وقت بخیر، مهمان عصر
میکرو بلاگ » رای ها
همه | مثبت | منفی
 آگرین  (1400/3/12 , 17:24)
دوباره یکی آمد من را به هم زد و رفت!
سرنوشت من را با جنون رقم زد و رفت
کسی که مثل همه گفت دوستت دارم
درست مثل همه آمد به هم زد و رفت!

درست مثل همه بی مقدمه از راه رسید
سنگ بر آینه دلم زد و رفت
مرا سپرد به کابوسها ، به هرچه محال
به لحظه های من اینگونه رنگ غم زد و رفت
کسی که برکه ی آرامش مرا آشفت
به هستی ام آتش عدم زد و رفت
به چشمان سیهش دچار کرد مرا
کنار رویاهایم کمی قدم زد و رفت
تمام حرف من این است ای دوست
چگونه میشود از عهد عشق دم زد و رفت؟؟
آهای تو که مرا با ارتباطی ساده و بی دردسر میخواستی
رازداری مطمئن از هرنظر میخواستی
عاشقی با چشم و گوش بسته منظور تو بود
یا غلامی گیج لال و کور میخواستی
بوسه نه! همخوابگی نه! حتی قراری ساده نه!
دفتری از خاطرات بیخطر میخواستی
سن من دیگه از این ادا اطفارها دیگر گذشت
من مرد کامل بودم تو پسر میخواستی!
گفته بودم کار من عمری شبیخون بوده است
اما تو از من جنگجویی بی جگر میخواستی!
عذر میخواهم ! بلانسبت ! ولی با این حساب
احتمالا جای خاطرخواه خر میخواستی!!!
خدایا تمام حرف من این است
مرا بازیچه خود ساخت چون موسی که دریا را
فراموشش نخواهم کرد چون دریا که موسی را!
نسیم مست وقتی بوی گل میداد حس کردم
که این دیوانه پرپر میکند روزی گلها را!
خیانت قصه ی تلخی است اما از که بنالم ؟
خودم پرورده بودم در حواریون یهودا را!
خیانت غیرت عشق است وقتی وصل ممکن نیست!
چه آسان ننگ میخوانند نیرنگ زلیخا را
کسی را تابِ دیدار سرِ زلف پریشان نیست
چرا آشفته میخواهی خدایا خاطر مارا
نمیدانم چه افسونی گریبانگیر مجنون است
که وحشی میکند چشمانش آهوهای صحرا را
چه خواهد کرد با ما عشق پرسیدیم و خندیدی
فقط با پاسخت پیچیده تر کردی این معما را
در نهایت حرف من این است ای دوست
هرکسی آمد به دنبالت تو دنبالش نکن!
هرکه پر زد در هوایت بی پر و بالش نکن
برخلاف میل تو هرکس که حرفی میزند
زود با یک چشمغره مثل من لالش نکن
دلبری کِی امتیازی انحصاری بوده است
تا کسی وابسته ات شد جزء اموالش نکن
عاشقی کِی واحد اندازه گیری داشته است
عشق را قربانی متراژ و مثقالش نکن
جای خود دارد نوازش ؛ وقت خود دارد عتاب
اسب وقتی میخرامد دست در یالش نکن!
گر رسم صیادی نمیدانی نیفکن دام را
صید اگر از دست تو دررفت دنبالش نکن!


#شهرام کیایی

(این شعر نوعی طنز و مخلوطی از چندین شعر از شعرای مختلف تا جایی که من فهمیدم از علی اصغر عظیمی مهر و فاضل نظری توش بود که توش برای طنز شدنش تغییراتی داده بودن)
رای ها (6)
لایک (6) | دیس لایک (0)
+1 ‖ Aℓ!rєʑa.M ‖ (1400/3/13 , 23:49)
+1 عذرا (1400/3/12 , 18:27)
+1 kia (1400/3/12 , 18:18)
+1 pedram/6 (1400/3/12 , 18:15)
+1 Nazanin 7 (1400/3/12 , 17:48)
+1 زهرا تبریزی (1400/3/12 , 17:34)
در کل: 6

برگشت

خانه
در کل : 0 عضو / 3 مهمان