عسل
mahsa★ (1400/3/25 , 00:30) |
حرمت ها را نشکنیم
شاید .روزی یک جایی مجبور شدیم به هم سلام کنیم
همیشه به اندازه یک سلام حرمت نگهداریم ....
شاید .روزی یک جایی مجبور شدیم به هم سلام کنیم
همیشه به اندازه یک سلام حرمت نگهداریم ....
آگرین (1400/3/24 , 22:49) |
شب بهترین زمان اندیشیدن به رویاها و آرزوها و حتی ورق زدن زندگی گذشتست.
رویاهاتون زیبا
آرزوهاتون ناو و دستیافتنی
ورق های زندگیتون پر از خاطرات شیرین.
شبتون شاد آروم و پر از وجود خدا
رویاهاتون زیبا
آرزوهاتون ناو و دستیافتنی
ورق های زندگیتون پر از خاطرات شیرین.
شبتون شاد آروم و پر از وجود خدا
FAZi (1400/3/24 , 21:37) |
شبتون پرتقالی...

![]() | kakojavad (1400/3/24 , 20:34) desert |
یکی از تفاوتهای بزرگ و جالب حافظ و مولانا نگاهشون به مسأله عشق بوده. حافظ در عین ستایش عشق، میگه با عشق قراره مشکلها و مصیبتها و موج خونفشان رو تجربه کنی و بهش لقب «مکتب غم» رو میده.
اما عشق در نگاه مولانا، مصیبت و غم نداره. مولانا اصلا غم رو نمیشناسه. سراسر شادی و تجربههای زیباست. هرگز بابت اینکه عاشق شده پشیمون نشده و گلهای نکرده و وقتی میگه «من بی دهان خندیدهام» این خندهها رو نتیجۀ عشق میدونه.
در نتیجۀ عشقه که میگه «تابش جان یافت دلم»
اما عشق در نگاه مولانا، مصیبت و غم نداره. مولانا اصلا غم رو نمیشناسه. سراسر شادی و تجربههای زیباست. هرگز بابت اینکه عاشق شده پشیمون نشده و گلهای نکرده و وقتی میگه «من بی دهان خندیدهام» این خندهها رو نتیجۀ عشق میدونه.
در نتیجۀ عشقه که میگه «تابش جان یافت دلم»
در کل: 15824