شب بخیر، مهمان شب
میکرو بلاگ » رای ها
همه | مثبت | منفی
 ELy  (1399/8/14 , 13:00)
هستم ولی خستم
مرد در حال جان دادن بود که به همسرش گفت:باید چیزی را به تو بگویم

زن:لازم نیست

مرد:اما اگر نگویم نمیتوانم آسوده بمیرم و عذاب وجدان رهایم نخواهد کرد

زن:باشه بگو

مرد:من زن دوم دارم

زن با خونسردی گفت :

میدونم همین امروز فهمیدم ...

حالا آروم باش تا مرگ موش کارشو بکنه
رای ها (6)
لایک (6) | دیس لایک (0)
+1 pedram (1399/8/14 , 16:57)
+1 DIANA (1399/8/14 , 16:22)
+1 Pixie- (1399/8/14 , 16:04)
+1 AlirezaM (1399/8/14 , 13:43)
+1 FAZi (1399/8/14 , 13:17)
+1 ❤ ƒムイł ❤ (1399/8/14 , 13:10)
در کل: 6

برگشت

خانه
در کل : 2 عضو / 9 مهمان