ظهر بخیر، مهمان ظهر
میکرو بلاگ » رای ها
همه | مثبت | منفی
 قلب یخی  (1403/11/6 , 22:25)
گوشه چشمی از نگاه خدا برای خوشبختی انسانها کافیست.
گنه کردم گناهی پر ز لذت

کنار پیکری لرزان و مدهوش

خداوندا چه می دانم چه کردم

در آن خلوتگه تاریک و خاموش

نگه کردم به چشم پر ز رازش

دلم در سینه بی تابانه لرزید

ز خواهش های چشم پر نیازش

در آن خلوتگه تاریک و خاموش

پریشان در کنار او نشستم

لبش بر روی لبهایم هوس ریخت

ز اندوه دل دیوانه رستم

فروخواندم به گوشش قصهٔ عشق :

تو را می خواهم ای جانانهٔ من

تو را می خواهم ای آغوش جانبخش

تو را ، ای عاشق دیوانهٔ من

هوس در دیدگانش شعله افروخت

شراب سرخ در پیمانه رقصید

تن من در میان بستر نرم

به روی سینه اش مستانه لرزید

گنه کردم گناهی پر ز لذت

درآغوشی که گرم و آتشین بود

گنه کردم میان بازوانی

که داغ و کینه جوی و آهنین بود
رای ها (1)
لایک (1) | دیس لایک (0)
+1 آگرین (1403/11/6 , 22:32)
در کل: 1

برگشت

خانه
در کل : 0 عضو / 3 مهمان