(1399/4/2 , 19:57) | [#] |
آگرین |
همین باعث شده بود که جواد بشدت از او برنجد و به هر دری میزد تا بجوری اونورا آزار دهد ولی الی بیدی نبود که با این بادها بلرزد و در پی یاد گیری زبان های خارجی و نقاشی هم میرفت
(1399/4/2 , 20:17) | [#] |
ELy هستم ولی خستم |
# DIANA (22.06.2020 / 15:26)
چه داستانی بشه اینهر چقد میتونی به مهارتای الی بیافزا
چه داستانی بشه اینهر چقد میتونی به مهارتای الی بیافزا
(1399/4/2 , 20:17) | [#] |
ELy هستم ولی خستم |
# آگرین (22.06.2020 / 15:27)
همین باعث شده بود که جواد بشدت از او برنجد و به هر دری میزد تا بجوری اونورا آزار دهد ولی الی بیدی نبود که با این بادها بلرزد و در پی یاد گیری زبان های خارجی و نقاشی هم میرفتقوربونت برم
همین باعث شده بود که جواد بشدت از او برنجد و به هر دری میزد تا بجوری اونورا آزار دهد ولی الی بیدی نبود که با این بادها بلرزد و در پی یاد گیری زبان های خارجی و نقاشی هم میرفتقوربونت برم
(1399/4/2 , 20:45) | [#] |
DIANA بگو که مردیم و ایستادیم |
# ELy (22.06.2020 / 15:47)
هر چقد میتونی به مهارتای الی بیافزاچشم.چشم
ایح ایح ایح ایح
هر چقد میتونی به مهارتای الی بیافزاچشم.چشم
ایح ایح ایح ایح
(1399/4/2 , 20:47) | [#] |
DIANA بگو که مردیم و ایستادیم |
الی میدونست بدون نیاز به هیچ مهارتی باز هم بر جواد چیره میشه
اما باز هم مهارت های روز افزونش ترس و تو دل جواد مینداخت
اما باز هم مهارت های روز افزونش ترس و تو دل جواد مینداخت
(1399/4/2 , 21:40) | [#] |
FAZi |
(1399/4/3 , 00:22) | [#] |
ELy هستم ولی خستم |
و در این میان الی دوستی داشت به اسم فازی که به جای حمایت از او نیشش را باز کرده و مدام میخندید
(1399/4/3 , 00:58) | [#] |
ROKI از اولش خدا بوده از اینجا به بعدشم هست |
(1399/4/3 , 01:21) | [#] |
DIANA بگو که مردیم و ایستادیم |
(1399/4/3 , 09:49) | [#] |
آگرین |
تمام اهالی بست کلاب الی رو دوستش داشتن
جواد هم پسر با مرام و مهربانی بود و تنها با الی و مش قربون مشکل داشت و با بقیه اهالی عزیز بست کلاب به خوبی رفتار میکرد
آوازه الی و مهارتاش از بست کلاب به کشورای دیگه هم رفت و شاهزاده ها و تجار و پولداران کشورهاهای دور و نزدیک مشتاق دیدن کشور آباد بست کلاب و الی از کشورهای خود به سمت بست کلاب حرکت کردن
جواد هم پسر با مرام و مهربانی بود و تنها با الی و مش قربون مشکل داشت و با بقیه اهالی عزیز بست کلاب به خوبی رفتار میکرد
آوازه الی و مهارتاش از بست کلاب به کشورای دیگه هم رفت و شاهزاده ها و تجار و پولداران کشورهاهای دور و نزدیک مشتاق دیدن کشور آباد بست کلاب و الی از کشورهای خود به سمت بست کلاب حرکت کردن
(1399/4/3 , 13:16) | [#] |
ELy هستم ولی خستم |
الی که دختر بسیار زیبایی بود از کشوار های مختلف خواهان زیادی داشت ولی الی دل در گرو پسری به اسم مش قربون بود مش قربون یکی از مبارزان شجاع بست کلاب بود که به جنگ رفته بود ولی به الی قول داده بود که بازگردد و الی چشم به راه مش قربون بود
ویرایش شد ELy (1399/4/3 , 13:17) [1]
ویرایش شد ELy (1399/4/3 , 13:17) [1]
(1399/4/3 , 13:37) | [#] |
ROKI از اولش خدا بوده از اینجا به بعدشم هست |
# ELy (23.06.2020 / 08:46)
الی که دختر بسیار زیبایی بود از کشوار های مختلف خواهان زیادی داشت ولی الی دل در گرو پسری به اسم مش قربون بود مش قربون یکی از مبارزان شجاع بست کلاب بود که به جنگ رفته بود ولی به الی قول داده بود ک
الی که دختر بسیار زیبایی بود از کشوار های مختلف خواهان زیادی داشت ولی الی دل در گرو پسری به اسم مش قربون بود مش قربون یکی از مبارزان شجاع بست کلاب بود که به جنگ رفته بود ولی به الی قول داده بود ک
(1399/4/3 , 13:38) | [#] |
ROKI از اولش خدا بوده از اینجا به بعدشم هست |
جنگ جهانی سوم بین فازک و الیآخ جون دعوااااا دعواااا
(1399/4/3 , 13:44) | [#] |
ELy هستم ولی خستم |
رکی هم نخودی داستان ماست و این اطراف میچرخد
ویرایش شد ELy (1399/4/3 , 13:45) [1]
ویرایش شد ELy (1399/4/3 , 13:45) [1]
(1399/4/3 , 14:01) | [#] |
آگرین |
یا خدا قضیه زیادی پیچیده شد
الی نمیشه جای مش قربون کبلایی عبید رو انتخاب کنی
ببین فرمانده ی قشون بست کلاب هستش هااا
الی نمیشه جای مش قربون کبلایی عبید رو انتخاب کنی
ببین فرمانده ی قشون بست کلاب هستش هااا
(1399/4/3 , 14:07) | [#] |
ROKI از اولش خدا بوده از اینجا به بعدشم هست |
کبلایی عبیدکبلایی عبیدکبلایی عبید:happy
(1399/4/3 , 15:16) | [#] |
ELy هستم ولی خستم |
# آگرین (23.06.2020 / 09:31)
یا خدا قضیه زیادی پیچیده شد
الی نمیشه جای مش قربون کبلایی عبید رو انتخاب کنی
ببین فرمانده ی قشون بست کلاب هستش هااانه نمیشه همون مش قربون بلاخره تو هر داستانی رقیب عشقی هست
یا خدا قضیه زیادی پیچیده شد
الی نمیشه جای مش قربون کبلایی عبید رو انتخاب کنی
ببین فرمانده ی قشون بست کلاب هستش هااانه نمیشه همون مش قربون بلاخره تو هر داستانی رقیب عشقی هست
(1399/4/3 , 15:31) | [#] |
FAZi |
# ELy (23.06.2020 / 08:46)
الی که دختر بسیار زیبایی بود از کشوار های مختلف خواهان زیادی داشت ولی الی دل در گرو پسری به اسم مش قربون بود مش قربون یکی از مبارزان شجاع بست کلاب بود که به جنگ رفته بود ولی به الی قول داده بود کببین اومدی نسازیا
الی که دختر بسیار زیبایی بود از کشوار های مختلف خواهان زیادی داشت ولی الی دل در گرو پسری به اسم مش قربون بود مش قربون یکی از مبارزان شجاع بست کلاب بود که به جنگ رفته بود ولی به الی قول داده بود کببین اومدی نسازیا