صبح بخیر، مهمان صبح
میکرو بلاگ » رای ها
همه | مثبت | منفی
 ***mahhsa***  (1399/1/6 , 00:08)
با توجه به نزدیک شدن فصل گرما در یکی از مدرسه ها خیرین قصد جمع آوری پول برای خرید کولر داشتن و صندوقی رو جلوی والدین چرخوندن...


به محض اینکه صندوق روبروی من قرار گرفت، یدونه هزار تومنی ? درآوردم و تو صندوق انداختم.

بعد از چند لحظه پشت سریم زد رو کتفم و مقداری پول بهم داد،
برا اینکه بندازم تو صندوق از هم جداشون کردم...

چهارتا تراول پنجاه هزار تومنی?
سی تا ده هزار تومنی?
چند تا پنج هزار تومنی?

تو دلم هم خجالت کشیدم، هم کلی دعاش کردم ...

خلاصه بعد از اینکه همه رو انداختم، برگشتم و بهش گفتم: حاجی قبول باشه، دمت گرم انقدر پول دادی شرمنده نشیم❤️

حاجی بهم گفت: چی میگی واس خودت؟ ? پول خودت بود، وقتی هزار تومنی رو درآوردی از جیبت افتادن ? علیییی یارت
رای ها (1)
لایک (1) | دیس لایک (0)
در کل: 0

برگشت

خانه
در کل : 1 عضو / 7 مهمان