ظهر بخیر، مهمان ظهر
میکرو بلاگ » رای ها
همه | مثبت | منفی
 Masih_av  (1399/10/2 , 13:16)
دم اتفاق افتادن بود اگ ادم بود
زد نارو با بیرحمی درست تا جایی ک یادم بود
تکلیفمونو روشن کرد
اون نه قصه رو واسم خوند
گفت دور باشیم از هم بهتره
درست همینجا ک وایسادم بود
خاطره بد تو ذهنم نمیمونه
ولی با چ حالی رسیدم خونه
همه محو لبخندمن
ولی کسی از دلم ک نمیدونه
عهد کردیم ک یادت نره
کسی ک جدا شد نشه ادم بده
ولی ی چی بت بگم خدایی عالم بده......
رای ها (2)
لایک (2) | دیس لایک (0)
+1 DIANA (1399/10/3 , 00:35)
+1 ELy (1399/10/2 , 13:29)
در کل: 2

برگشت

خانه
در کل : 1 عضو / 7 مهمان