میکرو بلاگ » رای ها
| ELy (1400/1/21 , 19:20) هستم ولی خستم |
باهم قهر بودیم
عادت داشتیم بعد بحث،یه مدتی رو تنها باشیم،تا همه چی برگرده به قبل!رفتم حموم تا مثل همیشه حالم خوب شه! اومدم بیرون ازاتاق درحالی که با یه دست داشتم موهامو خشک میکردم، رفتمت و آشپزخونه یه لیوان چای داغ و تلخ بردارم و برم بشینم پای داستانم چشمم بهش افتاد
داشت ریشه های فرشو میبافت،دستش عادت کرده بود بس که بین موهام بود.رفتم سمتش سرشو بلندکرد زل زد تو چشام گفتم موهامو میبافی؟ تا دنیامون آروم بگیره..!
ویرایش توسط ELy (1400/1/21 , 19:24) [1]
عادت داشتیم بعد بحث،یه مدتی رو تنها باشیم،تا همه چی برگرده به قبل!رفتم حموم تا مثل همیشه حالم خوب شه! اومدم بیرون ازاتاق درحالی که با یه دست داشتم موهامو خشک میکردم، رفتمت و آشپزخونه یه لیوان چای داغ و تلخ بردارم و برم بشینم پای داستانم چشمم بهش افتاد
داشت ریشه های فرشو میبافت،دستش عادت کرده بود بس که بین موهام بود.رفتم سمتش سرشو بلندکرد زل زد تو چشام گفتم موهامو میبافی؟ تا دنیامون آروم بگیره..!
ویرایش توسط ELy (1400/1/21 , 19:24) [1]
در کل: 5


خانه
در کل : 0 عضو / 5 مهمان