ظهر بخیر، مهمان ظهر
میکرو بلاگ » رای ها
همه | مثبت | منفی
 Msh024  (1398/11/11 , 10:02)
دوتا دستشو مشت کرد جلوم گرفت و گفت:اگه بگی گل کدومه میمونم…!چه انتخاب سختی بود…ترس از دست دادنش تمام وجودمو فرا گرفته بود.برای از دست ندادنش محکم زدمبشت دست چبش و گفتم این گله!دستشو باز کرد..بوچ بود.اشکم جاری شد روو گونه هام…حواسش نبود.وقتیکه با دست راستش اشکمو باک کرد…فهمید:دست راستشم بوچ بود…!
رای ها (3)
لایک (3) | دیس لایک (0)
+1 ایسا (1398/11/11 , 11:00)
+1 سیما (1398/11/11 , 10:27)
+1 زهره (1398/11/11 , 10:16)
در کل: 3

برگشت

خانه
در کل : 1 عضو / 64 مهمان