ظهر بخیر، مهمان ظهر
میکرو بلاگ » رای ها
همه | مثبت | منفی
 مـᬼــحســᬼـــن  (1404/3/8 , 05:01)
تو روشنیِ قلبِ منی ، خودم را به هدر نداده‌ ام❤
خواستم عاطفه را با غزلی ساز کنم
نام زیبای تو را با غزل آغاز کنم

همه عشقی ک درونم ز وجودت دارم
با ردیف و دو سه تا قافیه ابراز کنم

وصف زیبای رُخت بر قلم و شعر زنم
شرح این حادثه را با رُخ طنّاز کنم

شعرِ پنهان شده در بُغضِ گلویم هستی
به چه عنوان رخ زیبای تو آواز کنم

تو همان عاطفه ی ناز و پریناز منی
منِ بیچاره چه با عِشوه ی غَمّاز کنم

دَمِ عیسی نفسیّو، تو خودت میدانی
که به آه و دمِ تو شوقمو پرواز کنم

همه چیره گی وصفِ من از دلبری ات
نیست در حدّ جمالت که من ابراز کنم

هرچه گفتم همه ذوق است، بضاعت این بود
خواستم عاطفه را با غزلی ساز کنم


تولدت مبارک عاطفه جانم ، برسی به تمام آرزوهات
رای ها (3)
لایک (3) | دیس لایک (0)
در کل: 0

برگشت

خانه
در کل : 0 عضو / 3 مهمان