شب بخیر، مهمان شب
میکرو بلاگ » رای ها
همه | مثبت | منفی
 آگرین  (1400/11/15 , 08:35)
داستانی جالب از قدرت طبع شعر ملک الشعرای بهار
میگویند روزی ملک الشعرای بهار شاعر معروف در مجلسی نشسته بود و حضار برای آزمایش طبع وی چهار کلمه را انتخاب کردند تا وی آنها را در یک رباعی بیاورد.

کلمات انتخاب شده عبارت بودند از: خروس، انگور، درفش و سنگ

ملک الشعرای بهار گفت:

برخاسـت خروس صبح برخیز ای دوست

خون دل انگور فکن در رگ و پوست

عشق من و تو صحبت مشت است و درفش

جور دل تو صحبت سنگ است و سبوست

جوانی خام که در مجلس حاضر بود گفت: این کلمات با تبانی قبلی انتخاب شده اند. اگر راست میگوئید، من چهار کلمه انتخاب میکنم و شما آنها را در یک رباعی بیاورید.

سپس این چهار کلمه را انتخاب نمود: آئینه، اره، کفش و غوره.

بدیهیست آوردن این کلمات دور از ذهن در یک رباعی کار ساده ای نبود، لیکن ملک الشعرا شعر را اینگونه گفت:

چون آینه نور خیز گشتی احسنت

چون ارّه به خلق تیز گشتی احسنت

در کفش ادیبان جهان کردی پای

غوره نشده موَیز گشتی احسنت
رای ها (5)
لایک (5) | دیس لایک (0)
+1 Zahra (1400/11/17 , 04:20)
+1 ♡~☆MaHsA☆~♡ (1400/11/15 , 16:48)
+1 roya (1400/11/15 , 09:29)
+1 kakojavad (1400/11/15 , 08:52)
+1 A-y-tak (1400/11/15 , 08:42)
در کل: 5

برگشت

خانه
در کل : 1 عضو / 29 مهمان