میکرو بلاگ » رای ها
آگرین (1400/11/22 , 10:53) |
مردی هر روز رأس ساعتی معين به گوشه ميدان شهر میرفت و لحظاتی كلاهش را از سرش بر میداشت و به شدت تكان میداد. روزی پليس علت اين كار را از وی جويا شد.
گفت: با اين كار زرافهها را دور میكنم!
پلیس پرسید: من در اين جا زرافهای نمیبينم؟!
پاسخ شنید: اين نشاثن میدهد كه من كارم را درست انجام میدهم!!
به این میگویند توهم مفید بودن!
ما روزانه با توهم مفید بودن در بسیاری از موارد گوناگون سروکار داریم
#هنر شفاف اندیشیدن
گفت: با اين كار زرافهها را دور میكنم!
پلیس پرسید: من در اين جا زرافهای نمیبينم؟!
پاسخ شنید: اين نشاثن میدهد كه من كارم را درست انجام میدهم!!
به این میگویند توهم مفید بودن!
ما روزانه با توهم مفید بودن در بسیاری از موارد گوناگون سروکار داریم
#هنر شفاف اندیشیدن
در کل: 0