نوشتن بلاگ
میکرو بلاگ
![]() | AlirezaM (1401/6/6 , 15:03) 《Admin》 |
چند وقت پیش، در یک کتاب عتیقه به نام «فرهنگ بیفرهنگها» از نویسندهای به اسم «ابوالفضل اردوخانی»، ماجرای شیرینی تحت عنوان «مرغ ک.ن کشاد » را خواندم:
روزی جوانکی کنار باقچه نشسته بود و فریاد زد مادر گرسنهام غذائی بده تا بخورم. مادر بشقابی از خاگینه (تخم مرغ) بیاورد با تکهای نان. جوانك مشغول خوردن شد. مرغکی آمد به نان نوك زد. جوانك به مرغ گفت: "برو ک.ن گشاد!" مرغك جواب داد: "اگر ک.ن من تنگ بودی تو از کجا خوردی؟ اینکه در بشقاب توست، دیروز از ک.ن من و هوويم آمده بیرون!" جوانك از حرف خود شرمنده شد و معذرت خواست. نادان از ک.نِ گشاد خود خجالت میکشید، خیال میکرد که مرغ را هم از این بابت خجالتی است. این داستان گفتم تا همه بدانند آنچه در یکی باعث ننگ است، در دیگری باعث افتخار است. چنانچه سوراخ برای دیگ، حُسنی نبودی، ولی برای آبکش ملاحتی حساب میشود. چنانکه بزرگان گفتهاند حُسنِ آبکش، به سوراخ است، عیبِ دیگ در سوراخ.
" برگرفته از نوشته های دست انداز "
روزی جوانکی کنار باقچه نشسته بود و فریاد زد مادر گرسنهام غذائی بده تا بخورم. مادر بشقابی از خاگینه (تخم مرغ) بیاورد با تکهای نان. جوانك مشغول خوردن شد. مرغکی آمد به نان نوك زد. جوانك به مرغ گفت: "برو ک.ن گشاد!" مرغك جواب داد: "اگر ک.ن من تنگ بودی تو از کجا خوردی؟ اینکه در بشقاب توست، دیروز از ک.ن من و هوويم آمده بیرون!" جوانك از حرف خود شرمنده شد و معذرت خواست. نادان از ک.نِ گشاد خود خجالت میکشید، خیال میکرد که مرغ را هم از این بابت خجالتی است. این داستان گفتم تا همه بدانند آنچه در یکی باعث ننگ است، در دیگری باعث افتخار است. چنانچه سوراخ برای دیگ، حُسنی نبودی، ولی برای آبکش ملاحتی حساب میشود. چنانکه بزرگان گفتهاند حُسنِ آبکش، به سوراخ است، عیبِ دیگ در سوراخ.
" برگرفته از نوشته های دست انداز "
![]() | bahman (1401/6/6 , 09:36) سینگل بگور? |
نمی دانم گناه توست یا عیب چشم های من
اینکه بعد از تو تمام عالم از چشمم افتاده اند
اینکه بعد از تو تمام عالم از چشمم افتاده اند
![]() | AlirezaM (1401/6/5 , 22:15) 《Admin》 |
کتاب «در بهشت پنج نفر منتظر شما هستند»: به ما گوشزد میکند که با وجود تمام حسهایی که به ما انسانها ودیعه داده شده، باز هم قادر به درک تمام ابعاد وقایعی که در این دنیا، برای ما اتفاق میافتد، نیستیم. تا آنجا که امکان دارد، حتی کسی را کشته باشیم و خودمان ندانیم و یا برعکس کسی به طریقی جان ما را نجات داده باشد و ما کاملا بی خبر باشیم!
![]() | Ramin 7 (1401/6/5 , 16:41) ازخونمونمیادفقطدرداشبهیادم |
بالاخره میدونی خب منم یه جای کار
اینطوری خسته میشم!
عاشقی خوبه اما بد وابستگیشم!
شکر طبیعت هزار بار که سالم
گذشتیم از قتل دیشب! ۷ ✨?
اینطوری خسته میشم!
عاشقی خوبه اما بد وابستگیشم!
شکر طبیعت هزار بار که سالم
گذشتیم از قتل دیشب! ۷ ✨?
Nazanin 7 (1401/6/5 , 14:56) خدایا، قربون آسمون آبیت💙 |
مهسا
من بــــــــــرات یار میشم، یار وفـــــــــا دار میشم


