وقت بخیر، مهمان عصر
میکرو بلاگ » رای ها
همه | مثبت | منفی
 AlirezaM  (1398/7/10 , 18:17)
《Admin》
محرومیتهای کوچک و تدریجی نقش مهمی در ساختن خودمختاری واقعی کودک [بعد از 3 سالگی و نوزادی] دارد. مثلا کودک که به دلیل غیرقابل دسترس بودن والدینش برای چند ساعتی تنها میشود، دچار دلتنگی و اضطراب میشود، باید به تنهایی با این احساسات مواجه شود و با عروسک ها و خرسهایش صحبت کند، این روشی تخیلی برای مرتبط شدن با والدین است. به این ترتیب دنیایی درونی بسازد که از او در مقابل احساس حاد تنهایی بنیادین محافظت کند و به شیوه ی خود به اضطراب ها و محرومیتهایی که ترس از رها شدن در او ایجاد کرده، پاسخ دهد.

پرورش قابلیت روانی استفاده از منابع درونی به منظور مقابله با اضطراب، به کودک امکان میدهد که بتواند آن گونه جدایی را که برایش مناسب است کسب کند. جوانانی که مشکل دارند، به ما یادآور می شوند که کودکانی که این مهارت را نیافتهاند، یعنی مهارت استفاده از منابع درونی خود را یاد نگرفتهاندبه آن دلیل بوده که به بسیاری از خواستهایشان پاسخ مثبت داده شده است. آنها به والدین خود بسیار وابسته ماندهاند و در مقابل وقایع خارجی بسیار شکنندهاند. کودکان پادشاه که «محروم از محرومیت» بودهاند، مشابه آنهاییاند که ناکامی بسیار داشته اند. از اعتماد به نفس بیش از حد و احترام به خودی تصنعی رنج میبرند که ناگزیر در تماس با مشکلات زندگی فرو خواهد ریخت. باید توجه داشت که شکستهای کوچک برای کودک کاملا لازم است، حتی اگر موجب عذاب وجدان والدین شود.

درست به همین دلیل است که توصیه نمیشود که به همهی توقعات کودک پاسخ داده شود، از جمله در رابطه با انتخاب غذا یا اسباب بازی و لباس. خوب است که والدین که مجرب تر از بچهها هستند تمام اختیارات خود را از دست ندهند.

کودکی که عادت کرده روی امکانات خودش حساب کند، به راحتی در مقابل کوچکترین مشکل جا نمیزند. او خودمختاری درونیاش را عزیز میدارد. کمتر به اطرافیان خود وابسته میشود. چرا که خیال نمیکند باید به همهی درخواستهایش پاسخ داده شود و همهی دلواپسیهایش برطرف شود. در نتیجه اگر مجبور باشد با مانعی مواجه شود، خود را قربانی سرنوشت نمیپندارد.

گی کورنو
در کل: 0

برگشت

خانه
در کل : 1 عضو / 7 مهمان