شب بخیر، مهمان شب
میکرو بلاگ » رای ها
همه | مثبت | منفی
 kakojavad  (1398/8/9 , 21:19)
desert
یه دوس دختر داشتم صداش از من کلفت تر بود











میخواستیم بریم بیرون خودش زنگ میزد خونمون با بابام صحبت میکرد میگفت اصغرم علی رو بگو بیاد کارش دارم:
رای ها (2)
لایک (2) | دیس لایک (0)
+1 MaHaK (1398/8/9 , 22:08)
+1 AlirezaM (1398/8/9 , 21:21)
:
در کل: 2

برگشت

خانه
در کل : 1 عضو / 28 مهمان