من بــــــــــرات یار میشم، یار وفـــــــــا دار میشم



FAZi (1401/6/5 , 13:34) |
ما مهسا رو دوست داریم





![]() | ?n̾a̾f̾a̾s̾i̾? (1401/6/5 , 12:51) |
چیقده بوی خیانت میاد???
![]() | ☆davood☆ (1401/6/5 , 08:43) اقــــــــام حسیـــــن عشقـــــــــه |
ﻭَﻗﺘـــﯽ ﺩﯾﺪﯼ ﯾِﮑــــﯽ ﻣِﺜـــﻞ ﻧﻮﮎ ﭘﺮﮔــــﺎﺭ
ﻫﻤﻪ ﺟـــﻮﺭﻩ ﭘـــﺎﺕ ﺛﺎﺑِﺖ ﻭﺍﯾﺴـــﺎﺩﻩ
ﻫَﺮﻃـــﻮﺭ ﺑِﭽﺮﺧــــﯽ، ﺑِﮑِﺸــــﯽ ﺗِﮑﻮﻥ ﻧﻤﯿﺨﻮﺭﻩ
ﺗﻮﺍﻡ ﺩﻭﺭِﺵ ﺑﮕــــﺮﺩ
ﺩﻭﺭِﺵ ﻧـــــــﺰَﻥ?
ﻫﻤﻪ ﺟـــﻮﺭﻩ ﭘـــﺎﺕ ﺛﺎﺑِﺖ ﻭﺍﯾﺴـــﺎﺩﻩ
ﻫَﺮﻃـــﻮﺭ ﺑِﭽﺮﺧــــﯽ، ﺑِﮑِﺸــــﯽ ﺗِﮑﻮﻥ ﻧﻤﯿﺨﻮﺭﻩ
ﺗﻮﺍﻡ ﺩﻭﺭِﺵ ﺑﮕــــﺮﺩ
ﺩﻭﺭِﺵ ﻧـــــــﺰَﻥ?
Nazanin 7 (1401/6/4 , 19:50) خدایا، قربون آسمون آبیت💙 |
۲۰ سال دیگه، نه تو خیابون قراره شماره بگیری، نه کسی توی اینستا مختو بزنه، نه قراره از کافه رفتنت استوری بگیری یا با کسی برنامه کنی، ۲۰ سال دیگه، وارد دوران میانسالی و پیری می شی. اون موقع یه پسر خوشتیپ یا یه دختر جذاب نیستی، اون موقع چیزی به جز اینکه چقدر برای خودت تلاش کردی، چقدر به خودت رسیدی و چقدر پیشرفت کردی چقدر دوستای مثبت و عاقل یا یه پارتنر درست و خوب پیدا کردی به چشمت نمی آد، پس یکیو پیدا کن که تو دوران میانسالیت، بتونی کنارش لبخند بزنی. و با آرامش یه قهوه ی گرم دو نفره بخورید. یکی که بری تعطیلات کنارش خوشبگذرونی، یکی که مطمئن باشی توی هر شرایطی کنارت می مونه و امنه. دنیارو قرار نیست تا همیشه اینجوری بگذرونی. پس اینم یه تلنگر تا بیشتر به فکر خودت باشی.???
♡Zahra♡ (1401/6/4 , 17:42) |

![]() | ☆davood☆ (1401/6/4 , 14:01) اقــــــــام حسیـــــن عشقـــــــــه |
گاهـــی احساس میڪنَمــ روی دَستـــــ خـدا مــانده اَمــ خَســتہ اَش ڪَردمـــــ خــودَش هَــم نــمــیــدانـــــــــد با مَن چــہ ڪــنَــد؟ Sometimes I feel that I am left on God's hand, I am tired of him, he himself does not know what to do with me?
Nazanin 7 (1401/6/4 , 23:42) خدایا، قربون آسمون آبیت💙 |
و هزاران اُمید میان استخوان هایم آواز
میخواند?
میخواند?
در کل: 15842