ظهر بخیر، مهمان ظهر
میکرو بلاگ » رای ها
همه | مثبت | منفی
 Roksana  (1398/9/16 , 17:24)
از اولش خدا بوده از اینجا به بعدشم هست
روی زمین دراز کشیدم، چشمهایم را بستم وتمرین مُردن کردم، اما سیمان سرد بود و ترسیدم مریض بشوم!


? زندگی در پیش رو
✍ رومن گاری
رای ها (5)
لایک (5) | دیس لایک (0)
+1 FAZi (1398/9/16 , 21:52)
+1 AlirezaM (1398/9/16 , 17:51)
+1 MaHaK (1398/9/16 , 17:33)
+1 Mil@d (1398/9/16 , 17:25)
+1 ❤ Fateme ❤ (1398/9/16 , 17:25)
در کل: 5

برگشت

خانه
در کل : 0 عضو / 120 مهمان