ظهر بخیر، مهمان ظهر
میکرو بلاگ » رای ها
همه | مثبت | منفی
 kakojavad  (1398/11/11 , 02:03)
desert
آن جا یک قهوه خانه بود.
اما ننشستیم به نوشیدن دو تا استکان چای.
چرا؟
دنیا خراب می شد اگر دقایقی آن جا مینشستیم
و نفری یک استکان چای میخوردیم؟
عجله،
همیشه عجله...
کدام گوری میخواستم بروم؟
من به بهانه رسیدن به زندگی،
همیشه زندگی را کشته ام...

?روزگار سپری شده مردم سالخورده
?محمود دولت آبادی
رای ها (3)
لایک (3) | دیس لایک (0)
+1 FAZi (1398/11/11 , 02:15)
هن :/
+1 ❤ Fateme ❤ (1398/11/11 , 02:13)
+1 ELy (1398/11/11 , 02:08)
در کل: 3

برگشت

خانه
در کل : 0 عضو / 1 مهمان