وقت بخیر، مهمان عصر
میکرو بلاگ » رای ها
همه | مثبت | منفی
 ELy  (1398/12/16 , 18:05)
هستم ولی خستم
این قضیه جالب توی مشهد اتفاق افتاده:

راننده تاکسی بدون مسافر داشته میرفته،یهو کنار خیابون یه مسافر مرد با قیافه ی مذهبی میبینه کنار میزنه سوارش میکنه و مسافر صندلی جلو میشینه.
یه دقیقه بعد مسافر از راننده تاکسی میپرسه:آقا منو میشناسی؟
راننده میگه: نه
چند متر جلوتر راننده واسه یه مسافر خانوم که دست تکون میده نگه میداره و خانومه عقب میشینه.


مرد مسافر دوباره از راننده میپرسه منو میشناسی؟
راننده میگه: نه شما ؟
مسافر مرد میگه: من عزرائیلم
راننده میگه: برو بابا اُسکول گیر آوردی !!!
یهو خانومه از عقب به راننده میگه: ببخشید آقا شما دارین با کی حرف میزنین؟
راننده تا اینو میشنوه ترمز میزنه از ترس فرار میکنه!!!
بعد زن و مرده با هم ماشینو میدزدن.
ب افتخار ایرونیا که تو دزدی دست همه دنیا رو از پشت بستین! وطنم پاره تنم ایراااااااااااااااان???????
رای ها (4)
لایک (4) | دیس لایک (0)
در کل: 0

برگشت

خانه
در کل : 1 عضو / 78 مهمان