صبح بخیر، مهمان صبح
میکرو بلاگ » رای ها
همه | مثبت | منفی
 AlirezaM  (1399/5/16 , 11:35)
《Admin》
- داستان یارو رو شنیدی که با یه تلفن میره بانک؟ میره بانک، گوشی رو میده به صندوقدار و ی نفر از اون طرف خط میگه: «ما دختر این یارو رو گروگان گرفتیم. یا همه پول ها رو میدید بهش یا دخترش رو میکشیم»

+ جواب داد؟!!

- دقیقاً! صندوقدار بخاطر دختر یارو پولارو بهش داد منم دارم همین رو میگم… یه یارو میره توی بانک با یه تلفن. نه با یه هفت تیر یا یه شات گان. با یه تلفن لعنتی…! بعدش هم از بانک اومد بیرون و هیچکس ککش هم نگزید!

+ دزدها دختره رو کشتن؟

– احتمالاً اصلاً دختری در کار نبوده. نکته داستان اینه که اون ها با یه تلفن به یه بانک دستبرد زدند!

دیالوگ Pulp Fiction 1994
رای ها (8)
لایک (8) | دیس لایک (0)
در کل: 0

برگشت

خانه
در کل : 0 عضو / 71 مهمان