(1403/1/10 , 15:40) | [#] |
زهرا تبریزی نه هر درخت تحمل کند جفای خزان 🍂🍁 |
نم چرا همه چی برام فانه
فک کنم باز قاطی کردم الکی میخندم
فک کنم باز قاطی کردم الکی میخندم
(1402/12/14 , 13:32) | [#] |
Mahsa ... قصه ی دوس داشتن تو، خونِ تو رگهای منه💞... |
یساعت زیر پتو مشغول لرز، یساعت بدون پتو مشغول کارا و جوجه ها
(1402/10/7 , 23:19) | [#] |
«MaHsA» ... قصه ی دوس داشتن تو، خونِ تو رگهای منه💞... |
مثلا استراحتم بود.. اما خسته کننده و کسل بار همراه با دلگرفتگی گذشت
(1402/10/6 , 02:16) | [#] |
تریاق |
ظهری بوی بد سوختنی میومد از پشت مدرسه از یه ساختمون نیمه ساخت..
رفتم طبقه سوم تو دسشوییش بساط بود ..پتوش افتاده بود رو منقلش و بوش اطراف و گرفته بود..
از همون ظهر دیگ خوب نبود
تو این سرما..
با یه پتوی سوخته...
خاک بر سر این مملکت...
رفتم طبقه سوم تو دسشوییش بساط بود ..پتوش افتاده بود رو منقلش و بوش اطراف و گرفته بود..
از همون ظهر دیگ خوب نبود
تو این سرما..
با یه پتوی سوخته...
خاک بر سر این مملکت...