شب بخیر، مهمان شب
میکرو بلاگ » رای ها
همه | مثبت | منفی
 ☆☆GitA☆☆  (1398/11/7 , 07:51)
برای مشاهده کلیک کنید
و من به یکباره یاد گرفتم دیگر کسی را دوست نداشته باشم..
باری روی شانه هایش نباشم
که نداند با من چه کند و کجای دلش بگذارد
که نه من بشکنم
و هماو ثابت بماند
و من به یکباره یاد گرفتم
همه ی اعتمادم را در کوله پشتی ام پنهانم کنم تا دست هیچ احدالناسی به آن نرسد تا بشود اسباب بازی کودکی های نداشته اش
و من به اینچنین قد کشیدم
و بزرگ شدم..
رای ها (5)
لایک (5) | دیس لایک (0)
در کل: 0

برگشت

خانه
در کل : 1 عضو / 2 مهمان