ظهر بخیر، مهمان ظهر
میکرو بلاگ » رای ها
همه | مثبت | منفی
 آگرین  (1401/5/23 , 17:34)
شخصی نفس زنان وارد خانه شد
زنش پرسید چرا اینجوری خسته و نفس زنان اومدی
مرد گفت این مهم نیست مهم اینه که سود خوبی کردم
امروز از بازار تا خانه دنبال اتوبوس دویدم و حالا پولی که باید میدادم اتوبوس تو جیبم مونده
زن گفت تو که داشتی میدویدی حداقل دنبال تاکسی میدویدی تا سود بیشتری کنی

#این داستان ماجرای زندگی ماست
خیلی جاها برای چیزای بی ارزش تلاش کردیم وقت گذاشتیم و انرژی صرف کردیم
که اگه اون انرژی وقت و تلاشو صرف کار دیگه ای میکردیم سود بهتری نصیبمون میشد!
رای ها (8)
لایک (8) | دیس لایک (0)
+1 Ramin 7 (1401/5/23 , 19:37)
+1 ?????? (1401/5/23 , 19:31)
+1 ?♕♕? (1401/5/23 , 19:05)
+1 bahman (1401/5/23 , 18:53)
+1 Rahil (1401/5/23 , 18:27)
+1 roya (1401/5/23 , 17:44)
+1 kia (1401/5/23 , 17:39)
+1 ♡Zahra♡ (1401/5/23 , 17:38)
در کل: 8

برگشت

خانه
در کل : 0 عضو / 1 مهمان