دوستی تعریف میکرد که رفتم توی مغازه کامپیوتری بهش گفتم:
ببخشید این تبلت من یهویی خاموش شد روشن نمیشه.

مغازهدار گفت:
باشه نگاه میکنم ، ممکنه Lcd سوخته باشه. اگه سوخته بود عوضش کنم؟
گفتم ، بله لطفاً، خیلی احتیاج دارم
گفت :
فردا بعد از ظهر بیایید تحویل بگیرید .
با خودم گفتم
خوب یه ۷۰۰ ۸۰۰ تومنی خرج رو افتادم
روز بعدش رفتم و خلاصه تبلت رو سالم بهم تحویل داد.
گفتم:
هزینهش چقدر میشه
گفت:
هیچی، چیز مهمی نبود فقط کابل فِلَتش شل شده بود، سفت کردم
تشکر کردم و اومدم بیرون... نشستم تو ماشین ولی دلم طاقت نیاورد. میتونست هر هزینهای رو به من اعلام کنه و منم خودم رو آماده کرده بودم...
کنار پاساژ یک شیرینی فروشی بود. یک بسته شکلات گرفتم و دوباره رفتم پیشش. گذاشتم رو پیشخوان و بهش گفتم:
دنیا به آدمهایی مثل شما نیاز داره... لطفاً هیچوقت عوض نشید
از بالای عینکش یه نگاهی بهم انداخت و متوجه موضوع شد.
گفت؛ حرف پدرم رو بهم زدی که چند وقت پیش فوت کرد ، اونم میگفت ، همیشه خوب باش و عوض نشو حتی اگه همه بهت بدی کنن
در راه برگشت به این فکر میکردم که تغییر در آدمها به تدریج اتفاق میافته. تنها چیزی که میتونه ما رو در مسیر درستکاری و امانتداری حفظ کنه یک جمله ساده از عزیزترین آدمهای زندگیمونه...
آدمِهای خوب ! هیچ وقت عوض نشید ..