صبح بخیر، مهمان صبح
میکرو بلاگ » رای ها
همه | مثبت | منفی
 ***mahhsa***  (1398/10/11 , 08:36)
دزدی شب هنگام به خونه شخصی رفت بعد از بستن زن و مرد با طناب به صندلی به زور چاقو از مرد تقاضای پول و جواهرات رو کرد
موقع رفتن مرد با حالتی گریان و ناراحت از دزد خواست حالا که همه چیز رو با خودش داره میبره حداقل طناب زن رو باز کنه و بعد بره و قول میده زن به کسی خبر نده !
دزد هم با تعجب گفت یعنی اینقدر زنتو دوس داری؟
مرد گفت نه داداش این زن همسایه است زن خودم بیرونه بیاد منو با این ببینه دهنم سرویسه!!!:::
رای ها (2)
لایک (2) | دیس لایک (0)
در کل: 0

برگشت

خانه
در کل : 0 عضو / 25 مهمان