قبل از مرگ نفس طلای اش را کشید :/

کاپیتان ماه بام

ویرایش شد تیدا (1398/8/24 , 19:27) [1]

کاپتان از روی بام ماه را دید زد :

رژیم_کاهو_عمه

ویرایش شد Homa : Hidden (1398/8/27 , 01:59) [1]

ی عروس زشت داشت ماشین میروند:


کفش...جوراب...بخاری

جوراب نپوشیده کفش هایش را از کنار بخاری برداشت و ب پا کرد :

زمان_ناامید_ترسناک

هما و فازی و فاطی در حرمسرا تنها هستند.. :

نگران_بدشانس_اینترنت

جن ها هم روی زمین زندگی میکنند و الان از داخل اتاق تو دارند ب ماه نگاه میکنند :

بی خاصیت_رمز_سوال

:همای بی خاصیت رمز سوالو نمیفهمه:


ابگوشت ...امتحان...چنگال

هما و کوفت هما و درد :
:

لوستر طلا رو از سقف حرمسرا آویز کردم :

نگران_جیغ_گاز

گل ها در ایران فدایی میشوند :

سرخ_چایی_داماد

اینقد آب خورده بود ک روی پتویش دستشویی کرد :/ :

مرگ_ناگهان_نشانه

یکی از نشانه های ناگهانی مرگ اینکه آدم دیگه نتونه بخنده


ذوق
بازی
بچه

بچه ک بودیم انقد ذوق داشتیم باهرچیزکوچیک بازی میکردیم.
جان،خریدن،چای

ب جان خودت براى خريدن چاى رفته بودم بيرون

كيف ،خريد،دوست

دوست خوبم روز تولدم برام کیف خرید :

جیغ_بچه_رژ

مادر انقدر رژ زده بودکه بچه جیغ کشید ..
زخم،تریلی،بالش

با تریلی زخمی شدم رو بالش استراحت کردم


محبت گل صدا

محبت بی صدا مثل گل دادن ب کسی :///////////

سقف_له_فازی

فازی همارو کوبید ب سقف و لهش کرد خخ


زندگی دریا باد

: :

زندگی برات همچون دریا آرام و درجریان باد :

لوله_ریخت_فاضلاب :

حسابي خوابم ميومد دسشوييم گرفت گلاب ب روتون رفتم دسشويي اب قطع بود:

چاى - بار-ماشين