میکرو بلاگ » رای ها
مهمان: پَرَند (1402/2/27 , 08:49)
هوا سردِ سرد بود، خبر خوبی نشنیده بودیم!
سهیل دستاشو گرفت جلوی دهنشو ها میکرد!
گفتم پایان کجاست سهیل؟ چرا انقد سرد شده همه چی!
خندید و گفت بآهار نزدیکه! زمستون رفتنیه،..
کمتر حرص بخور دختر!..
دِل بود دیگه !.. همین حرفارو کِ زد، دلم آرومتر شد.
ولی نفهمیدم که چرا زمستونا ها گذشت و باهار نیومد ؟..!
از وقتی رفتُ نبود دیگه هیچکدوم باهارِ نشد !...
بَهار شد ولی باهار نَ..
من میخواستم با تو از سردیا و سختیا بگذرم!
آره، بهار اومد سختی رفت ولی هیچکدوم باهار نبود،... بهار اومد! ولی یه بهار سردُ مِه زده شد،... چون تو نبودی !
باهارِ من تو بودی !..
هی با خودم میگم وقتی تو بودی باهار بود و نمیدونستم تا باهارم رفت،...
حالا زمستون تابستون بهار پاییز همه ش عذابِ بی تو..
بهار آمد و خزان از دل نرفت
پرند?-
سهیل دستاشو گرفت جلوی دهنشو ها میکرد!
گفتم پایان کجاست سهیل؟ چرا انقد سرد شده همه چی!
خندید و گفت بآهار نزدیکه! زمستون رفتنیه،..
کمتر حرص بخور دختر!..
دِل بود دیگه !.. همین حرفارو کِ زد، دلم آرومتر شد.
ولی نفهمیدم که چرا زمستونا ها گذشت و باهار نیومد ؟..!
از وقتی رفتُ نبود دیگه هیچکدوم باهارِ نشد !...
بَهار شد ولی باهار نَ..
من میخواستم با تو از سردیا و سختیا بگذرم!
آره، بهار اومد سختی رفت ولی هیچکدوم باهار نبود،... بهار اومد! ولی یه بهار سردُ مِه زده شد،... چون تو نبودی !
باهارِ من تو بودی !..
هی با خودم میگم وقتی تو بودی باهار بود و نمیدونستم تا باهارم رفت،...
حالا زمستون تابستون بهار پاییز همه ش عذابِ بی تو..
بهار آمد و خزان از دل نرفت
پرند?-
در کل: 6