شب بخیر، مهمان شب
میکرو بلاگ » رای ها
همه | مثبت | منفی
 آگرین  (1403/11/9 , 23:45)
دلم اون شبا از زمستان رو میخواد که یک دفعه برف با شدت شروع میشد و هر از چند گاهی میرفتیم پشت پنجره یا برای اطمینان بیشتر یه سر میرفتیم حیات و پیشبینی میکردیم که فردا مدرسه بازه یا بسته و چه ذوقی میکردیم که صبحش ماشینای بلندگو دار هوار میکشیدن که مدارس تعطیل و اون روزش جشن ما بودش و اگه مدرسه هم باز بود اولش پکر بودیم و باعث خنده بزرگترا ولی به مدرسه که میرسیدیم بازم اون روز میشد عید بازی.
اون روزا رو واقعا میشه اسمش گذاشت عید.
الآن حتی برف هم نیست و زمستانا به پاییز و بهار بیشتر شبیه تا زمستان
رای ها (5)
لایک (5) | دیس لایک (0)
در کل: 0

برگشت

خانه
در کل : 0 عضو / 3 مهمان