ظهر بخیر، مهمان ظهر
میکرو بلاگ » رای ها
همه | مثبت | منفی
 چهرازی  (1401/10/3 , 17:01)
تو روشنیِ قلبِ منی ، خودم را به هدر نداده‌ ام❤
یه سری حرفام هست نه گفته میشه و نه شنیده میشه...
نه میشه نوشتشون و نه میشه خوندشون...
همینا میشن بغض و ته نشین میشن توی گلوی آدم و بالاخره یه شب راه نفسشو میبندن و صبح که شد همه توی گوش هم پچ پچ میکنن:
" فلانی که چیزیش نبود...
چی شد مُرد راستی؟! "


ویرایش توسط چهرازی (1401/10/3 , 17:01) [1]
رای ها (7)
لایک (7) | دیس لایک (0)
در کل: 0

برگشت

خانه
در کل : 1 عضو / 3 مهمان