وقت بخیر، مهمان عصر
میکرو بلاگ » رای ها
همه | مثبت | منفی
 nimao  (1398/8/8 , 17:39)
ی بار بابابزرگمو عنکبوت گاز گرفته بود رفتم داروخونه واسش پمادی چیزی بیارم...اومدم دیدم باخودش زیر لب میگه من تو این سن نمیتونم از پس مسىـُولیت های مرد عنکبوتی بودن بربیام....:
رای ها (7)
لایک (7) | دیس لایک (0)
در کل: 0

برگشت

خانه
در کل : 2 عضو / 26 مهمان