شب بخیر، مهمان شب
میکرو بلاگ » رای ها
همه | مثبت | منفی
 ☆☆GitA☆☆  (1399/4/15 , 23:43)
از خواب بیدارشدم
ساعت #چهار صبح بود
خواستم باز بخوابم ولی هرکاری کردم خوابم نبرد
چراغ روشن کردم ونشستم روی تخت
به دور برم نگا کردم،به کتابخونه وفیلمای کنار میز نمیشد با#کَسی حرف بزنی یاپیامی برای کسی بفرستی
سرمو چرخوندم وخوب به دور برم نگاه کردم
ولی وقت مناسبی برای #هیچ کاری نبود
یه زمان هایی هست که مثل #چهار صبح میمونه!
هرکار میکنی #تنهایـی وبدتر اینکه تنهاییتو نمیتونی با #هیچ چیـزی پر کنی
رای ها (9)
لایک (9) | دیس لایک (0)
در کل: 0

برگشت

خانه
در کل : 1 عضو / 73 مهمان